جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۲ بهمن ۲۰, یکشنبه

سخنان متناقض علی لاریجانی در سفر به تونس

در خور توجه است که راشد الغنوشی رهبر حزب اسلامی النهضة در تونس تصویب چنین قانون اساسی را به ملت تونس تبریک گفت و یاد آور شده که:«این قانون اساسی مبانی حقوق بشر را احترام می گذارد و تونس نمونه منحصر به فرد در احترام به دمکراسی در جهان عرب خواهد بود.»
موضع چنین رهبر اسلامگرایی وقتی معنی می دهد که ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران، طی نامه ای به دوست خود راشد الغنوشی توصیه کرده بود اسلامگرایان تونس «از اشتباهات انقلاب اسلامی و تجربه الجزایر درس بگیرند.»
حال اگر این توصیه ابراهیم یزدی مسموع راشد الغنوشی افتاده باشد، علی لاریجانی باید پاسخگو باشد که چگونه تصویب چنین قانونی مترقی را به تونس تبریک گفته که راز مترقی بودن آن در پرهیز از خطاهای انقلاب اسلامی است؟
لاریجانی تونس


سخنان متناقض علی لاریجانی در سفر به تونس


علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی، به مناسبت جشن تصویب قانون اساسی تونس سفری در تاریخ 17 بهمن 92 به این کشور داشت که حاشیه ساز شد. با حملات لفظی که وی در این سخنرانی به امریکا داشت، هیات پارلمانی این کشور جلسه را ترک گفت تا یادآور مواردی باشد که حضار خارجی سخنرانی های احمدی نژاد را به نشانه اعتراض ترک می گفتند.
در تقدیر از مواضع ضد امریکایی لاریجانی که در چنین جشنی موضوعیت نداشت، 222 نماینده مجلس طی اطلاعیه ای مواضع او را مورد تایید قرار دادند.
صرف نظر از چنین حاشیه ای، سخنان علی لاریجانی از جهاتی چند شدیدا متناقض بود. رئوس آنچه او گفت عبارت بود از اینکه:
- باید در مقابل مردم تونس سر تعظیم فرود آورد و به ارواح شهدای این کشور درود فرستاد.
- 35 سال پیش ما در مقابل یک دیکتاتور ایستادیم که از حمایت آمریکا برخوردار بود.
- انقلاب مردم تونس صدای بلندی است در مقابل همه صداهایی که مخالف اعتلای امت اسلامی بود.
- قانون اساسی جدید تونس سند دمکراسی است.

ناگفته ها و گفته های متناقض لاریجانی
یکم؛علی لاریجانی در حالی به شهدا تونس ادای احترام کرد که از محمد البوعزيزي جوان فقیری که با آتش زدن خود، موج اعتراضات را در تونس شعله ور کرد، هیچ نامی نبرد. وقتی خبرهایی مشابهی از خودکشی مردم تهی دست در ایران گزارش می شود، بدیهی است که لاریجانی باید از ستایش آن جوان دستفروش خودداری کند.
دوم؛ در سرتاسر سخنان علی لاریجانی هرگزبه نقش تونس به عنوان اولین خاستگاه انقلاب های خاورمیانه (که سپس به مصر، لیبی، یمن، بحرین، سوریه سرایت یافت)، اشاره نشده است.
سوم؛ وی در سخنان خود نه تنها هرگز مصطلح "بهار عربی" را به کار نبرد بلکه مصطلح "بیداری اسلامی" را نیز حتی برای یک بار بر زبان نیاورد.
بیداری اسلامی مصطلحی است که جمهوری اسلامی بر انقلاب های خاورمیانه اطلاق می کند. خامنه ای گفته است که:«بيدارى اسلامى به معناى اين بود كه يك حالت خودباورى با تكيه‌ به اسلام در جوامع اسلامى پديد آمد مثلاً در مصر يا در تونس»
بنا به این مصطلح خودساخته، انقلاب های خاورمیانه (به استثنای سوریه) ملهَم از انقلاب اسلامی 1357 است. از اینرو، خامنه ای در فروردین 90 ادعا کرد که:«ما بین غزه و فلسطین و تونس و مصر و لیبی و بحرین و یمن تفاوتی نمی‌گذاریم...حركت امت اسلامی است...ملت ایران سرافراز است، مفتخر است و خرسند است كه آغازكننده این راه بوده است.»
در همین راستا علی خامنه ای، علی اکبر ولایتی را در آذر 1390 به عنوان "دبیر مجمع جهانی بیداری  اسلامی" منصوب کرد و وی نیز کنفرانس هایی را با دعوت از برخی شخصیت های عرب ترتیب داد تا این ادعا را اثبات کند. (مراجعه شود به مقاله: پاسخ دندان شکن هیات مصری در تهران)
با این توضیحات اگر جمهوری اسلامی تحولات منطقه خاورمیانه را بیداری اسلامی می داند چرا علی لاریجانی حتی برای یک بار از ذکر آن خودداری کرده است؟
چهارم؛ بسیاری همچون علی لاریجانی قانون اساسی جدید تونس را سندی برای استقرار دمکراسی در این کشور توصیف کرده اند، اما اگر لاریجانی نگاهی به آن انداخته باشد، باید بداند آنچه او به عنوان سند دمکراسی تونس نام برده، به صراحت
- دولت تونس را دولتی عرفی (سکولار) بر اساس تفکیک نهاد دین و دولت معرفی کرده است.
- در قانونگذاری انطباق قوانین با شرع اسلام را ضروری نمی داند.
- بحث ارتداد را ممنوع و اتهام‌زنی در این خصوص را عملی مجرمانه دانسته است.
- شکنجه را ممنوع اعلام کرده است.
- حقوق مساوی میان مردان و زنان در نظر گرفته است.
- در حالیکه اسلام را به عنوان دین کشور یاد کرده آزادی دیگر ادیان را نیز تضمین می کند.
پر واضح است که تمامی این موارد، مغایر با موازین جمهوری اسلامی است. از این رو، اگر این چنین قانون اساسی ضامن دمکراسی است،  قوانین جمهوری اسلامی مغایر با دمکراسی باید تلقی گردد.
  
نامه ابراهیم یزدی به راشد الغنوشی
در خور توجه است که راشد الغنوشی رهبر حزب اسلامی النهضة در تونس تصویب چنین قانون اساسی را به ملت تونس تبریک گفت و یاد آور شده که:«این قانون اساسی مبانی حقوق بشر را احترام می گذارد و تونس نمونه منحصر به فرد در احترام به دمکراسی در جهان عرب خواهد بود.»
موضع چنین رهبر اسلامگرایی وقتی معنی می دهد که ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران، طی نامه ای به دوست خود راشد الغنوشی توصیه کرده بود اسلامگرایان تونس «از اشتباهات انقلاب اسلامی و تجربه الجزایر درس بگیرند.»
حال اگر این توصیه ابراهیم یزدی مسموع راشد الغنوشی افتاده باشد، علی لاریجانی باید پاسخگو باشد که چگونه تصویب چنین قانونی مترقی را به تونس تبریک گفته که راز مترقی بودن آن در پرهیز از خطاهای انقلاب اسلامی است؟

تونس مدافع انقلاب سوریه
در تفسیر جمهوری اسلامی از تحولات خاورمیانه، تمامی انقلاب های منطقه، قیام هایی علیه ظلم و فساد بودند به استثنای سوریه. خامنه ای تصریح دارد که:«ماهیت قضیه در سوریه با ماهیت قضیه در دیگر کشورها متفاوت است. در این کشورها حرکت ضد آمریکا و ضد صهیونیسم بود، اما در سوریه دست آمریکا آشکار و مشهود است؛ صهیونیست‌ها دنبال قضیه هستند.»
حال اگر علی لاریجانی معتقد است که باید در برابر چنین انقلابی سر تعظیم فرو آورد، چگونه این تناقض را پاسخگوست که رهبران برآمده از انقلاب تونس دوش به دوش قیام مردم سوریه ایستاده اند؟
از یاد نباید برد تونس اولین کشوری بود که میزبان اجلاس مخالفان بشار اسد موسوم به "دوستان سوریه" در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۱۲ (پنجم اسفند ۱۳۹۰) شد. در این کنفرانس نمایندگان ۷۰ کشور جهان از جمله امریکا  و سازمان هایی از قبیل اتحادیه آفریقا، اتحادیه عرب، اتحادیه اروپا، سازمان همکاری اسلامی و سازمان ملل متحد حضور یافتند. (گروه دوستان سوریه پس از آن تشکیل شد که چین و روسیه قطعنامه برای اقدام علیه بشار اسد را وتو کردند)
صراحت تونس در جانبداری از قیام مردم سوریه تا آنجا بود که پس از اخراج سفیر سوریه و فراخواندن سفیر خود، رئیس‌جمهور تونس، گفته بود:«ما مسئولیت داریم که در برابر این دیکتاتوری خونین، کاری انجام دهیم. به نظر من مردم سوریه با نیرویی روبرو هستند که حاضر است برای ادامه حکومت خود تمام کشور را نابود کند.»

نتیجه:
یکم؛ تربیونی که علی لاریجانی از آن برای ایجاد تنش با امریکا استفاده کرد نه یک تربیبون بین المللی بلکه تربیون یک دولت میزبان بود که از قضا پس از انقلابش نیز رابطه خوبی با امریکا دارد.
دوم؛ علی لاریجانی در حالی به انقلاب تونس ارج نهاد که رهبران برآمده از این انقلاب در صف مخالف بشار اسد (دوست جمهوری اسلامی) ایستاده اند.
سوم؛ علی لاریجانی در حالی قانون اساسی  تونس را سند دمکراسی توصیف کرد که موازین آن سکولار و مغایر با موازین جمهوری اسلامی است.
چهارم؛ علی لاریجانی در حالی انقلاب تونس را ستود که در سخنانش هیچ اشاره ای به آن به عنوان منشأ انقلاب های خاورمیانه نکرد. این تغافل ناشی از خطایی است که جمهوری اسلامی، انقلاب های خاورمیانه را بیداری اسلامی ملهَم از انقلاب اسلامی می داند.
پنجم؛ حتی در چنین فرضی علی لاریجانی برای یک بار هم تعبیر "بیداری اسلامی" را در سخنرانی خود به کار نبست که به نوبه خود تأمل برانگیز است.
http://www.radiozamaneh.com/124389#.UvfjC_mSzUZ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر