جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۷ اردیبهشت ۴, سه‌شنبه

وزارت خارجه و نامه رسول خادم

خادم با محول کردن این موضوع به دستگاه دیپلماسی از خود رفع مسئولیت کرده که وارد مذاکرات سیاسی شود و ثانیاً دستگاه دیپلماسی را با خود همنوا ساخته که سرانجام بگویید نمی شود با رقیبان اسرائیلی بازی نکرد. ناگزیر باید یا به پیشواز تعلیق کشتی ایران (و ای بسا دیگر رشته ها) رفت و یا در سیاست ورزشی جمهوری اسلامی تجدید نظر کرد و گذاشت ورزشکاران ایرانی با رقیبان اسرائیلی بازی کنند.


وزارت خارجه و نامه رسول خادم

در پی هشدارهایی که رسول خارم، رییس فدراسیون کشتی ایران، داده و یادآور شده که  آوار بزرگی در شُرف فرو ریختن بر سر کشتی ایران است، وی اخیراٌ نامه سرگشاده ای  را خطاب به اعضای شورای عالی امنیت ملی منتشر کرده و طی آن پیشنهاد داده که دستگاه دیپلماسی ایران برای جلوگیری از این حادثه، در این موضوع ورود کند.
پیش از این نیز او نامه ای به حسن روحانی با مضمون مشابه منتشر کرده بود. کلیه نامه های هشدارآمیز رسول خادم و حتی استعفای اعتراض آمیزاو (که اینک به طور موقت پس گرفته) به یک مشکل اشاره دارد: احتمال قوی محرومیت کشتی ایران به دلیل امتناع کشتی گیران ایرانی برای مواجه با رقیبان اسرائیلی که از نظر اتحادیه جهانی کشتی دخالت سیاست در حوزه ورزش تلقی می شود و به این منظور کشتی گیران ایرانی اگر یک بار دیگر مبادرت به امتناع از کشتی با رقیبان اسرائیلی کنند هم خودشان و هم کشتی ایران با خطر تعلیق مواجه اند.
شالوده سخنان هشدارآمیز خادم عبارت است از سه موضوع زیر:
یکم: خطر تعلیق کشتی ایران (و ای بسا دیگر رشته های ورزشی ایران) قطعی است. دوم: از آنجایی که ماهیت چنین اقدام تنبیهی یک مساله سیاسی (عدم شناسایی اسرائیل توسط جمهوری اسلامی) است و نه یک مساله ورزشی، حل این مشکل سیاسی در حوزه وظایف تعریف شده فدراسیون کشتی ایران نیست. همچنان که تمارض کردن ورزشکاران ایرانی برای پرهیز از مواجه با رقیبان اسرائیلی که تا کنون برای چهار دهه ادامه داشت، راه حل این مشکل نیست.
سوم: به دلیل ماهیت سیاسی این مشکل ضروری است دستگاه دیپلماسی ایران در موضوع ورود جدی و موثر نماید. او هشدار داده تا آغاز دور جدید مسابقات جهانی کشتی در تیر ماه سال جاری زمان اندکی باقی است و اگر فرصت باقیمانده مغتنم شمرده نشود "گمان نمی شود «سکوت» و «سکون» پاسخی مناسب باشد."
به این ترتیب، از مفاد نامه ها و اعتراضات رییس فدراسیون کشتی چنین مستفاد می شود که او هم درد (تعلیق کشتی) را تشخیص داده و هم راه چاره (مداخله دستگاه دیپلماسی) را پیشنهاد داده است. اما، آیا راه چاره ای که رسول خادم پیشنهاد داده موثر است؟ آیا دستگاه دیپلماسی می تواند در این خصوص ورود نماید؟ آیا اگر ورود نماید می تواند قوانین فدراسیون جهانی کشتی را تغییر دهد؟

محال بودن  ورود وزارت خارجه در قوانین جهانی ورزش
"دستگاه دیپلماسی" که خادم از آن نام برده می تواند اشاره به نهادهایی از قبیل  شورای عالی امنیت ملی، کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس و وزارت امور خارجه ایران باشد. در فرض اینکه پیشنهاد خادم مقبول افتد، گمان قوی این است که چنین وظیفه ای به وزارت مور خارجه واگذار خواهد شد که عموما وظایف مذاکرات و رایزنی ها با نهادهای و ارگان های بین المللی را برعهده دارد. اما، آیا وزارت خارجه می تواند در این مساله ورود کند؟
در واقع پاسخ به این پرسش منفی است چرا که مساله این نیست که کدام یک از نهادهای متولی سیاست خارجی ایران (شورای عالی امنیت ملی، کمیسیون امنیت و سیاست خارجی یا وزارت امور خارجه) طرف مذاکره با فدراسیون جهانی کشتی شوند. مساله این است که فدراسیون جهانی کشتی ورود سیاست در ورزش را بر نمی تابد.
به بیان دیگر، بیاییم فرض را بر این بگیریم که فدراسیون جهانی کشتی بپذیرد کشتی گیران ایرانی با حریفان اسرائیلی بازی نکنند، آیا این سنگ بنای کجی نخواهد بود که دیگر کشورها نیز با مطالبه ای مشابه مطالبه ایران خواستار مواجه نشدن ورزشکارانشان با ورزشکاران کشوری دیگر شود؟
به بیان ساده، اصل تفکیک ورزش و سیاست از آنجا به اصلی بنیادین در فدراسیون های جهانی ورزش تبدیل شد که همه می دانند مداخله سیاست در ورزش مغایر با روح ورزش است. فرض را بر این بگیریم فدراسیون کشتی با این درخواست موافقت کند (که نخواهد کرد) آیا جمهوری اسلامی درخواست مشابه را به فدراسیون جهانی جودو، کاراته، شطرنج و ...نخواهد برد؟
وانگهی اگر چنین راه حلی چاره کار بود چرا برای حدود 4 دهه مقامات دیپلماسی جمهوری اسلامی به فکر چنین راه حلی برای مواجه نشدن ورزشکاران ایرانی با حریفان اسرائیلی نیافتاده اند؟ چرا برای چهار دهه متوالی چاره را در تمارض می دانستند و ورزشکار خود را اجبار می کردند که با گرفتن گواهی پزشک از مسابقه با حریف اسرائیلی امتناع کنند یا مانند علیرضا کریمی با تن به باخت زودرَس دهد تا در دور بعد در برابر حریف اسرائیلی قرار نگیرد.
این همه سال های طولانی و چاره جستن در توسل به تمارض خود دلیل گویایی است که اساساَ امکان مذاکره با فدراسیون های جهانی درباره اصلی ترین قانون های ورزشی (تفکیک ورزش و سیاست) وجود ندارد. اگر چنین است آیا رسول خادم به عنوان رییس فدراسیون از چنین حقیقت آشکاری بی اطلاع است؟

رسول خادم؛ آنچه گفت و آنچه نگفت
رسول خادم پیشتر در دیگر نامه های خود به درستی گفته بود که گفتگو درباره دلیل بازی نکردن با اسرائیل که به یکی از اصول سیاست خارجی جمهوری (یعنی عدم شناسایی اسرائیل به عنوان یک دولت) باز می گردد، موضوعی نیست که در حوزه اختیارات او باشد. این سخن او در کمال صحت و درستی است. از این رو، او پیشنهاد داد که این موضوع به کسانی واگذار شود که متولی دیپلماسی کشور هستند که این نیز در کمال صحت و درستی است. این دو آن چیزهایی هستند که او گفته و بر زبان آورده است تا مسئولیت کاری که به اشتباه بر دوش او نهاده شده را از خود رفع کند.اما، آنچه او نگفته یا نخواسته بگوید این است که آیا اساساً اگر دستگاه دیپلماسی ایران به کار بیافتد نتیجه ای حاصل خواهد آمد؟
به شرحی که در بالا گفته شد، مطلقاً هیچ روزنه ای وجود ندارد که اتحادیه جهانی کشتی یکی از بنیادین ترین اصول خود را زیر پا بگذارد. اما، آیا این چیزی است که خادم از آن بی اطلاع است؟ قطعاً خیر. پس چرا چنین پیشنهادی را داده است؟
پاسخ را در این باید یافت که اولا او با محول کردن این موضوع به دستگاه دیپلماسی از خود رفع مسئولیت کرده که وارد مذاکرات سیاسی شود و ثانیاً دستگاه دیپلماسی را با خود همنوا ساخته که سرانجام بگویید نمی شود با رقیبان اسرائیلی بازی نکرد. ناگزیر باید یا به پیشواز تعلیق کشتی ایران (و ای بسا دیگر رشته ها) رفت و یا در سیاست ورزشی جمهوری اسلامی تجدید نظر کرد و گذاشت ورزشکاران ایرانی با رقیبان اسرائیلی بازی کنند.
در میان این دو گزینه تلخ برای حاکمیت، جمهوری اسلامی قطعاً تحمل گزینه نخست را ندارد.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر