جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۳ تیر ۲۷, جمعه

جنگ اسرائیل و حماس؛ روایت آتش بس های شکننده

قابل پیش بینی است که در این دور از جنگ اسرائیل و حماس نیز تل آویو پس از وارد آوردن ضربات سهمگین به غزه مایل به طولانی شدن جنگ کنونی با حماس نباشد به ویژه اگر این جنگ توجه منطقه را از ظهور داعش منحرف سازد.
داعش توانسته هر دو کشور عراق و سوریه را درگیر جنگ داخلی و فرسایشی کند همچنان که  زمینه ساز تجزیه عراق نیز شده است.
با این محاسبات بعید نیست که دیر یا زود آتش بسی دیگر میان اسرائیل و حماس برقرار گردد؛ آتش بسی که چون گذشته  وجه بارز آن "شکننده و ناپایدار" بودن است و نه برقراری صلح دائم.


جنگ اسرائیل و حماس؛ روایت آتش بس های شکننده


برای بار دیگر جنگی خونبار میان اسرائیل و حماس در منطقه پر ازدحام باریکه غزه آغاز شده است. این جنگ را باید در بستری گسترده تر یعنی دیگر جنگ های اسرائیل و حماس در سال های پیش دید و بررسی کرد.
دو سوی این جنگ، پیشتر یک بار در جنگ 22 روزه (27 دسامبر 2008 تا 17 ژانویه 2009) و بار دیگر در جنگ 8 روزه (14 تا 22 نوامبر 2012) نیز عینا مانند وضعیت امروز به نبرد با یکدیگر پرداخته بودند با این فرق که در جنگ 22 روزه محمد حسنی مبارک  و در جنگ 8 روزه محمد مرسی در رأس قدرت سیاسی در مصر بودند که با نفوذ خود آتش بسی هرچند شکننده را میان طرفهای درگیر برقرار کردند.
به رغم خسارت های جانی و مالی کلانی که به غزه طی این دو جنگ وارد آمده، حماس برای بار دیگر مهیای جنگی شد که سومین در نوع خود است. این در حالی است که رابطه حماس به دلیل اندیشه های اخوانی اش با مصر به رهبری السیسی تیره است.

مصر؛ حلقه واسط  در 2009
آغاز جنگ 22 روزه مقارن بود با خاتمه قرارداد آتش بس 6 ماهه ای که به ابتکار مصر میان اسرائیل و حماس برقرار شده بود. این قرارداد به میانجیگری مصر زمانی میان حماس و اسرائیل به امضا رسید که تبادل محدود آتش، بیم جنگی گسترده را میان اسرائیل و حماس در غزه دامن زده بود.
مصر با میانجیگری خود توانسته بود برای شش ماه دو طرف را از توسل به اقدام نظامی باز دارد ولی با پایان این 6 ماه، جنگ 22 روزه به وقوع پیوست.
جنگ 22 روزه در حالی در 19 ژانویه 2009 به پایان رسید که ادامه آن می رفت مراسم سوگند ریاست جمهوری باراک اوباما را که برای 20 ژانویه در نظر گرفته شده بود، تحت الشعاع قرار دهد.
اسرائیل با ادعای اینکه به کلیه اهداف خود دست یافته با درخواست امریکا برای متارکه جنگ موافقت کرد و مصر نیز درخواست مشابه امریکا را به حماس منتقل کرد تا با موافقت این سازمان، دور نخست جنگ اسرائیل و حماس با آتش بسی شکننده خاتمه یابد.
تنها در فاصله دو ماه از برقراری آتش بس، مصر  در مارس 2009 میزبان "اجلاس بین المللی کمک به بازسازی غزه" شد که با دعوت از 70 کشور جهان (بدون دعوت از اسرائیل و حماس) در شرم الشیخ برگزار گردید و طی آن 2 میلیارد دلار کمک مالی جمع آوری شد.

آتش بس شکننده 2009
آتش بس شکننده ای که به میانجیگری امریکا و مصر در 2009 میان اسرائیل و حماس برقرار شد، در جنگ 8 روزه (14 نوامبر 2012) برهم خورد با این تفاوت که وزیدن بهار عربی باعث شده بود حسنی مبارک (همپیمان اسرائیل و متحد امریکا) جای خود را به محمد مرسی داده باشد.
جریان فکری اخوان المسلمین دوران طلایی خود را در حالی سپری می کرد که حماس را در غزه، اردوغان را در ترکیه و محمد مرسی را در مصر به قدرت رسانده بود. مثلث مصر، ترکیه و حماس، قوت قلبی بود که حماس در پاسخ به کشته شدن یکی از رهبرن خود (احمد الجعبری) به دست اسرائیل، وارد دومین جنگ خود با اسرائیل شود.
در حالی که شعله جنگ در غزه برای بار دوم بالا گرفته بود، اقدام موثر مصر به رهبری مرسی موجب شد که این جنگ بیش از 8 روز ادامه نیابد. در اقدامی معنی دار برای اولین بار در تاریخ منازعات اسرائیل و فلسطین، نخست وزیر مصر (هشام قندیل) از سوی رییس جمهور این کشور مسئولیت یافت که شخصا از مناطق جنگی در خاک غزه دیدن کند. نخست وزیر مصر، دیدار خود را "همبستگی مصر با ملت مقاوم مصر تا زمان تحقق کلیه حقوق ضایعه شده ملت مظلوم فلسطین" توصیف کرد. چنین پیامی از مصر (همپیمان اسرائیل در کمپ دیوید)، معنای خاص خودش را برای تل آویو داشت.
دیدار نخست وزیر مصر از غزه در حالی انجام شد که تنها یک ماه پیش از شعله ور شدن جنگ دوم اسرائیل و حماس، امیر قطر در اکتبر 2012 نیز از غزه دیدن کرده بود. بدین ترتیب مربع مصر، ترکیه و حماس و قطر شکل گرفته بود.
چنین حمایت هایی از سوی مصر و قطر و ترکیه، عملا حماس را از حمایت دمشق و تهران بی نیاز کرده بود. در سال 2012 حماس دفتر سیاسی خود را در سوریه در مخالفت با سرکوب سوری ها توسط بشار اسد تعطیل کرده بود که در نتیجه دوری از جمهوری اسلامی را نیز همراه داشت.   
حمایت موثر مصر به ریاست مصر به گونه ای بود که اسرائیل در معادلات خود باور داشته باشد که ادامه حملات می تواند دامنه جنگ را از غزه فراتر برد. در این معادلات، اسرائیل به خوبی دریافت که مصر مانع باز شدن پای جمهوری اسلامی به غزه شده است. مخالفت مصر با تقاضای دیدار علی اکبر صالحی (وزیر خارجه وقت ایران) و جمعی از نمایندگان مجلس برای کمک رسانی و اعلام همبستگی با غزه، پیامی بود به اسرائیل که ادامه حملات می تواند موجب ترمیم رابطه تیره شده تهران و حماس را همراه داشته باشد.
دیدار قندیل از غزه، فراخواندن سفیر مصر از تل آویو، رابطه تیره آنکارا با تل آویو و حمایت مالی قطر از حماس همگی دلایلی بود تا اسرائیل بداند معادلات منطقه ای به نفع حماس تغییر محسوس کرده و ادامه جنگ به صلاح نیست.
در معادلاتی که اسرائیل را متمایل به خاتمه جنگ با حماس می کرد، این نکته نیز نهفته بود که ادامه جنگ می تواند توجه جهانیان را از جنگ داخلی سوریه که موجبات تضعیف بشار اسد را فراهم آورده بود، منحرف کند. این عوامل دست به دست هم داد تا بار دیگر آتش بسی شکننده را میان حماس و اسرائیل رقم بزند.

سومین جنگ، پیش بینی آتش بسی دیگر
قابل پیش بینی است که در این دور از جنگ اسرائیل و حماس نیز تل آویو پس از وارد آوردن ضربات سهمگین به غزه مایل به طولانی شدن جنگ کنونی با حماس نباشد به ویژه اگر این جنگ توجه منطقه را از ظهور داعش منحرف سازد.
داعش توانسته هر دو کشور عراق و سوریه را درگیر جنگ داخلی و فرسایشی کند همچنان که  زمینه ساز تجزیه عراق نیز شده است.
با این محاسبات بعید نیست که دیر یا زود آتش بسی دیگر میان اسرائیل و حماس برقرار گردد؛ آتش بسی که چون گذشته  وجه بارز آن "شکننده و ناپایدار" بودن است و نه برقراری صلح دائم.
  
http://www.radiozamaneh.com/162585

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر