جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۱ اسفند ۱۵, سه‌شنبه

منوچهر متکی؛ وزير دنيا ديده، بدون برنامه برای رياست جمهوری

بی شکف تصفیه های دوران متکی را تنها می توان با تصفیه های آغاز انقلاب اسلامی مقایسه کرد که بسیاری از خدوم ترین دیپلمات های زبده ایرانی از لب تیغ تصفیه های ناعادلانه گذشتند با این تفاوت که متکی به فرمان «رییس جمهور همسو با رهبر» دیپلمات های هم طراز و بالاتر از خود را از تصفیه گذراند.


بی‌شک تصفيه‌های دوران متکی را تنها می توان با تصفيه‌های آغاز انقلاب اسلامی مقايسه کرد که بسياری از خدوم ترين ديپلمات‌های زبده ايرانی از لب تيغ تصفيه‌های ناعادلانه گذشتند با اين تفاوت که متکی به فرمان «رييس جمهور همسو با رهبر» ديپلمات‌های همطراز و بالاتر از خود را از تیغ تیز تصفيه گذراند

در حالی که در کشوری مثل امریکا، نامزد ریاست جمهوری بیش از دو سال در معرض سنجش مردم قرار می گیرد تا کلیه زوایای برنامه های او و حزبش برای رأی دهندگان روشن شود، در جمهوری اسلامی هنوز آرایش نامزدهای ریاست جمهوری هنوز شکل نگرفته است.
در این میان منوچهر متکی، وزیرخارجه پیشین، نامزدی خود را با صدور نامه ای خطاب به «خانواده های محترم ایرانی» اعلام نموده تا در کنار علی اکبر ولایتی ، دیگر وزیر خارجه پیشین، شانس خود را برای احراز ریاست دولت یازدهم بیآزماید بدون اینکه این دو تن پاسخی داشته باشند که با توجه به انتصاب شان به جبهه «اصولگرایان سنتی» چه تمایزی بین این دو و برنامه های شان وجود دارد؟
منوچهر متکی کیست؟ توانمندی های او چیست؟ برنامه های او کدام است؟
متکی، پسر امام خمینی!
منوچهر متکی (59 ساله) با یک دوره تجربه نمایندگی در مجلس اول و دو دور سفارت در ترکیه و ژاپن، تنها وزیر در دور کابینه احمدی نژاد بود که تا زمان عزلش، بیشترین سابقه وزارت را نزد احمدی نژاد برعهده داشت. هیچ یک از وزیران احمدی نژاد به اندازه متکی در مقام خود باقی نماندند. در واقع متکی خوب می دانست که چگونه باید نقش «کبریت بی خطر» را در کابینه ایفا کند که موجبات کدورت رییسش را فراهم نیاورد.
متکی به لطف سکانداری ستاد تبلیغاتی علی لاریجانی در سال 84 سهمیه تحمیلی او در کابینه اول احمدی نژاد بود. اما با بالا گرفتن تنش ها میان علی لاریجانی و احمدی نژاد (مجلس و دولت)، سرانجامی شومی گریبان متکی را گرفت که در تاریخ هیچ کشوری سابقه نداشت.
وی در حالی که در سفر رسمی برای دیدار با رییس جمهور سنگال رفته بود خبر برکناری خود را از رییس دولت میزبان شنید تا به یاد آورد که «پسر امام خمینی» بودن نیز او را در جمهوری اسلامی سودی نخواهد بخشید وقتی به غضب احمدی نژاد مبتلا گردد.
پسر امام خمینی بودن ماجرای داستانی است از دوران سفارت متکی در ترکیه که او خود چنین تعریف کرده است: «در یکی از ضیافت ها خانمی در یکی از مراسم به سمت من دست دراز کرد که من با او دست ندادم. وی با تندی به من گفت اینجا ترکیه است و من دختر آتاترک هستم.  تو چرا با من دست ندادی و خیلی سر و صدا کرد. من هم به او پاسخ دادم: ‌مواظب کلامت باش. تو اگر دختر آتاترکی، من هم پسر امام خمینی‌ هستم».
میرغضب احمدی نژاد گرفتار در غضب او
پسر امام خمینی دانستن خود، تنها افتخار منوچهر متکی نبود. او میرغضب احمدی نژاد در وزارت خارجه نیز بود.اگر حال زار امروز احمدی نژاد را به کنار بگذاریم که در زبان رهبر متهم به خیانت و رفتار خلاف شرع و اخلاق شده و به دوران اوج منزلت این «دُردانه رهبر» باز گردیم که تیغ تصفیه را بر پیکر یک یک نهادها و سازمان ها و مدیران کشور کشد، منوچهرمتکی بی درنگ در درون وزارت خارجه، «میرغضب» احمدی نژاد بود که بسیاری از دیپلمات های ورزیده را به خواست احمدی نژاد از لب تیغ تصفیه گذراند.
بی شکف تصفیه های دوران متکی را تنها می توان با تصفیه های آغاز انقلاب اسلامی مقایسه کرد که بسیاری از خدوم ترین دیپلمات های زبده ایرانی از لب تیغ تصفیه های ناعادلانه گذشتند با این تفاوت که متکی به فرمان «رییس جمهور همسو با رهبر» دیپلمات های هم طراز و بالاتر از خود را از تصفیه گذراند.
برخی از احکام تصفیه در حالی توسط متکی به دست همکاران سابقش و دیپلمات های ارشد ایران، داده می شد که او خود با خجلت و شرمساری از باب آنکه «مامور است و معذور» این خوش خدمتی ها را به رییس جمهور محبوب رهبر (نه چون امروز مغضوب رهبر) می کرد.
یکی از این اقدامات که در زمان خود سر و صدای فراوانی در وزارت خارجه و مجلس به راه انداخت، فرمان برکناری همزمان چهار سفیر کبیر ایران در چهار کشور مهم انگلیس، آلمان، فرانسه و مالزی بود که همگی از سفیران باقیمانده از دوران اصلاحات بودند که تنها به جرم انتصابشان در دولت خاتمی از کار برگزار شدند در حالی که ایران با 5+1 درگیر مذاکرات نفس گیر هسته ای بود.
میرغضب باور نداشت که در تصفیه حساب های علی لاریجانی و محمود احمدی نژاد، روزی نوبت به او خواهد رسید که چنان رسوا برانگیز از مقام خود معزول گردد حتی اگر برای بقای در وزارت، همکاران ورزیده تر از خود را از لب تیغ گذرانده باشد.
داستان انتصابات متکی نیر کمتر از برکناری های پرجنجالش نبود. یکی از این انتصابات مربوط می شد به انتصاب همسرش که با مدرک دارو سازی از هلال احمر به وزارت خارجه آورد و یکباره او را به مدیر کلی «اداره کل امور زنان و حقوق بشر» منصوب کرد.
وزیر دنیا دیده ای بدون برنامه برای ریاست جمهوری
متکی در حالی که کمتر از 4 ماه به انتخابات ریاست جمهوری 92 باقی مانده، به گونه ای نامزدی خود را اعلام داشته که به جز گوشه و کنایه های تلخ و گزنده به رییس پیشین خود(احمدی نژاد) ، مطلقا هیچ برنامه مدونی برای آینده کشور ارائه نداده است.
وبسایت او پر است از سفرها و خاطرات ملال انگیز بدون آنکه به یاد داشته باشد در ژاپن دیده بود که ژاپنی ها چگونه مدبرانه، برنامه ریزی دقیق برای اداره کشورشان دارند. ولی تو گویی جناب وزیر از چهار سال سفارت در ژاپن هیچ نیاموخته که ژاپنی ها چگونه به تدبیر امور می پرداختند. آنچه از بیانیه نامزدی متکی به عنوان برنامه او دانسته می شود تنها یک چیز است : مدیریت جهادگرایانه!
مدیریت جهادگرایانه چیست؟
احمدی نژاد متوهمانه با «سیاست خارجه تهاجمی» کار خود را آغاز کرد و در پایان به «مدیریت جهانی» رسید. سکاندار سیاست خارجه تهاجمی احمدی نژاد را کسی در دست نداشت جز منوچهر متکی که  اینک ایران را منزوی تر از دوران جنگ هشت ساله کرده است.
اینکه متکی از مدیریت جهادگرایانه چه منظور دارد برکسی روشن نیست. در واقع او اراده ای بر روشن کردن این راهکار خود برای نجات کشور ندارد جز آنکه بگوید مدیریت جهادگرایانه عبارت است از «مدیریتی که در تعامل هوشمندانه با دنیا ظرفیت‌های سیاست خارجی را در خدمت رونق اقتصاد داخلی به کار گیرد، نه آنکه با خودنمایی و قهرمان‌سازی هزینه‌های سیاسی و اقتصادی کشور داری را افزایش دهد».
خودنمایی و قهرمان سازی مورد اشاره متکی که به گفته او برای کشور «هزینه ساز» بوده اشاره ای است روشن و طعنه آمیز به احمدی نژاد ولی متکی هیچ نمی گوید که چرا تا روز عزلش در کنار چنان انسان خودنما و هزینه سازی همچون احمدی نژاد ایستاده بود؟
متکی در حالی اینک ریاست احمدی نژاد را هزینه ساز توصیف می کند که خود روزگاری در وصف دستاوردهای احمدی نژاد گفته بود «در رویکرد روابط خارجی، دولت نهم توانست جایگاه کشور را به حدی برساند که امروز ما مانند جعفر بن ابیطالب که نزد پادشاه حبشه رفته بود، به کشورهای مختلف دنیا می‌رویم و مواضع مان را برای آنها بازگو می‌کنیم.»
اما گویا نسخه ای که او به عنوان مدیریت جهادگرایانه پس از سه دهه حضور در مجلس و سفارت و وزارت  برای کشور می نویسد چیزی است از قبیل این سخن او که گفته بود«انگلیس، فرانسه و آمریکا به خاطر جنگ با ایران و مخالفت با برنامه‌های هسته‌ای این کشور دچار حذف زود هنگام از بازی‌های جام جهانی فوتبال شدند. جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی نشان داد که رویکرد جدیدی در جهان سیاست رخ داده و آنچه اکنون در صحنه سیاست بین‌الملل شاهد هستیم، به عینه در نوزدهمین دوره جام جهانی فوتبال به منصه ظهور رسیده است».
در وصف دروان زیانبار وزارت متکی همین بس که یکی از سفیرانش در وصف «قصه پر غصه» این دوران خطاب به متکی نوشته است «به زعم من آقای احمدی نژاد دو لطف و دو خدمت در نصب و عزل شما به جنابعالی کردند، نخست آنکه شما را در کرسی وزارت خارجه که شأن "انسان‌های وزین و متین و دارای تبار" است نشاندند و هم آنکه در عزلتان به شما خدمت کردند و شاید نحوه عزلتان تا حدی شما را نجات داد و توانستید فرار به جلو کنید و از پاسخگویی فعلاً طفره روید ولی مطمن باشید تاریخ بی‌رحمانه داوری و قضاوت جدی خود را خواهد داشت» - نامه صادق خرازی به متکی 14 فروردین 90-
http://www.radiofarda.com/content/f4_mottaki_candidate_presidential_election_iran/24919680.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر