به نظر می رسد پاسخ در آن باشد که جمهوری اسلامی "مصلحتی" فراتر از گشودن راه مسدود شده حج را در قبول دعوت عربستان مد نظر داشته است؛ مصلحتی که دو کشور بتواند از روزنه مراسم عبادی حج، تنش سیاسی در روابط پر التهاب تهران- ریاض را کاهش دهند. اما، اگر چنین است چرا عادل جبیر، وزیر خارجه عربستان، مذاکره با تهران را برای برقراری رابطه دیپلماتیک "مضحک" توصیف کرده است؟
حج روزنه ای به سوی عادی سازی روابط ایران و عربستان؟
ایران و قطر هر دو در قطع رابطه دیپلماتیک
با عربستان به سر می برند. گفتنی است که در هر دو مورد، این عربستان سعودی بود که
به قطع مناسبات دیپلماتیک با تهران و دوحه مبادرت ورزیده بود. اما، موسم حج که فرا
رسید عربستان در اقدامی هوشمندانه و به حکم میزبانی حج از همه کشورها از جمله
ایران و قطر برای حضور در حج دعوت به عمل آورد. این اقدام ازآن رو هوشمندانه بود
که اگر دست به چنین ابتکاری نمی زد، متهم به "صد عن سبیل الله" (ممانعت
کننده از حج واجب) می شد. ریاض با دعوت از این دو کشور در صدد بر آمد تا نشان دهد خصومت
خود با دولت های ایران و قطر را به خصومت با اتباع حجگزار این دو کشور تعمیم نمی
دهد و در نتیجه، هوشمندانه خود را میزبان شایسته ای برای حج نشان داده است.
مراسم برائت از مشرکین در بعثه رهبری
به رغم ابعاد شگفت انگیز مخاصمات میان
ایران - ریاض از یک سو و مخاصمات دوحه - ریاض از سوی دیگر، واکنش ایران و قطر به
دعوت عربستان برای حج متفاوت بود. دولت قطر، با استدلال اینکه نمایندگی سیاسی در
عربستان ندارد عزتمندانه از اعزام حجاج خود به عربستان ممانعت به عمل آورد ولی
جمهوری اسلامی نه تنها دعوت عربستان را اجابت کرد بلکه با حضوری پرتعداد (86500
زائر) در حج امسال شرکت جست.
جالب اینکه در واکنش به امتناع قطر از
اعزام اندک حجاج خود، پادشاه عربستان از در ملاطفت با حجاج قطری در آند و با اعلام
تقبل هزینه های سفر آنان در صدد شکستن اراده دوحه برای امتناع از حج برآمد.
اما، در سوی دیگر ریاض نه تنها هیچ
تمهید ویژه ای برای زائران ایرانی تدارک ندید بلکه یکی از پیش شرط هایش برای قبول
زائران ایرانی این بود که جمهوری اسلامی از برپایی "مراسم برائت از
مشرکین" در صحرای عرفات خودداری کند؛ شرطی که مورد قبول جمهوری اسلامی قرار
گرفت.
به این ترتیب، امسال برای اولین بار
در تاریخ جمهوری اسلامی مراسم برائت از مشرکین در دفتر نمایندگی رهبری (بعثه
رهبری) برگزار شد. به بیان دیگر، جمهوری
اسلامی شرط عربستان را برای امتناع از برپایی مراسم برائت از مشرکین در فضای سرباز،
گردن نهاد و آن را به داخل دفتر نمایندگی رهبری انتقال داد که قاعدتا نمی تواند با
حضور چند صد نفر بیشتر انجام شده باشد.
این گردن نهادن به شرط عربستان وقتی
معنادار است که به خاطر آوریم در سال های نخست تا پیش از حج خونین (1366) این
مراسم در سطح شهر مکه در برابر بعثه رهبری و با حضور ده ها هزار اتباع دیگر کشورها
برگزار می شد. پس از حج خونین، جمهوری اسلامی به برپایی آن در حد محدود در صحرای
عرفات تن داده بود و امسال به برپایی آن در فضای بسته و محدود درون بعثه رهبری و
صرفاً با مشارکت اتباع ایرانی گردن نهاد.
افزون بر مراسم بی رنگ و لعاب برائت، پیام نرم آیت الله خامنه
ای نیز به حج امسال را می توان نمونه دیگر از "نرمش" او تلقی کرد که بر
خلاف پیام تند و تیز سال گذشته اش دیگر در آن اشاره ای به "بی شرمی و وقاحت حکام بی دین و بی
وجدان سعودی" و "مفتیان ناپرهیزکار و حرام خوار سعودی" نیست.
نباید از یاد برد که او در گوشه ای از
پیام سال گذشته اش به " گمان عمدی بودن حادثه" منا که به کشته شدن 464 ایرانی از جمله
سفیر پیشین ایران در بیروت انجامید، اشاره کرده بود. آنچه بیش از هر سناریویی
دیگری گمانه زنی قتل سفیر غضنفر رکن آبادی را محتمل نشان می دهد، عبارت است از
اخباری که حکایت از تخلیه امعا و احشا و مغز او هنگام تحویل جنازه پس از دو ماه گم
شدن داشت. در همین راستا، ویدئویی از سردار سعید
قاسمی منتشر شده که به صراحت تاکید می کند هنگامی که جنازه غضنفر رکن آبادی بازگشت
داده شد "مغز ندارد. جگر ندارد. روده ندارد. پوچ تحویل دادند."
همچنین از یاد یاد نباید برد که آیت الله خامنه ای امسال در شرایطی با
اعزام 86500 زائر به عربستان موافقت کرد که در پیام سال گذشته اش مدعی شده بود عربستان
"حجّاج را در محدودهی کنترلهای نامعهود با کمک دستگاههای جاسوسی آمریکا و
رژیم صهیونیستی قرار داده و خانهی امن الهی را برای همه ناامن کردهاند."
به بیان دیگر آیت الله خامنه ای در حالی امسال موافقت با حضور ایران
در حج نمود که سال پیش عربستان و اسرائیل را همدست هم در ناامن کردن حج دانسته بود.
او در پیام سال پیش تا آنجا پیش رفته بود که نوشت: "جهان اسلام ... باید گریبان
آنها [حکام سعودی] را رها نکنند."
حج روزنه ای به سوی عادی سازی روابط دیپلماتیک
به رغم حادثه تلخ منا که خامنه ای آن را مدهش توصیف کرد و به رغم
ادعای او مبنی بر اینکه اسرائیل همدست با عربستان حج را ناامن کرده اند و به رغم
آنکه سپاه پاسداران مدعی شده بود عربستان عامل پشت پرده حمله داعش در تهران (حمله
به مقبره آیت الله خمینی و مجلس شورا) در خرداد امسال بود، چرا جمهوری اسلامی
(برخلاف قطر) دعوت عربستان برای حضور در حج امسال را پذیرفت؟ آیا چنین حجی
"عزتمندانه" بود؟
به نظر می رسد پاسخ در آن باشد که جمهوری اسلامی "مصلحتی"
فراتر از گشودن راه مسدود شده حج را در قبول دعوت عربستان مد نظر داشته است؛
مصلحتی که دو کشور بتواند از روزنه مراسم عبادی حج، تنش سیاسی در روابط پر التهاب
تهران- ریاض را کاهش دهند. اما، اگر چنین است چرا عادل جبیر، وزیر خارجه عربستان،
مذاکره با تهران را برای برقراری رابطه دیپلماتیک "مضحک" توصیف کرده است؟
گو اینکه در هفته های اخیر دو وزیر خارجه ایران و عربستان با یکدیگر
سلام و احوالپرسی کرده اند و عربستان دستور داده که رسانه های این کشور از حجم آتش
تبلیغاتی خود علیه ایران بکاهند و در نتیجه حج امسال بدون هیچ حاشیه ای به خوبی
برپا گردیده است، اما، موجباتی که منتهی به التهاب سیاسی بین ایران و عربستان شده،
چنان به قوت خود باقی است که عادل جبیر پیش شرط عادی سازی روابط سیاسی را
"تغییر رفتار" تهران اعلام کرده است. جالب اینکه وزیر خارجه ایران نیز
عیناً همین شرط را انتظار تهران از عربستان می داند.
انتظار عربستان نه صرفا این است که ایران مراسم برائت از مشرکین را به
داخل یک ساختمان کوچک منتقل کند بلکه انتظار ریاض این است که در اعدام شیخ نمر (روحانی
شیعه عربستانی) تهران جانب سکوت را رعایت کند. گشایش سفارت عربستان در تهران تا
زمانی که ریاض تضمین کافی از حمله و یورش دوباره دریافت نکند، تحقق نمی پذیرد.
چنین تضمینی در گرو آن است که جمهوری اسلامی در قضیه ای مانند اعدام شیخ نمر،
رفتار مشابه قبل نداشته باشد.
در مقابل نیز تهران انتظار دارد ریاض موضوع حذف اسد را از معادلات
سوریه کلا به باد فراموشی بسپارد و در پرونده یمن از فشار جنگی بر حوثی ها بکاهد.
عادل جبیر در حالی مذاکره برای عادی سازی روابط را مضحک توصیف کرده که
به خوبی واقف است تمامی اخبار مبنی بر "قرار تبادل هیئت های دیپلماتیک بین دو
کشور" پس از حج به صورت یکجانبه از سوی تهران اطلاع رسانی شده است. اگر دقت
کرده باشیم دولت عربستان مطلقا تا کنون از هرگونه اظهار نظری در این خصوص خودداری
کرده است تا خود را تنشه برای عادی سازی رابطه با تهران نشان ندهد.
به هر روی، می توان پیش بینی کرد که در پس پرده برخی مذاکرات
دیپلماتیک میان تهران – ریاض آغاز شده است ولی انتظار ریاض از این مذاکرات چیزی بیش
از "تنش زدایی" نیست و گرنه عادی سازی در شرایط کنونی که عوامل التهاب
زا میان دو کشور همچنان به قوت خود باقی است، چیزی است که عادل جبیر آن را به
درستی "مضحک" دانسته است.
در این راستا، پیام نرم امسال
آیت الله خامنه ای نشانه ای از "نرمش" او تلقی می شود. اما بعید بتوان
قبول کرد عربستان به کمتر از عقب نشینی ایران در پرونده شیخ نمر رضایت خواهد داد
هرچند بپذیرد که حذف اسد را کوتاه بیاد. (مراجعه شود به: خیابان «شیخ
نمر»؛ درسی که از «خالد اسلامبولی» آموخته نشد)
https://www.radiofarda.com/a/28724869.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر