جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۴ اسفند ۱۳, پنجشنبه

مشارکت رهبران سبز در انتخابات به چه معناست؟

نتایج انتخابات نشان داده که مردم پیام رهبران سبز را شنیده اند، اما، پرسش این است که آیا، آن کسی که فراخوان عمومی به حضور مردم در انتخابات داد نیز پیام رهبران محصور را شنیده است؟ اگر آری، او چگونه تصرفات غیرقانونی و غیر اخلاقی و مظالم بیشمار شورای نگهبان در حق نامزدها را "حق الناس" توصیف کرده است؟
Image result for ‫مير حسين موسوي  کروبی و رهنورد‬‎


مشارکت رهبران سبز در انتخابات به چه معناست؟


رهبران سبز برای اولین بار از هنگام حصرشان اعلام کردند که همسو با جریانات تحولخواه ایران در انتخابات 94 شرکت خواهند کرد. موسوی و همسرش رأی دادند و امکان رأی دادن مهدی کروبی را فراهم نشد. مشارکت رهبران سبز در انتخابات به چه معناست؟

فراخوان خامنه ای برای رأی دادن همگان
بعد از بحرانی که دامان نظام جمهوری اسلامی را در سال 88 گرفت و تردیدی که نسبت به سلامت انتخابات به طور وسیع در میان مردم رواج پیدا کرد، آیت الله خامنه ای از آن زمان تا کنون برای چند بار از همگان حتی کسانی که او یا نظام را قبول ندارند ولی دل در گرو ایران دارند، خواست که در انتخابات شرکت کنند. اینک مشارکت در انتخابات 94 به عددی نزدیک به 63 درصد بالغ شده است. کسی نمی تواند از این میزان مشارکت دریابد چه کسانی و چند درصد دل در گرو آیت الله خامنه ای و نظام جمهوری اسلامی داشته و چه کسانی مخالف آن بوده ولی در انتخابات شرکت کرده اند؟
اما، با اعلام مشارکت رهبران سبز در انتخابات 94، دست کم سه تن را می توان سراغ گرفت که رهبر جمهوری اسلامی را در اثر تقلبی که در 88 توسط نهادهای زیر فرمان او انجام شد، زیر سوال برده بودند.
رهبران سبز در انتخابات 92 شرکت نجستند ولی این بار با اعلام اینکه به دنبال تقویت "جمهوریت" نظام هستند، در انتخابات 94 شرکت کردند. زوایه این سه تن با رهبر جمهوری اسلامی بعد از 88 برکسی پوشیده نیست. در ویدئوهایی که مهندس موسوی تا پیش از حصر منتشر می کرد عکس آیت الله خمینی دیده می شد ولی عکس آیت الله خامنه ای وجود نداشت.
پس اینک می توان به ضرس قاطع گفت که موردی را سراغ داریم که نه برای خامنه ای بلکه برای مصالح کشور، رأی در صندوق ریخته اند. از همین تک مثال می توان گمانه زنی کرد که بسیاری دیگر از ؤدی دهندگان صرفا به خاطر مصالح کشور و در عین مخالفت با رهبر در انتخابات شرکت جسته اند. حال پرسش این است که مسئولیت آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر و کسی که چنان فراخوانی را صادر کرده، چیست؟ آیا او می تواند بی توجه به مطالبات معترضان یا مخالفان، از کنار خواسته آنان بگذرد؟
برای مثال می دانیم که حصر رهبران سبز حتی بنا به موازین و قوانین ساری و جاری جمهوری اسلامی اقدامی خلاف قانون است. رهبران سبز تا آنجا از وسعت نظر و سعه صدر برخوردارند که خواستار محاکمه خود شده تا بلکه این قانون شکنی به دست متولیان امر پایان یابد.
حال همین یک خواسته مبنی بر اینکه متولیان امر از قانون شکنی یعنی "حصر بدون محاکمه" پرهیز کنند، خود یک مطالبه کوچک این رأی دهندگان است. از قضا این مطالبه عبارت است از التزام متولیان امر به قوانین کشور و نه چیزی بیشتر.
حال با فراخوان رهبر جمهوری اسلامی، آیا این اندک مطالبه قانونی آنان، حق آنان نیست؟ اگر آری پس باید شخص آیت الله خامنه ای لوازم فراخوان خود را پایبند باشد و اگر پایبند نباشد معنایش این است که وی در عین اصرار بر قانون شکنی، فراخوان بی معنایی صادر کرده چرا که اگر قرار باشد شخص اول نظام التزام به قانون ساری کشور نداشته باشد و اندک مطالبات قانونی شهروندان را احترام نگذارد چرا دیگران باید فراخوان او را احترام بگذارند؟

صدایی که از حصر بلندتر شنیده می شود
اعلام مشارکت رهبران سبز در انتخابات 94 افزون بر اینکه خامنه ای را بیش از پیش ملزم به پیامدهای فراخوانش می کند، نکته دومی نیز در بر دارد و آن اینکه این رهبران از چنان پایگاه اجتماعی وسیعی برخوردارند که هرگونه پیام آنان، موجی از واکنش وسیع اجتماعی را به راه می اندازد.
رهبران سبز جسم شان در حصر ولی حضورشان در جامعه مشهود است. از قضا باید گفت که حصر ظالمانه آنان موجب شده که فریادشان بلندتر از هر بلندگویی به گوش ایرانیان و جهانیان برسد. حصر ظالمانه، پیام های آن محصوران را رساتر ساخته است.
بی دلیل نبود هنگامی که میرحسین از حصر توسط یک از فرزندانش خبر داد که اگر می خواهید از احوال ما آگاه شوید کتاب «گزارش یک آدم ربایی» اثر گابریل گارسیا مارکز را بخوانید، به ناگاه موجی باورنکردنی به راه افتاد و هر دو ترجمه‌ی موجود در بازار از این کتاب چند روزه نایاب شد، نسخه‌های الکترونیکی آن در هزاران نسخه دانلود شد و بریده‌های کتاب در ایمیل‌ها و پیام‌های جمعی دست به دست شد.
چرا جامعه ایرانی همین و کمتر از این واکنش را به کتابی که خامنه ای در نمایشگاه کتاب خرید می کند و تلویزیون آن را پخش می کند، نشان نمی دهد؟ مگر خامنه ای در کسوت یک رهبر و یک مرجع نیست پس چرا کتابی که او می پسندد نایاب نمی شود؟ چگونه است که یک پیام کوتاه میرحسین موج به راه می اندازد؟ چگونه است که از میان میلیون ها رأی دهنده، رأی دادن یا ندادن کروبی به صدر اخبار انتخابات مبدل می شود؟ این جز این است که فریاد این محصوران از حصر بلندتر شنیده می شود؟

صدای بلند محصوران و فراخوان رهبر
مهم ترین مطالبه رهبران سبز، مصالح کشور و پرهیز از خودکامگی و التزام به قانون است. مهدی کروبی گفته بود کشتی نظام ( به گفته آیت الله خامنه ای) به قایقی کوچک تبدیل شده است. وی برای احیای جمهوریت نظام اعلام کرد که در انتخابات شرکت می کند. پژواک این پیام او از حصر به خوبی به گوش همگان رسید ولی مهم تر اینکه به گوش کسی برسد که حتی از مخالفان نظام خواست برای مصالح کشور به پای صندوق رأی بیایند.
نتایج انتخابات نشان داده که مردم پیام رهبران سبز را شنیده اند، اما، پرسش این است که آیا، آن کسی که فراخوان عمومی به حضور مردم در انتخابات داد نیز پیام رهبران محصور را شنیده است؟ اگر آری، او چگونه تصرفات غیرقانونی و غیر اخلاقی و مظالم بیشمار شورای نگهبان در حق نامزدها را "حق الناس" توصیف کرده است؟


http://www.radiofarda.com/content/f35_elections_iran_green_movment_alizadeh/27586298.html#hash=relatedInfoContainer

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر