جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۷ بهمن ۱۴, یکشنبه

قران پوتین برای خامنه ای، تضمین امنیتی پوتین برای اسرائیل

اظهارات رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از دو جهت مهم تلقی شد: یکی اینکه او تلویحا روسیه را هم‌دست اسرائیل در ضربه زدن به مواضع ایران در خاک سوریه دانسته و دیگر اینکه اگر چنین است که او ادعا می‌کند قرار نیست تغییری در موضع روسیه رخ دهد.

خامنه ای


قران پوتین برای خامنه ای، تضمین امنیتی پوتین برای اسرائیل

اظهارات اخیر حشمت‌الله فلاحت‌پیشه مبنی بر اینکه «روسیه با فعال نکردن سامانه دفاع ضدهوایی سوریه مانع مقابله دمشق با حمله‌های اسرائیل» به اهدافی شده که به گفته اسرائیل هدف از آن نیروهای نظامی ایران بوده، شوک بزرگی به جامعه وارد کرد.
اظهارات رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از دو جهت مهم تلقی شد: یکی اینکه او تلویحا روسیه را هم‌دست اسرائیل در ضربه زدن به مواضع ایران در خاک سوریه دانسته و دیگر اینکه اگر چنین است که او ادعا می‌کند قرار نیست تغییری در موضع روسیه رخ دهد.
پیشتر سردار حسین دهقان، وزیر پیشین دفاع ایران، در ماجرا جنجالی واگذاری مخفیانه پایگاه هوایی نوژه در همدان به روس‌ها که خبرش توسط روسیه (نه ایران)علنی شد، گفته بود که روس‌ها در این اطلاع‌رسانی یک‌طرفه «بی‌معرفتی» کرده بودند. از سخن فلاحت‌پیشه چنین استنباط می‌شد که روسیه برای بار دیگر مبادرت به «بی معرفتی» کرده‌ در حالی‌که این بار موضوع یک خبررسانی ساده نیست بلکه موضوع جان و مال هزاران نیروی نظامی ایرانی مستقر در سوریه است که به گفته اسرائیل تا کنون بالغ بر دو هزار بار مورد حمله از سوی اسرائیل قرار گرفته اند.
این چنین بی‌معرفتی از سوی روسیه آنگاه دهشتناک می‌نماید که به یاد داشته باشیم با آغاز دور جدید تحریم امریکا،‌ جمهوری اسلامی راهبرد «نگاه به شرق» را که در راس آن روسیه است، در صدر سیاست  و تجارت خارجی برای مقابله با تحریم قرار داده است.

روسوفیل‌های ایرانی
در حالی که سیاست‌ورزان «روسوفیل» ایرانی پس از دیدارهای پوتین با ‌آیت‌الله خامنه‌ای، این باور کاذب را در جامعه تزریق می‌کردند که مناسبات تهران-مسکو اینک به درجه بالایی از «همکاری راهبردی» رسیده، روسیه نه تنها مبادرت به تکذیب خبر مزبور نکرد بلکه در فاصله تنها یک روز از اظهارات فلاحت‌پیشه، سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه، طی موضع صریحی گفت: «روسیه و ایران در سوریه متحد یکدیگر نیستند بلکه با هم همکاری می‌کنند.» او همچنین گفت روسیه خود را به تضمین امنیت اسرائیل متعهد می‌داند و «ایران این را به خوبی می‌داند».
از اظهارات فلاحت‌پیشه چنین مستفاد می‌شود که ادعای اسرائیل مبنی بر حملات به مواضع نظامی ایران در خاک سوریه درست است و فلاحت‌پیشه دلیل آن را غیر فعال کردن سامانه دفاعی سوریه می‌داند که به اسرائیل این اجازه را می دهد بدون دغدغه به اهداف خود در خاک سوریه از جمله مواضع ایران حمله نظامی کند.
از اظهارات ریابکوف نیز به خوبی مستفاد می‌شود که روسیه بیش از آنکه خود را متعهد به امنیت ایران بداند، متعهد به امنیت اسرائیل است و «ایران این را به خوبی می‌داند.»

قران پوتین برای خامنه‌ای، امنیت برای اسرائیل
در نوامبر 2015 بود که ولادمیر پوتین طی سفری به تهران در دیدار با آیت‌الله خامنه ای یکی از قدیمی‌ترین نسخه‌های خطی قرآن را که در موزه آرمیتاژ شهر سن‌پترزبورگ نگهداری می‌شد، به رهبر جمهوری اسلامی تقدیم کرد. (بعدا معلوم شد این نسخه بدلی بوده و نه نسخه اصلی)
رسانه‌های دولتی ایران چنین هدیه‌ای از سوی رهبر روسیه را نشان گرمای روابط تهران و مسکو دانستند. پیشتر نیز محمدحسن ابوترابی، امام جمعه موقت تهران و نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی ایران مدعی شده بود که پوتین پس از یکی از دیدارهایش با آیت‌الله خامنه‌ای گفته بود: «من مسیح را ندیده‌ام، اما تعاریف او را در انجیل شنیده و خوانده‌ام، من مسیح را در رهبری ایران دیدم».
چنین اظهار نظری هرگز از سوی مسکو تایید نشد. اما، در همان دیدار که او قرانی را به خامنه‌ای هدیه داد، جمله‌ای را بر سرزبان آورد که این توهم را در برخی مقامات جموری اسلامی دامن زد که گمان کردند رابطه تهران- مسکو وارد مرحله «همکاری استراتژیک» شده است. او در آن دیدار گفت: «ما متعهدیم که بر خلاف برخی‌ها به شرکایمان از پشت خنجر نزنیم و هیچ‌وقت در پشت پرده اقدامی بر ضد دوستانمان انجام ندهیم».
محتمل است که این سخن پوتین و اهدای آن قران به خامنه‌ای در دلجویی از گلایه‌ای باشد که رهبر جمهوری اسلامی نسبت به بدعهدی‌های روسیه ابراز داشته بود. از جمله بدعهدی‌های روسیه عبارتند از: چند سال تاخیر در تحویل ندادن به موقع سیستم دفاع موشکی اس -300 که پول آن را قبلا دریافت کرده بود، تکمیل نکردن به موقع نیروگاه بوشهر و موافقت مسکو با تک تک تحریمهای شورای امنیت علیه ایران.
روسوفیل‌های ایرانی «شراکت روسیه با دوستان» را به منزله شراکت استراتژیک وانمود کردند. برای نمونه در پی واگذاری پایگاه نوژه به روسیه که جنجال بزرگی به راه انداخت، در ۲۶ مرداد 95 علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، با تأیید این تصمیم برای واگذاری پایگاه به جنگنده های روسی گفت: «همکاری ما با روسیه راهبردی است و ما در این زمینه تبادل ظرفیت و امکانات داریم». یک روز پس از این موضعگیری یعنی در ۲۷ مرداد علی اکبر ولایتی، مشاور ارشد آیت الله خامنه ای، نیز نگاه کلان سیاست خارجی جمهوری اسلامی‌ نسبت به روسیه را «نگاه جدید به شرق» توصیف کرد و یادآور شد که: «نگاه به شرق مستلزم...ارتباط راهبردی و استراتژیک با کشورهایی مثل روسیه و چین است».
این توهم‌پراکنی مبنی بر ارتقای همکاری ایران و روسیه به روابط راهبردی در حالی است که برای مثال در سند «دکترین جدید سیاست خارجی فدراسیون روسیه» مصوب نوامبر 2016 در تعیین سطح همکاری با ایران در ماده 94 این سند به این مقدار بسنده شده که: «روسیه خط مشی توسعه همه‌جانبه همکاری با جمهوری اسلامی ایران را دنبال می‌کند و همچنین در اجرای مداوم توافق جامع هسته‌ای ایران بر اساس قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد مصوب 20 جولای 2015، متناسب با تصمیمات شورای حکام آژانس انرژی اتمی می‌کوشد و به طور همه‌جانبه‌ای به این روند مساعدت می‌‌کند».
این در حالی است که در بند بعدی سند (بند 95) به «گفتگوهای راهبردی با شورای همکاری کشورهای خلیج فارس» اشاره شده است.
این دو بند  خود گویاست که روسیه با شورای همکاری به دنبال همکاری «راهبردی» و با ایران به دنبال همکاری همه‌جانبه آن هم «مشروط» به تشخیص آژانس است. 

سکوت معنی‌دار جمهوری اسلامی
در دیدار آیتالله خامنه ای با پوتین در نوامبر 2015، وی با تحسین از پوتین مواضع او را  «خیلی خوب و مبتکرانه» خوانده و افزود که: «آمریکایی‌ها همیشه تلاش می‌کنند رقبای خود را در موضع انفعال قرار دهند اما شما این سیاست را خنثی کردید.»
با این تحسین آیت‌الله خامنه‌ای از پوتین از یک سو و افشاگری که فلاحت‌پیشه انجام داده از سوی دیگر، یک نکته پرسش‌برانگیز است و آن اینکه چرا از آن پس تا کنون هیچ یک از مقامات ارشد نظام (رهبر، رییس جمهور، وزیر خارجه، وزیر دفاع و یا حتی سخنگوی وزارت خارجه) نسبت به هم‌دستی روسیه با اسرائیل واکنش نشان نداده‌اند؟ آیا این سکوت به معنی یک «شوک معنی‌دار» نیست؟ اگر جمهور اسلامی در سوریه باقی بماند و همچنان متحمل ضربات از اسرائیل شود، با کدام توجیه می‌خواهد یا می‌تواند تقبل ضربات اسرايیل را توجیه کند؟ «محمل دفاع از حرم» در برابر نیروهای سلفی که به دنبال تخریب اماکن مقدسه شیعه بودند، قطعا برای تقابل با اسرائیل و همکاری روسیه با آن کارساز نیست چرا که پوتین برای خامنه‌ای قران هدیه آورده و اسرائیل مطلقا در صدد تخریب به اماکن مقدس نیست.
با این توصیف، باید گفت با افشاگری فلاحت‌پیشه و تصریح ریابکوف، جمهوری اسلامی در برابر گزینه‌های سختی به شرح زیر قرار گرفته است:
-         واکنش نظامی به حملات نظامی اسرائیل. در این فرض، واکنش تهران امکان اشتعال جنگ را بالا می برد آن هم در شرایطی که ایران از یک سو در تنگنای اقتصادی قرار دارد و در سوی دیگر اسرئیل روابط حسنه ای با اعراب و حامیان مهمی مثل روسیه دارد.
-         بقای در سوریه و تحمل ضربات بیشتر. در این فرض حتی محمل عقیدتی و ایمانی مانند دفاع از حرم، برای باقی ماندن در کنار اسد توجیه ندارد.
-         خروج از سوریه که موفقیت بزرگی برای اسرائیل خواهد بود. در این فرض، تهران پس از تحمل زیان‌های هنگفت جانی و مالی در حمایت از بشار اسد، سرنوشت او را به دیگران واگذار خواهد کرد.
از گزینه‌های بالا جمهوری اسلامی کدام یک را برخواهد گزید؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر