در گمان این یادداشت، امروز می توان باور داشت در ایران نیز کودتایی صورت
گرفته است؛ کودتای خامنه ای علیه روحانی. در این کودتا، رییس دولت برکنار نشده
است. او فعلا و به ظاهر در قدرت است. اما، فرمانده کل قوا یعنی شخص علی خامنه ای
عملا فرمان گشودن آتش به دولت روحانی را صادر کرده است. او دولت روحانی را مختل
دانسته و فرمان آتش به اختیار را صادر کرده است. نمونه ای کوچکی از این آتش به
اختیاری در راهپیمایی روز قدس نمایان شد. اما، نباید نگرانی محمد خاتمی را در چهار
سال پیش نادیده گرفت. حوادث پر التهابی در راه است. باید باور داشت کودتایی صورت
گرفته؛ "کودتایی از نوع خامنه ای" برای فلج کردن دولت قانونی.
کودتا از نوع سیسی ، کودتا از نوع خامنه
ای
دولت محمد مرسی به رغم بنیادگرا بودن اما، دولت قانونی و برآمده از انتخابات
آزاد در مصر بود. هیچ یک از مخالفان مرسی در صحت انتخابات او تردید ابراز نکرده
بودند. اما، سرنوشت محمد مرسی چه شد؟ اینک او برای چهار سال است که در حبس بسر می
برد. دولت او در اثر اقدام ارتش به سرگردگی عبدالفتاح سیسی وزیر دفاع وقت و رییس
جمهور کنونی، ساقط شد. سقوط دولت مرسی، نوعی منحصر به فرد از کودتا بود. در این
کودتا ارتش راساً و به صورت غافلگیر کننده به مقرهای مهم دولتی یورش نبرد و یا کاخ
ریسات جمهوری را به یک باره تصرف نکرد. مطالعه کودتایی که در مصر در ژوئیه 2013 رخ
داد نکات جالبی را در بر دارد.
ابتدا مخالفان راهپیمایی را در پایتخت ترتیب دادند که در نتیجه آن عملا جریان
عادی زندگی دچار اختلال شد. آنها توانستند بر خشم مردم نسبت به دولت مستقر
بیافزایند. هنگامی که روال عادی زندگی دچار اختلال شد، ارتش به نمایندگی از مردم
به دولت مستقر سه روز فرصت بازنگری در سیاست هایش را داد و پس از پایان سه روز مقر
ریاست جمهوری را تصرف و تشکیل دولت
انتقالی را اعلام کرد. در ساعات اولیه عربستان حمایت خود را از کودتا اعلام کرد و
بعدا معلوم شد کشورهای پولدار عربی از جمله عربستان رقمی بالغ بر ده میلیارد دلار
به دولت انتقالی کمک کرده اند تا بتواند نظام کشور را سامان دهد.
به این ترتیب، دولت مرسی نه طی یک فرآیند قانونی (مثلا از طریق استیضاح یا
اعلام عدم کفایت در پارلمان) بلکه از طریق دست پنهان دولت های عربی پولدار ولی به
سرکردگی نیروهایی داخلی از کار برکنار شد. اینک برای چهار سال است که محمد مرسی در
حبس است و احتمال اعدام او نیز منتقی نیست.
جای ملامتی بر دخالت دیگر کشورها در امور داخلی مصر نیست. تاریخ بشریت پر است
از مداخلات کشورهای در امور داخلی کشوری دیگر. اما در ایران چطور؟
کودتا از نوع خامنه ای
حسن روحانی رییس جمهور دولت مستقر است که از قضا در دور دوم ریاست جمهوری اش
به تازگی با 24 میلیون رای برای بار دیگر برگزیده شده است. اما، شواهدی در دست است
که می توان گفت نوعی کودتا علیه او صورت گرفته است؛ کودتایی از نوع خامنه ای.
روزهای پایانی منتهی به انتخابات ریاست جهموری بود که به یک باره علی خامنه ای
اعتراض خود را به سند 2030 اعلام کرد. فضای تبلیغات انتخاباتی فرصت مناسبی را به
دست مخالفان روحانی داد تا همین اعتراض رهبر را دستمایه حمله به روحانی کنند.
خامنه ای با علم به اینکه سخنان او در دوران تبلیغات انتخاباتی صورت می گیرد،
عملا در جانب کاندیدای رقیب یعنی ابراهیم رییسی ایستاد. اگر نظر او به نظر روحانی
نزدیک بود هرگز در کوران تبلیغات، چنان جریانی را علیه دولت روحانی راه نمی
انداخت. او در انتخاب زمان و نوع بیان اعتراض خود به بهانه سند 2030 تعمد خاصی
داشت.
به رقم این یورش او به دولت مستقر، حسن روحانی توانست بیش از دور نخست خود با
آرائ 24 میلیونی پیروز انتخابات باشد. دوره دوم ریاست جمهوری او هنوز آغاز نشده است
که خامنه ای برای بار دو و سوم به دولت مستقر حمله کرده است. یک بار با اعلام فرمان
"آتش به اختیار" آنجا که گفت "وقتی دستگاههای مرکزی [دولت روحانی]
اختلال دارند، آن وقت شما آتش بهاختیارید."
بار دیگر آنجایی بود که حسن روحانی را با ابوالحسن بنی صدر مقایسه کرد و در
لفافه تکرار سرنوشت آنچه بر نخستین رییس جمهور ایران رفته را به حسن روحانی گوشزد
کرد. او گفت: "در سال ۵۹، رئیس جمهور وقت جامعه را دو قطبی، و مردم را به دو
دسته مخالف و موافق تقسیم کرد که نباید این تجربه تکرار شود."
چنین هجمه های آشکار خامنه ای به روحانی آثار خود را در راهپیمایی روز قدس
نشان داد. حسن روحانی که در جمع راهپیمایان قدس حضور یافته بود با شعار
"روحانی- بنی صدر پیوندتان مبارک" و "مرگ بر آخوند آمریکایی" ترجمان
عملی آنچه را خامنه ای گفته بود در گوش های روحانی فریاد زدند. آنان همچنین
شعارهایی علیه سند 2030 سر دادند ولی بدتر از همه آنجا بود که خودروی روحانی را در
روز روشن مورد حمله قرار دادند. این حمله به خودرو رییس جمهور اگرچه از نظر حجم کوچک
بود اما از نظر معنا بزرگ.
این یورش امروز به خودروی فردی که برای بار دیگر با 24 میلیون رای برگزیده شده
یادآر حادثه مشابهی است که در آغازین ماه های ریاست جمهوری روحانی 4 سال پیش رخ
داده بود هنگامی که او از نخستین سفرش به نیورک بازگشت، در تهران عده در اعترض به
مکالمه تلفنی او با اوباما، به سمت خودرو او کفش پرانی کردند. همان سال،
این واکنش غضبناک جمعی کوچک برای محمد خاتمی به قدری موجبات نگرانی بود که آن
را آغاز فرجامی شوم دانست که ای بسا به «ترور» نیز منتهی شود. او هشدار داد «اگر
با جریانات تندرو برخورد نشود، باید منتظر ترور بود». اشاره او به ترور سعید حجاریان
توسط یک بسیجی (سعید عسکر) در دوران ریاست جمهوریاش بود.
اما آنچه بیش از حمله عده به خودروی رییس جمهور خطیر تر بود، موضع سردار احمدیمقدم
فرمانده پیشین نیروی انتظامی بود که در
مقام تامین کننده امنیت برای مردم حتی امنیت رییس جمهور برایش مهم نبود. او در پی
حمله به خودروی روحانی گفته بود که: "در فرودگاه مهرآباد هنگام بازگشت رئیسجمهور
به کشور اتفاق خاصی رخ نداده است، بالاخره یک گروه موافق و گروهی نیز مخالف هستند."
وی افزوده بود: "ما نباید در این ارتباط سخت بگیریم مردم با آرا و نظرات
مختلف آمدند، مسئولان نیز تحمل کردند و رئیسجمهور نیز اعتراضی در این مورد
نداشتند." چنین ملاطفتی از سوی فرمانده ناجا یادآور ملاطفت او با حملهکنندگان
به کوی دانشگاه، سفارت انگلیس و منازل برخی مراجع است که پلیس عالماً و عامداً
مداخلهای نکرد.
در خطورت آنچه خامنه ای فرمان می دهد نباید از یاد برد که یک هفته پس از
انتخابات جنجالی 88 تنها یک روز از هنگامی که او گفت "کسانی که اقدام به
اردوکشی خیابانی می کنند اگر هرچه پیش آید، به عهده آنان است" ندا آقا سلطان در تهران به ضرب گلوله کشته
شد.
کودتا از نوع سیسی ، کودتا از نوع خامنه ای
صاحب نظران در کودتایی که علیه سیسی رخ داده بود متحیر بودند که چگونه می توان
ضرب الاجل سه روزه ارتش به دولت را کودتا دانست. این تحیر صاحب نظران از آن رو بود
که تا آن روز جهانیان با این نوع کودتا آشنا نبودند. اما، امروز همگان برکناری
سیسی از قدرت را یک کودتا می دانند.
در گمان این یادداشت، امروز می توان باور داشت در ایران نیز کودتایی صورت
گرفته است؛ کودتای خامنه ای علیه روحانی. در این کودتا، رییس دولت برکنار نشده
است. او فعلا و به ظاهر در قدرت است. اما، فرمانده کل قوا یعنی شخص علی خامنه ای
عملا فرمان گشودن آتش به دولت روحانی را صادر کرده است. او دولت روحانی را مختل
دانسته و فرمان آتش به اختیار را صادر کرده است. نمونه ای کوچکی از این آتش به
اختیاری در راهپیمایی روز قدس نمایان شد. اما، نباید نگرانی محمد خاتمی را در چهار
سال پیش نادیده گرفت. حوادث پر التهابی در راه است. باید باور داشت کودتایی صورت
گرفته؛ "کودتایی از نوع خامنه ای" برای فلج کردن دولت قانونی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر