جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۲ مرداد ۱۰, پنجشنبه

اشتون به دیدار مرسی رفت. سولانا به دیدار رهبران سبز برود

اگر این ملاقات در حد همان دیداری که اشتون با مرسی داشت برگزار گردد، روزنه هایی از امید را در 5+1 به وجود خواهد آورد که انتخاب حسن روحانی، گشایش هایی را در پرونده هسته ای (و ای بسا پرونده حقوق بشر) نوید می دهد چرا که اصرار بر محرومیت سه تن از برجسته ترین شخصیات مملکتی جمهوری اسلامی که تنها جرمشان اعتراض سیاسی بود و عدم رسیدگی قضایی به وضعیت آنان که حتی بر اساس موازین حقوقی ایران نیز خلاف است، دلالت بر چیزی نخواهد داشت جز آنکه حسن روحانی تماماً مسلوب الاختیار در چنین تخلفی آشکار است چه رسد به اینکه بتواند گامی در گشایش پرونده هسته ای بردارد.

آیت الله خامنه ای حضور 40 میلیون نفر در انتخابات 88 را به پای تأیید نظام نهاده بود. این در حالی بود که در آن انتخابات به گفته سه کاندیدای دیگر (موسوی، کروبی و رضایی) تقلب آشکار صورت گرفته و موج اعتراضات تا بدانجا رسیده بود که رهبر جمهوری اسلامی آن را «هتک حرمت نظام» نام نهاد.
از سوی دیگر برای نمایش اقتدار نظام و اعاده مشروعیت مخدوش شده در انتخابات 88، امسال ابتکاری جدید در دستور کار قرار گرفته تا از کلیه سران کشورهای جهان (به استثنای امریکا و اسرائیل) برای حضور در مراسم تحلیف رییس جمهور جدید دعوت به عمل آید. بدیهی است میزان استقبال و مشارکت رهبران جهان در این مراسم نشان جایگاه جمهوری اسلامی در نزد جامعه جهانی خواهد بود. باید منتظر ماند و دید که چه میزان استقبال از این دعوت به عمل خواهد آمد.
اما دعوت از میهمانان خارجی در حالی است که بنا به اخبار رسیده، کمیته برگزار کننده مراسم تحلیف رییس جمهور منتخب در نظر دارد از سید محمد خاتمی برای شرکت در این مراسم دعوت به عمل نیاورد. تو گویی که نظام در صدد است نقش تعیین کننده خاتمی را در پیروزی روحانی (در کنار رفسنجانی) نادیده انگارد.

آزادی سران جنبش سبز یک مطالبه گسترده
اظهارات اخیر تند و تیز رهبر جمهوری اسلامی که گفت «جماعتى...به شكل غير قانونى و به شكل غيرنجيبانه... به كشور لطمه و ضربه وارد كردند.. (آنها) چرا عذرخواهى نمی‌كنند؟»  دلیل روشنی است که مسئله حصر رهبران جنبش سبز به استخوانی در گلو برای اقتدارگرایان  تبدیل شده است.
سلب حقوق شهروندی آنان، عدم رسیدگی قضایی به اتهاماتی که حاکمیت به آنان می زند، نامعلوم بودن سرنوشت آنان همه و همه  در شرایطی است که مسئله آزادی آنان به یک «مطالبه گسترده» تبدیل شده تا آنجا که در فردای انتخابات مردم فریاد زدند: «روحانی یادتت باشه موسوی آزاد بشه».

مرسی و رهبران سبز در شرایط مشابه
از سوی دیگر تحولات منطقه موجب شده تا مصر و ایران از جهاتی چند در وضعیت مشابه قرار گیرند. در مصر محمد مرسی رییس جمهور قانونی این کشور طی یک کودتای نظامی از قدرت برکنار و در «حصر غیرقانونی» در ناکجاآباد به سر می برد.
در ایران نیز پس از کودتای انتخاباتی 88 مهدی کروبی، میرحسین موسوی و همسرش اینک بیش از 900 روز است که در «حصر غیر قانونی» و در ناکجاآباد به سر می برند. این در حالی است که اخبار نگران کننده ای از سلامتی آنان از سوی خانواده هایشان مخابره شده که درخور رسیدگی است.

تفاوت رفتار اقتدارگرایان مصر و ایران
در مصر به رغم آنکه کمتر از یک ماه از حصر محمد مرسی می گذرد، دولت کودتا دو اقدام مثبت به عمل آورده است. نخست اینکه دادستانی مصر اعلام داشته در صدد است به تخلفات محمد مرسی رسیدگی قضایی کند (مراجعه شود به مقاله: چرا مرسی محاکمه می شود، موسوی نه؟ ) و دوم آنکه اخیراً کاترین اشتون در دیدارش از مصر، توانست به دیدار دو ساعته با محمد مرسی رفته و با او برای برونرفت از وضعیت پیچیده کشور گفتگو کند.
کاترین اشتون کسی است که در رأس گروه 5+1 قرار است پس از استقرار دولت حسن روحانی با تیم جدید مذاکره کننده هسته ای ایران دیدار و گفتگوهای سختی داشته باشد. بدیهی است در حاشیه چنان مذاکراتی، استفسار از وضعیت رهبران جنبش سبز یکی از پرسش های او خواهد بود.
اینکه مقامات بلندپایه اتحادیه اروپا در مراسم تحلیف حسن روحانی شرکت کنند، محل تردید است ولی بنا به اخبار واصله حضور خاویر سولانا تاکنون در این مراسم قطعی شده است. حضور میهمانان خارجی به ویژه حضور خاویرسولانا که از روابط دوستانه ای با حسن روحانی برخوردار است فرصت مغتنمی است که خواهان ملاقات با رهبران جنبش سبز باشند.
اگر این ملاقات در حد همان دیداری که اشتون با مرسی داشت برگزار گردد، روزنه هایی از امید را در 5+1 به وجود خواهد آورد که انتخاب حسن روحانی، گشایش هایی را در پرونده هسته ای (و ای بسا پرونده حقوق بشر) نوید می دهد چرا که اصرار بر محرومیت سه تن از برجسته ترین شخصیات مملکتی جمهوری اسلامی که تنها جرمشان اعتراض سیاسی بود و عدم رسیدگی قضایی به وضعیت آنان که حتی بر اساس موازین حقوقی ایران نیز خلاف است، دلالت بر چیزی نخواهد داشت جز آنکه حسن روحانی تماماً مسلوب الاختیار در چنین تخلفی آشکار است چه رسد به اینکه بتواند گامی در گشایش پرونده هسته ای بردارد.
تقاضا و فراخوان سازمان ها، نهادها، کنشکران و خانواده های آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد از میهمانان خارجی به ویژه خاویر سولانا برای دیداری کوتاه با نامبردگان، کمترین درخواست و کوچکترین آزمون برای نظامی است که در بحران های اجتماعی- اقتصادی- سیاسی گرفتار آمده است.
این گام مثبت، هم می تواند نوید بخش مذاکرات رو به جلو در پرونده هسته ای باشد و هم آزمونی باشد بر دعوت کسانی که برای مشارکت حد اکثری در انتخابات «فراخوان عام» داده بودند مینی بر اینکه: «توصیه اول من حضور پرشور پای صندوق رای است، ممکن است کسی بدلیلی نخواهد از نظام اسلامی حمایت کند، اما از کشورش که می خواهد حمایت کند. همه باید بیایند.»- خامنه ای 22 خرداد 92-
حال که همه از جمله معترضان 88 در انتخابات 92 شرکت نموده اند، مطالبه گسترده آنان در حد دیدار دو ساعته سولانا با رهبران جنبش سبز باید مسموع واقع گردد تا هم پاسخی باشد به مطالبه آنان و هم گشایشی باشد در مذاکرات پیش رو با 5+1.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر