جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۳ شهریور ۵, چهارشنبه

سفر امیرعبداللهیان به عربستان: گشایش در روابط تیره تهران – ریاض؟

سیاست تعامل سازنده حسن روحانی یادآور روابط حسنه تهران – ریاض در دولت خاتمی است. همچنان که انتصاب مجدد حسین صادقی (سفیر پیشین ایران در عربستان در دوره اصلاحات) به عنوان سفیر جدید ایران نزد عربستان نیز سیگنال مثبتی در ریاض تلقی شده است.
حضور علي شمخاني به عنوان دبیر شوراي عالي امنيت ملي نیز فصل جديدي از روابط را با عربستان نوید مي‌دهد. علي شمخاني به عنوان وزير وقت دفاع در دولت خاتمی، تنها وزيري است که به پاس سياست تنش زدايي در روابط با عربستان، نشان دولتي (مدال عبدالعزيز) را از پادشاه عربستان سعودي دريافت کرده بود.
در فرض موفقیت سفرعبداللهیان به ریاض، این سفر را باید زمینه ساز سفر ظریف و متعاقب آن روحانی به عربستان دانست.
Iran Saudi


سفر امیرعبداللهیان به عربستان: گشایش در روابط تیره تهران – ریاض؟


حسین امیرعبداللهیان معاون وزیر خارجه ایران سفری دو روزه ( 25 و 26 اوت 2014) به عربستان داشت و طی آن با وزیر خارجه این کشور دیدار و گفتگو کرد. از آغاز ریاست جمهوری روحانی، این نخستین سفر یک مقام ایرانی به عربستان است.
تا پیش از این، ریاض سه بار از ظریف برای دیدار از این کشور دعوت به عمل آورده بود که هیچ یک مورد اجابت قرار نگرفت. هاشمی رفسنجانی (معمار روابط تهران- ریاض پس از فوت آیت‌الله خمینی)، اخیراً مناسبات دو کشور را «خیلی تیره» و حاصل «تندروی» هر دو طرف توصیف کرده بود.
تیرگی رابطه تهران – ریاض ناشی از چیست؟ آیا  سفر امیرعبداللهیان را می توان گشایش در مناسبات تهران - ریاض ارزیابی کرد؟

تهران – ریاض : از همگرای تا واگرایی فزاینده
ایران و عربستان همواره دو رقیب سیاسی و نفتی در منطقه خاورمیانه بودند. با وقوع انقلاب اسلامی، رقابت میان اردوگاه شیعه و سنی نیز به رقابت های پیشین این دو کشور افزوده شد. در جنگ 8 ساله، ریاض آشکارا جانب صدام را علیه گرفت.
سفر رفسنجانی به ریاض و متعاقب آن  به قدرت رسیدن محمد خاتمی که شعار "تنش زدایی از سیاست خارجی ایران" را سرلوحه سیاست خارجی خود برگزیده بود، همگرایی تهران- ریاض را رقم زد به طوری که امیر عبدالله پادشاه عربستان در سال 1997 برای شرکت در اجلاس سران کشورهای اسلامی به تهران سفر کرد و متعاقب آن قرارداد همکاری امنیتی در سال 2001  به امضا طرفین رسید. از مزایای این قرارداد همین بس که ریاض زمانی که احتمال حمله آمریکا به ایران زیاد بود، مقامات ایران را از جزئیات طرح حمله احتمالی امریکا باخبر کرد.
شکوفایی روابط تهران – ریاض با به قدرت رسیدن احمدی نژاد چنان به سردی گرایید که ریاض احکام گردن زدن 18 تبعه ایرانی را به جرم قاچاق در فروردین 1391 به اجرا گذاشت.
با جانبداری تهران از اپوزسیون شیعه بحرین و دخالت ارتش عربستان در سرکوب آنان، واگرایی تهران- ریاض سرعت گرفت. نايف بن عبدالعزيز وليعهد پیشین عربستان، هشدار داده بود که رياض «تهديد» عليه کشورهای عرب حوزه خليج فارس را «تحمل» نخواهد کرد.
با رسیدن موج بهار عربی به سوریه و حمایت عربستان از اپوزسیون سوریه و مسلح کردن آنان روند فزاینده واگرایی تهران – ریاض بیش از پیش تشدید شد.
برخی از اقدامات ریاض علیه بشار اسد، به شرح زیر بود:
- تسلیح، کمک مالی و لجستیکی به اپوزسیون سوریه.
- تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب.
- تعلیق عضویت سوریه در سازمان همکاری اسلامی.
- تصویب قطعنامه‌ای در محکومیت رژیم سوریه در مجمع عمومی.
بدین ترتیب در حالی که تهران منافع خود را در بی‌ثباتی بحرین (متحد عربستان) می‌دید، عربستان نیز منافع خود را در بی‌ثباتی بشار اسد (متحد جمهوری اسلامی) می دید. پاره از این تعارض منافع را می توان در حجم وسیعی از اتهامات متقابل دو کشور به یکدیگر دید از جمله:
- اتهام عربستان به تهران مبنی بر تحریک شیعیان این کشور (ریاض حکم اعدام آیت الله نمر باقر النمر یک تبعه شیعه خود را صادر کرده است. وی که تحصیلات دینی خود را در قم گذرانده متهم به تحریک شیعیان عربستان است. حکم اعدام اواعتراض تهران را به همراه داشته است.)
- اتهام تهران به ریاض مبنی بر حمایت از تحرکات جدایی طلبانه مناطق سنی نشین از جمله حمایت از جیش العدل.
- اتهام ایران به عربستان در حمایت از جند الله که در چند رشته عملیات انتحاری علیه سفارت ایران در لبنان دست داشت.
- اتهام عربستان به تهران که قصد ترور سفیر این کشور در واشنگتن را داشت.
- سوء ظن تهران به عربستان که بنا به اخبار منتشر شده در ویکیلیکس به امریکا توصیه حمله نظامی به ایران را کرده است.
واگرایی تهران- ریاض اینک به درجه ای از وخامت رسیده  که "جنگ نیابتی" را از یک سو و "جنگ شیعه و سنی" را از سوی دیگر نه تنها در سوریه و بحرین بلکه در منطقه رقم زده است.

آثار خونبار جنگ نیابتی و جنگ مذهبی ایران و عربستان
به دلیل نقش و قدرت منطقه ای ایران و عربستان، قابل پیش بینی بود که روند واگرایی این دو محدود به تیرگی روابط دوجانبه نخواهد بود. ذیلا می توان نتیجه این واگرایی را در فروپاشی امنیت منطقه به شرح زیر خلاصه کرد.
الف) اختلاف فرامرزی دو کشور در:
-        حمایت تهران از اپوزسیون بحرین و حمایت ریاض از دولت بحرین.
-        حمایت تهران از دولت دمشق و حمایت ریاض از اپوزسیون مسلح سوریه.
-        حمایت تهران از شیعیان حوثی یمن و حمایت ریاض از دولت مرکزی یمن.
-        حمایت تهران از نوری مالکی در عراق و حمایت ریاض از سنی ها این کشور.
ب) بی ثباتی کشورهای منطقه:
این حجم از تعارض منافع تهران- ریاض که در جنگ نیابتی و جنگ مذهبی نمایان شده،  تاثیر مستقیم خود را بر بی ثباتی منطقه به شرح زیر گذاشته است:
-        تجزیه سوریه: افزون بر 191 هزار کشته اینک این کشور به کشوری تجزیه شده شبیه است که بخشی در دردست دولت مرکزی، بخشی در دست دولت اسلامی داعش، بخشی در دست کردهای سوریه و بخشی در دست ارتش آزاد سوریه قرار دارد.
-        تجزیه عراق: عراق نیز گرفتار وضعیت مشابه سوریه است به گونه ای که بخش هایی در دست دولت مرکزی، بخش هایی در دست اقلیم کردستان عراق و بخش هایی تحت تصرف حکومت اسلامی داعش قرار دارد.
-        جنگ  داخلی یمن: محاصره صنعا توسط نیروهای مسلح حوثی، عملا این کشور را در آستانه جنگ داخلی قرار داده است. دولت یمن مکررا تهران را متهم به حمایت از حوثی ها کرده و رییس جمهور این کشور ارتش را به حالت آماده باش کامل در آورده است.
-        بلاتکلیفی پست ریاست جممهوری لبنان: در اثر اختلافات تهران – ریاض عملا لبنان برای بیش از سه ماه است که بدون رییس جمهور می باشد. در حالی که ایران حزب الله را به عنوان بازوی نظامی خود در لبنان دارد، عربستان نیز با اعطای یک کمک سه میلیارد دلاری مبادرت به تجهیز بنیه نظامی ارتش لبنان کرده است.  
ج) تروریسم افسارگسیخته: شاید در تاریخ خاورمیانه نتوان مثالی مشابه پدیده داعش یافت که این گونه همچون غده سرطانی رشد کرده باشد. داعش که جنگ خود را از سوریه علیه بشار اسد آغاز کرد، علاوه بر درگیری با ارتش سوریه، به نبرد مسلحانه با ارتش آزاد سوریه و جبهة النصرة نیز پرداخت.
با سربریردن جیمز فولی خبرنگار امریکایی این جریان تکفیری امریکا و متحدانش را به چالش گرفت و به موازات آن به جنگ با دولت مرکزی عراق و پیشمرگ های کُرد و تهدید ایران پرداخته است. خشونت بی حد و حصر داعش، کار را به جایی رسانده که القاعده از آن تبری جسته و مفتی عربستان آنان را خارج از دین دانسته است.

سفر امیرعبداللهیان به ریاض: چه چیز تغییر کرده است؟
به رغم تیرگی روابط تهران- ریاض، امیر عبداللهیان در بازگشت از سفر به عربستان مذاکرات خود را خوب و سازنده توصیف کرده است.
در حالی که در بهمن 92 وی گفته بود که "پاسخ عربستان به تلاش ایران برای بهبود روابط تهران و ریاض کُند است"، موارد زیر را به عنوان متغییرهای جدید که  موجبات سفر او را فراهم آورده و مذاکرات سازنده ای را به همراه داشته، می توان برشمرد:
الف) همسویی در مصر: کودتا علیه مرسی با پشتیبانی عربستان صورت گرفت ولی تهران پذیرفت که بااعزام امیرعبداللهیان به مراسم تحلیف السیسی، دولت سرسپرده سیسی به عربستان را تایید کند. همین سفر سرآغاز ملاقات امیرعبداللهیان با امیر سلمان ولیعهد عربستان در مصر شد.
ب) انعطاف در عراق: در حالی که اصرار ایران بر  نخست وزیری نوری المالکی عراق را با بن بست سیاسی مواجه کرده بود، عدول به گزینه حیدرالعبادی به عنوان نخست وزیر عراق، پیام مثبتی بود برای ریاض.
ج) پدیده داعش: داعش اینک تهدید مشترک برای تهران و ریاض است همچنان که تهدید برای امریکا و متحدانش است. همه پذیرفته اند که مبارزه با چنین پدیده ای جز با همکاری مشترک و موثر همه کشورها ناممکن است.
د) بحران غزه: غزه نزدیک به سه ماه را در زیر آتش ویرانگر اسرائیل پشت سر گذاشته است. واگرایی تهران و ریاض، آثار منفی خود را در حمایت از فلسطین برجا گذاشته است. با سفر امیرعبداللهیان به ریاض، مصر مجوز ارسال کمک های ایران به غزه را که با ممانعت مصر رو به رو شده بود، صادر کرد.

سیگنال های مثبت از دولت روحانی
حسن روحاني که در سال 84 در مقام دبير شوراي عالي امنيت ملي در سفري به رياض با ملک عبدالله پادشاه اين کشور ديدار کرده، چهره ناشناخته در عربستان نيست. او در اولين نشست خبري اش بعد از پیروزی در انتخابات از بهبود روابط با عربستان صحبت کرده بود.
سیاست تعامل سازنده حسن روحانی یادآور روابط حسنه تهران – ریاض در دولت خاتمی است. همچنان که انتصاب مجدد حسین صادقی (سفیر پیشین ایران در عربستان در دوره اصلاحات) به عنوان سفیر جدید ایران نزد عربستان نیز سیگنال مثبتی در ریاض تلقی شده است.
حضور علي شمخاني به عنوان دبیر شوراي عالي امنيت ملي نیز فصل جديدي از روابط را با عربستان نوید مي‌دهد. علي شمخاني به عنوان وزير وقت دفاع در دولت خاتمی، تنها وزيري است که به پاس سياست تنش زدايي در روابط با عربستان، نشان دولتي (مدال عبدالعزيز) را از پادشاه عربستان سعودي دريافت کرده بود.
در فرض موفقیت سفرعبداللهیان به ریاض، این سفر را باید زمینه ساز سفر ظریف و متعاقب آن روحانی به عربستان دانست.

http://www.radiozamaneh.com/172001

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر