جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۹, چهارشنبه

خروج امریکا از برجام؛ تشدید فشار بر ایران از طریق نقض تعهد

خروج امریکا از برجام چه ابعاد و پیامدهایی را در بر دارد؟ این پرسشی مهم است که پاسخ به آن را باید در ابعاد اقتصادی، سیاسی و حقوق بین الملل جویا شد.


خروج امریکا از برجام؛ تشدید فشار بر ایران از طریق نقض تعهد

خروج امریکا از برجام چه ابعاد و پیامدهایی را در بر دارد؟ این پرسشی مهم است که پاسخ به آن را باید در ابعاد اقتصادی، سیاسی و حقوق بین الملل جویا شد.
از بُعد اقتصادی ترامپ نه تنها خروج امریکا از برجام را اعلام کرد بلکه تهدید کرد که "بالاترین سطح تحریم های هسته ای" را بر ایران اعمال خواهد کرد. این موضع صریح رییس جمهور امریکا ناشی از این واقعیت است که او به خوبی از شکنندگی اقتصاد ایران آگاه است. تنها به عنوان یک نمونه، در روز های منتهی به اعلام نظر ترامپ، بازار ارزهای خارجی التهاب بی سابقه ای را مشاهده کرد. ارزهای خارجی در بازار نایاب شدند. دلار به نزدیک 7000 تومان رسید و دولت روحانی ناتوان در تآمین ارز بازار بود.
مبتنی بر این وضعیت متلاطم اقتصادی کشور، ترامپ تشخیص داده که باید بر این پاشنه آشیل جمهوری اسلامی دست بگذارد. تشخیص او از این ناحیه درست است، اما، به هزینه قربانی کردن حقوق بین الملل.
می دانیم که بنیاد حقوق بین الملل بر تعهدات بنا شده است. از همین جاست که در گوشه گوشه مباحث حقوق بین الملل از تعابیری مانند پیمان، میثاق، معاهدات، کنوانسیون و قرارداد نام برده می شود.
گو اینکه برجام یک پیمان بین المللی نیست و به طور محدود به عنوان پیمانی بین الدولی میان شش کشور (امریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، چین و روسیه) با ایران به امضا رسید ولی در ذات خود یک پیمان است. پیمانی که چه خوب و چه بد (به گفته ترامپ) تدوین شده باشد برای کشورهای امضا کننده تعهدآور است. اگر فرض را بر این بگیریم که ایران به تعهدات خود پایبند نبود آنچه ایران را تحت فشار بین المللی قرار می داد این بود که تهران پیمان خود را بر اساس مفاد برجام نقض کرده و مستوجب تنبیه است.
عیناً همین وضع را می توان درباره تعهد امریکا متصور دانست. امریکا در زمان اوباما بر اساس امضایی که پای برجام گذاشت و به تأیید کنگره نیز رسید خود را متعهد به تکالیفی نمود که فارغ از اینکه کدام رییس جمهور آن را امضا نموده، بر اساس اصل "جانشینی دولت ها" برای تمامی دولت های امریکا تعهدآور است مادامی که ایران به تعهدات خود پایبند باشد.
آنچه دونالد ترامپ با خروج از یک توافق بین الدولی مرتکب شد گو اینکه فشار اقتصادی را بر تهران تا حد براندازی افزایش خواهد داد ولی در واقع نقض تعهد یک کشور است، آن هم کشوری در حد و اندازه ایالات متحده که رکن اساسی همه پیمان ها و میثاق های بین المللی است.
به عبارت دیگر، ترامپ به انگیزه تشدید فشار بر تهران با قربانی کردن حقوق بین الملل به صورت یک طرفه و بدون قبول مشورت دوستان نزدیک امریکا (مانند بریتانیا، فرانسه و آلمان) از برجام خارج شد.
جنبه مضحک سخنرانی ترامپ این بود که او در هنگام اعلام خروجش از تعهدی که دولتی قبلی امریکا کرده، یادآور شد که مایک پمپئو وزیر خارجه اش هم زمان با این سخنرانی در مسیردیدار با مقامات کره شمالی است. تردیدی نیست که نخستین پرسش مذاکره کننده سرسختی همچون کره شمالی این است که دولت امریکا چه تضمینی می تواند بدهد که بر پیمان خود با کره شمالی پایبند است وقتی می بیند دولت ترامپ هرچه اوباما در برجام تدوین بود و کنگره آن را از تصویب گذرانده بود، نقض کرده است.
به بیان ساده، ترامپ نه تنها تعهد دولت پیشین امریکا را که برای دولت او نیز الزام آور بود، نقض کرده بلکه بنیادی ترین اصول حقوق بین الملل را نقض کرده است که موجب می شود خدشه ای تاریخی بر حیثیت امریکا وارد آید. به تعبیر دیگر، اگر ترامپ می تواند با چرخش قلم تعهد دولت پیشین امریکا را نقض کند، هر یک از روسای جمهور بعدی امریکا نیز می توانند تعهدات ترامپ را با چرخش قلمی نقض کند. آیا این زیانی تاریخی برای امریکا نیست که به عنوان کشوری "ناقض عهد" نه در یک مقطع زمانی بلکه در همه مقاطع تاریخی شناخته شود؟
از سخنان ترامپ به خوبی دریافت می شد که او به صورت تک بُعدی به نواقص برجام (آن گونه که او باور داشت) می نگریست. او برجام را "توافقی ذاتاً ناقص" برشمرد ولی در توجیه آن نگفت که چگونه امریکا و متحدانش حاضر شدند این توافق ناقص را امضا کنند؟ آیا آن ها این را نمی دانستند و ترامپ می داند؟ یا آن ها نیز این را می دانستند ولی مصلحت را بر امضای همین توافق ناقص می دانستند.
این همان جنبه سیاسی تصمیم ترامپ است که در سخنانش به افشاگری های اخیر نتانیاهو علیه برنامه هسته ای ایران استناد کرد ولی به گزارش ها آژانس مبنی بر التزام ایران به تعهداتش استناد نکرد. او به سخنان نتانیاهو ارجاع داد ولی به ترافیکی از سفرهای متعدد مقامات اروپایی برای تشویق ترامپ در باقی ماندن در برجام ارجاع نداد. به این ترتیب، گرچه او فشارها بر ایران را به طور موثر افزایش خواهد داد، اما، شکاف میان دو سوی آتلانتیک را دامن خواهد زد به ویژه وقتی در یاد آوریم که او به صورت یکجانبه از پیمان مهم پاریس خارج شد و متحدان اروپایی اش را تهدید کرده که در صورت تأمین نشدن درخواستش مبنی بر کاهش هزینه های امریکا در ناتو، از این پیمان نیز خارج خواهد شد.
به این ترتیب، شکافی که پیش از این، بین دو سوی آتلانیک بروز کرده بود با خروج امریکا از برجام تعمیق بیشتر خواهد یافت. گرچه امریکا با هدف منزوی کردن ایران از برجام خارج شده است، اما، این تصمیم او و دیگر تصمیم های یکجانبه او بیش از منزوی کردن ایران، ترامپ را در میان دوستان امریکا منزوی می کند تا جایی که همه به امید تغییرات جدید در واشنگتن باشند که ترامپ یا به دلیل رسوایی هایش برکنار شود یا ترکیب کنگره عوض شود.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر