از نگاه این یادداشت نامه عذرخواهی مرتضوی از جانباختگان کهریزک با این هدف نوشته شده که بتواند در حد توان خود عنصر معنوی ارتکاب چنین جنایتی را لاپوشانی کند. مرتضوی در فرازی از نامه خود خداوند باری تعالی را شاهد می گیرد که عالم است "در شکل گیری این حادثه هولناک هیچ عمدی نبود". مرتضوی با این عبارت که آن رویداد "حادثه ای هولناک" بود ولی عمد نبود، خود را "شرمنده" دانست و از ملت و خانواده جانباختگان پوزش طلبیده است.
حیله عذرخواهی مرتضوی از منظر
حقوقی
در کلیه مکاتب حقوقی برای هر جرم به ویژه جرم جزایی سه عنصر اصلی می شمارند.
این سه عنصر عبارتند از: عنصر معنوی، عنصر مادی و عنصر حقوقی.
عنصر معنوی عبارت از قصد و نیت فاعل. از قضا این عنصر مهم ترین است چرا که
ریشه در اراده مجرم دارد. مثلا اگر کسی به قصد شکار پرنده ای تیرش به انسانی بخورد و کشته شود گرچه جرم قتل
اتفاق افتاده اما، عنصر معنوی یعنی نیت قاتل برای کشتن یک انسان در کار نبوده است.
از این رو، از نظر حقوقی چنین قتلی قتل
شبه عمد تلقی می شود و قاتل قصاص نمی شود. او تنها باید دیه پرداخت کند.
از نگاه این یادداشت نامه عذرخواهی مرتضوی از جانباختگان کهریزک با این هدف
نوشته شده که بتواند در حد توان خود عنصر معنوی ارتکاب چنین جنایتی را لاپوشانی
کند. مرتضوی در فرازی از نامه خود خداوند باری تعالی را شاهد می گیرد که عالم است "در
شکل گیری این حادثه هولناک هیچ عمدی نبود". مرتضوی با این عبارت که آن رویداد
"حادثه ای هولناک" بود ولی عمد نبود، خود را "شرمنده" دانست و
از ملت و خانواده جانباختگان پوزش طلبیده است.
اما، به رغم این همه لفاظی ها که مرتضوی در نامه اش به کار بسته پرسشی که افکار
عمومی را مشغول داشته این است که چرا این عذرخواهی پس از هفت سال صورت گرفته است؟
به بیان دیگر اگر قصد مرتضوی این است که عنصر معنوی جنایت کهریزک یعنی اراده و قصد
او در انجام جنایت را پاک کرده یا کمرنگ کند، چرا این عذر خواهی پس از هفت سال
صورت گرفته است؟
یک دادگاه و دو قضاوت
هرگاه و هرجای دنیا هنگامی که محاکمه ای در جریان است در واقع نه یک بلکه دو
قضاوت و داوری همزمان در جریان است. یکی جریان دادرسی رسمی در درون دادگاه با حضور
قاضی و متهم و وکیل مدافع و ... و دیگری قضاوت افکار عمومی نسبت به روند آن
دادگاه.
این عیناً مشابه روند یک بازی فوتبال است که در میدان بازی قضاوتی به دست داور
و در بیرون از زمین بازی قضاوتی توسط تماشاگران نسبت به داوری جریان دارد. به دلیل
جریان داشتن این دو داوری (یکی در درون زمین و دیگر ی در بیرون زمین) است که بسیار
اتفاق افتاده تماشاگران به روند داوری عادلانه و بی طرفی داور معترضند. گاه این
اعتراض به سلب داور از مقام خود منتهی می شود.
با این مثال باید نگاهی به روند دادرسی دادگاه کهریزک به اتهام مجرمیت سعید
مرتضوی داشت که صرف نظر از حکم نهایی دادگاه در حق مرتضوی، قضاوت مردم نسبت به
روند دادگاه چیست؟ این پرسش به ویژه هنگامی مهم می نماید که در نظر داشته باشیم
روند دادگاه کهریزک نه یک دادگاه عادی بلکه دادگاهی در سطح ملی است؛ دادگاهی که
توجه افکار عمومی ایرانیان و بلکه ناظران خارجی را به خود معطوف کرده است.
پیرامون نامه عذر خواهی مرتضوی واکنش های بسیاری صورت گرفته و از قضا این
پرشمار بودن واکنش ها خود دلیل قضاوت تماشاگرانی است که ناظر این دادگاه هستند. این
خود نماد این است که پرونده کهریزک پرونده ای ملی است.
مرتضوی هفت سال پیاپی از ابراز اندکی ندامت در پرونده کهریزک خودداری کرده
بود. پدر محسن روح الامینی در مصاحبه ای
گفته بود که مرتضوی در دادگاه اندکی تالم و ناراحتی نداشت. با این حساب او چرا
مبادرت به عذر خواهی و چرا مبادرت به انتشار آن کرد؟
اگر به قضاوت افکار عمومی برگریدم کمتر کسی را می توان یافت که این عذرخواهی
را حمل بر ندامت و عذاب وجدان مرتضوی تفسیر کند. تلقی عمومی این است که این نامه
با تاخیر هفت ساله، حیله ای است برای تاثیرگذاری بر روند دادگاه. مرتضوی با نام
بردن از مقتولان کهریزک به عنوان "شهیدان مظلوم" در صدد القای این است
که "ظالم" در حق این مقتولان او نیست. او تصریح دارد که "در شکل
گیری این حادثه هولناک هیچ عمدی نبود". به این ترتیب، وی در صدد برآمده تا
قضاوت تماشاگران این صحنه را تغییر دهد تا اگر فشار افکار عمومی از این دادگاه
"غیرعلنی" برداشته شود، دادگاه بتواند حکم سبکی صادر کند که دیگر در
تعارض با قضاوت عموم نباشد.
از قضا لفاظی های مرتضوی را در داشتن شخصیتی موجه از صدر تا ذیل نامه می توان
به خوبی یافت. او در نامه ای 36 خطی 11 خط نخست را به تقارن دادگاه با روز عرفه
مصروف می کند که مطلقا جنبه دفاع حقوقی ندارد ولی در گمان او در افکار عمومی
تاثیرگذار است تا او را فردی موجه و
دیندار و خداترس ترسیم کند.
پس از این لفاظی های پرطمطراق مرتضوی به سراغ ماهیت دفاع خود رفته و با پیوند
زدن آن به "جریحه دار شدن قلب رهبر معظم انقلاب" به گونه ای دیگر خود را
ولایتمدار و پیرو رهبر وانمود می سازد تا خود را عضوی از خانواده انقلاب معرفی
کرده باشد که استحقاق تخفیف مجازات دارد.
چنانچه از محتوای نامه پیداست مرتضوی در این نامه مطلقا به ماهیت دعوا
نپرداخته و خطاب خود را یا رهبر انقلاب یا مردم و یا خانواده جانباختگان قرار داده
است. در واقع خطاب این نامه که در صدر نامه "به ریاست دادگاه تجدید نظر
تهران" نوشته شده، نه ریاست دادگاه بلکه افکار عمومی است که با حساسیت روند
دادگاه را تعقیب می کنند. به همین دلیل است که مرتضوی از صدها برگ دفاعیه خود در
پرونده، فقط این نامه را علنی کرده است.
مرتضوی اگر صداقت داشته باشد باید دیگر اوراق دفاعیه خود را علنی سازد یا
تقاضای رسیدگی علنی داشته باشد. اما، او خوب می داند که برای گرفتن یک رأی سبک و
خفیف از دادگاهی که عامدا غیرعلنی شده تا اسرار آن به بیرون درز نکند، او بیش از
همه نیازمند رفع حساسیت از افکار عمومی است. اگر افکار عمومی همچنان باورمند به
تعمد مرتضوی در قتل باشد سنگین ترین حکم دادگاه نیز برای مردم قانع کننده نخواهد
بود.
https://negaam.news/1395/07/05/%D8%AD%DB%8C%D9%84%D9%87-%D8%B9%D8%B0%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%B6%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82%DB%8C/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر