جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۷ مهر ۱, یکشنبه

ریاست ترامپ بر شورای امنیت؛ آماده سازی برای لغو قطعنامعه 2231

ترامپ می داند که هر آنچه تحریم، او تاکنون وضع کرده تحریم یکجانبه دولت امریکاست نه بیشتر.بر همین پایه، بسیاری از کشورها خود را ملزم به متابعت از امریکا نمی دانند. اما، در دوران اوباما و تا پیش از توافق هسته ای، این شورای امنیت بود که تحت «فصل هفتتم» منشور ایران را تحت انواع تحریم قرار داده بود.

سخنرانی سال گذشته دونالد ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل 


ریاست ترامپ بر شورای امنیت؛ آماده سازی برای لغو قطعنامعه 2231
به رغم آنکه امریکا نقش بزرگی در تأسیس سازمان  ملل متحد برعهده داشت، میزبانی آن را در نیویورک برعهده دارد و هزینه هنگفتی از آن را سالانه تقبل کرده، اما، هرگز خود را به عنوان دبیرکل سازمان ملل نامزد نکرده است. ناگزیر دلیلی در این رفتار امریکا باید نهفته باشد. آن دلیل این است که یک امریکایی در مقام دبیرکل که بنا به وظیفه باید بی طرف باشد، اگر ناگزیر به انتقاد از دولت متبوع خود شود، برای امریکا بسیار گران تمام می شود.
به بیان دیگر نقطه قدرت امریکا در پیکره سازمان ملل نه در دبیرکلی این سازمان بلکه در شورای امنیت است که از حق وتو برخوردار است. با داشتن این حق، امریکا می تواند نظر 14 عضو دیگر را خنثی کند.
از آنجایی که وظیفه شورای امنیت رسیدگی به موضوعاتی است که صلح و امنیت بین المللی را به مخاطره می اندازد، طرح موضوعی با عنوان اخلال در صلح و امنیت بین المللی از زبان هر یک از اعضای پانزده گانه به ویژه امریکا از اهمیت بسیار برخوردار است. این رازی است که دونالد ترامپ را بر آن داشته که با حضور در شورای امنیت، خود رأساً ریاست دوره ای شورای امنیت را برعهده بگیرد. او گفته که موضوع ایران را در شورای امنیت مطرح خواهد ساخت.
به چنین رفتاری که کشورها با بهره گرفتن از جایگاه خود در یک سازمان بین المللی، راهبردی را پیگیری کنند "دیپلماسی سازمانی" گفته می شود. در حالی که طرح هر ادعایی علیه تهران می تواند توسط سفیر امریکا در سازمان ملل به شورای امنیت کشانده شود، بکارگیری دیپلماسی سازمانی توسط  شخص رییس جمهور امریکا در شورای امنیت به چه منظور است؟

دیپلماسی سازمانی امریکا برای لغو قطعنامه 2231
جان کری، وزیر خارجه پیشین امریکا، گفته که دولت ترامپ به دنبال براندازی جمهوری اسلامی است. مطالعه رفتار دولت ترامپ نیز این مدعای جان کری را تأیید می کند. دولت ترامپ تاکنون اقدامات زیر را علیه تهران به اجرا گذاشته است. این اقدامات عبارتند از:
یکم: خروج یکجانبه از برجام
دوم: وضع تحریم های جدید
سوم:  تنبیه اقتصادی بانک ها و شرکای تجاری ایران
چهارم: سرمایه گذاری بر روی اپوزیسیون ایران که نمونه برجسته آن سخنرانی پمپئو، وزیر خارجه امریکا، در نشستی با عنوان «حمایت از صدای ایرانیان» بود.
پنجم: مقابله با نفوذ منطقه ای ایران از جمله قرار دادن گروه های حامی ایران در فهرست سازمان های تروریستی.
ششم: به کارگیری دیپلماسی سازمانی امریکا از جمله فراخوان شورای امنیت به نشست اضطراری در پی سر کوب مردم در دی ماه 96
اما، به رغم همه این اقدامات گوناگون، تردید نیست که دولت امریکا این میزان فشار را بر ایران کافی نمی داند و به دنبال تشدید فشارهاست. حضور رییس جمهور امریکا در ریاست شورای امنیت بی درنگ در همین راستاست. اما، هدف او از این اقدام چیست؟ او چه نقطه ای را هدف گرفته که ضرورت حضورش دیده شده است؟
پاسخ را باید در قطعنامه 2231 سازمان ملل دانست که سنگ زیربنایی توافق هسته ای ایران و قدرت های جهانی بود. اگر نبود این قطعنامه بسیاری از تحریم ها از ایران برداشته نمی شد.
ترامپ می داند که هر آنچه تحریم، او تاکنون وضع کرده تحریم یکجانبه دولت امریکاست نه بیشتر.بر همین پایه، بسیاری از کشورها خود را ملزم به متابعت از امریکا نمی دانند. اما، در دوران اوباما و تا پیش از توافق هسته ای، این شورای امنیت بود که تحت «فصل هفتتم» منشور ایران را تحت انواع تحریم قرار داده بود. با قطعنامه 2231 کلیه قطعنامه ها علیه ایران بر اساس توافق هسته ای منتفی شد به شرط آنکه ایران ملتزم به تعهدات خود در برجام باقی بماند.
حال اگر قطعنامه 2231 از اثر بیافتد چه رخ خواهد داد؟ پاسخ روشن است. بازگشت تحریم های سازمان ملل که برای همه اعضا از جمله روسیه، چین، اتحادیه اروپا و همسایگان ایران (یعنی گذرگاه های تجاری ایران) الزام آور خواهد بود و از آن مهم تر قرار گرفتن دوبراه ایران تحت فصل هفتم منشور ملل متحد.
بنا به این فصل، سازمان ملل اختیار دارد که برای تنبیه کشور ناقض صلح و امنیت بین المللی، متوسل به قوه قهریه و محاصره شود.  بند ۴۲ فصل هفت می گوید «در صورتی که شورای امنیت تشخیص دهد...می‌تواند به وسیله نیرو‌های هوایی، دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین‌المللی ضروری است مبادرت کند. این اقدام ممکن است مشتمل بر محاصره و سایر عملیات نیرو‌های هوایی، دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد».
با این ریلگذاری در سیاست خارجی ترامپ در برابر جمهوری اسلامی می توان انتظار داشت که که او سخنرانی مستوفایی درباره اقدامات تحریک آمیز تهران در منطقه، در توسعه و توزیع توان موشکی، در نقض حقوق بشر و به ویژه عدم التزام به توافق هسته ای بر زبان آورد.
به رغم سخنان متفاوتی که از واشنگتن به گوش می رسید که آیا سخنرانی او در شورای امنیت اعم از موضوع ایران خواهد بود، او خود تأیید کرده که تمرکز سخنانش بر ایران خواهد بود. پمپئو در نشست حمایت از صدای ایرانیان گفته بود خروج از برجام "تازه اول راه است".

روحانی در برابر کاری دشوار
برایان هوک رییس «گروه اقدام ایران» در وزارت خارجه امریکا گفته است که نظام جمهوری اسلامی تنها نظام انقلابی باقی مانده از قرن گذشته است. او گفته که جمهوری اسلامی باید رفتار خود را تغییر دهد. او به همین منظور گفته که امریکا به دنبال عقد «پیمان» با تهران است. روشن است که منظور او از عقد پیمان با ایران،تغییر رفتار جمهوری است که اگر نپذیرد باید با فشارهای طاقت فرسا مواجه شود.
حسن روحانی در حالی به نیویورک می رود که این بار آتشبار ترامپ نه کره شمالی را که جمهوری اسلامی را هدف قرار داده است. سال گذشته، ترامپ در صحن علنی سازمان ملل از «نابودی کامل» کره شمالی سخن گفته بود و اینک خرسند است که در کمتر از یک سال به خلع سلاح هسته ای کره شمالی دست یافته است. اینکه این خرسندی او چقدر ریشه در واقعیت دارد جای بحث نیست. مهم این است که او محتملا همان ادبیات را در برابر جمهوری اسلامی بکار گیرد.
اما در سوی دیگر، تنها دفاع روحانی از جمهوری اسلامی این خواهد بود که امریکا را ناقض برجام و ایران را ملتزم به آن بنامد و از موضع حقوقی و اخلاقی به دولت امریکا بتازد. او گفته که سفرش به نیویورک هدف «پشیمان کردن» آمریکا از مخالفت با ایران را دنبال می‌کند.
اما، بیش از این، دست او در دفاع از پرونده حقوق بشر، در دفاع از تنش با کشورهای منطقه از جمله کشورهای عربی و در دفاع از حضور نظامی در یمن خالی است.
از این رو، قابل پیش بینی است که او روزهای دشواری را در نیویورک در پیش داشته باشد. باید دید چند تن از رهبران مهم جهان حاضر به دیدار با او و همدلی با جمهوری اسلامی هستند؟ دیپلماسی سازمانی او تا چه اندازه فعال خواهد بود؟ آیا او می تواند پاسخ دولت ترامپ را بدهد؟ روحانی از یاد نبرده که خود یک بار گفته بود امریکا «کدخدای جهان» است. 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر