چگونه است که جمهوری اسلامی در اعتراض خود به نقض برجام توسط امریکا و وضع تحریم جدید، متوسل به پیمان مودت شده است؟اگرچه این اقدام توجیه حقوقی دارد. اما توجیه سیاسی و توجیه ایدئولوژیک ندارد.
پیمان "مودت" با
شیطان بزرگ
دوستی و دشمنی امری عادی در روابط کشورهاست. تا بوده چنین بوده که کشورها بر
سر منافع خود گاه مبادرت به دوستی و گاه
مبادرت به دشمنی کرده اند. ایران و امریکا نیز از این امر مستثنا نیستند.
برای نمونه دوستی دو کشور منتهی به عقد پیمان مودت میان دو کشور در 1955 شد.
این عیناً مانند آن می ماند که دو فرد به دلیل شدت دوستی با یکدیگر عقد اخوت
(پیمان برادری) با یکدیگر می بندند. روشن است که پیمان مودت نشان از شدت روابط
حسنه میان دو کشور دارد.
با اوج گرفتن جنگ سرد میان امریکا و شوروی، دولت پادشاهی ایران و دولت ایالات
متحده در 1955 در اقدامی معنی دار برای مسکو که مبادا فکر تعرض به ایران را در سر
داشته باشد "پیمان مودت و روابط اقتصادی و حقوق کنسولی" به امضا رساندند که در ضمن آن حد
اکثر امتیازات تجاری، کنسولی، گمرکی و کشتیرانی در نظر گرفته شده است.
ماده نخست این پیمان تصریح دارد که "بین ایران و ایالات متحده آمریکا صلح
استوار و پایدار و دوستی صمیمانه برقرار خواهد بود."
در عین حال، عقد چنین پیمانی علامتی بود به دیگر کشورها که تعرض کشور ثالث (مثلا
شوروی) به یکی از دو طرف قرارداد مودت (مثلا ایران) تعرض به کشور دیگر (مثلا
امریکا دوست ایران) تلقی می گردد. [این معنا اگرچه در متن پیمان ذکر نشده ولی از
عقد این پیمان در فضای جنگ سرد تلویحاً این معنا برای مسکو مستفاد می شد.)
اسلام ناب محمدی در پیمان مودت با شیطان بزرگ
اگر عقد چنان پیمانی را نشان شدت "همگرایی" دو کشور بدانیم، از
امضای آن تا سال 1979 تنها 22 سال لازم بود تا پس از سقوط دولت پادشاهی ایران و
استقرار نظام جمهوری اسلامی دو دولت در مسیر "واگرایی" شدید قرار گیرند.
وخامت روابط را آنجا می توان دریافت که در نوامبر 1979 یعنی کمتر از 9 ماه از استقرار جمهوری اسلامی سفارت امریکا در تهران
مورد یورش قرا گرفت و 52 دیپلمات امرکایی برای 444 روز در ایران به گروگان گرفته
شدند. در پی این حادثه واشنگتن روابط خود
را با تهران قطع کرد ولی با التزام به کنوانسیون وین (1961) سفارت ایران در
واشنگتن را همچنان به عنوان ملک دیپلماتیک ایران تلقی می کند.
اما، در تهران وضع به گونه ای دیگر رقم خورد. جمهوری اسلامی با نقض فاحش
کنوانسیون وین، ساختمان سفارت امریکا را به کلی تحت تصرف درآورد و از آن به عنوان
ساختمانی دولتی بهره برداری کرد.
اما، این آغاز ماجرایی بود که نزدیک به چهل سال ادامه یافت. انقلابیون سفارت
امریکا را لانه جاسوسی خواندند. آیت الله خمینی اشغال آن را انقلاب بزرگ تر نامید.
امریکا را "شیطان بزرگ" توصیف کرد
و در انکار قدرت ایذایی امریکا گفت "امریکا هیچ غلطی نمی تواند
بکند."
نوبت به جانشین او که رسید حدود 30 سال "امریکا شناسی" و
"امریکا ستیزی" را تدریس کرد. در هیچ مناسبتی از برجسته کردن دشمنی امریکا
کم نگذاشت تا آنجا که یک بار رابطه واشنگتن- تهران را رابطه "گرگ و میش"
و یک بار رابطه "تام و جری" توصیف کرد.
بدیهی است که در رابطه گرگ میش رابطه
"مودت" بر قرار نیست چه رسد به اینکه "صلح استوار و پایدار و دوستی
صمیمانه" برقرار باشد.
اما، چگونه است که جمهوری اسلامی در
اعتراض خود به نقض برجام توسط امریکا و وضع تحریم جدید، متوسل به پیمان مودت شده
است؟
اگرچه این اقدام توجیه حقوقی دارد. اما توجیه سیاسی و توجیه ایدئولوژیک ندارد.
از اساس پرسش این است که اگر جمهوری اسلامی به ادعای خود علیه امریکا باورمند است،
چرا این پیمان را تاکنون فسخ نکرده است؟ آیا در ایدئولوژی این نظام مودت با شیطان
ممکن است؟
شگفت انگیزتر اینکه جمهوری اسلامی نه تنها پیمان مودت با امریکا را فسخ نکرده
بلکه تو گویی به یک باره از یاد برده که این پیمان میان "شاه خائن" و
"امریکای جهانخور" منعقد شده بود. گویی جمهوراسلامی از یاد برده که شاه
را سرنگون کرده و سفارت امریکا را اشغال نموده بود؟ گویی از یاد برده رابطه دو طرف
رابطه گرگ و میش است که در یک سوی آن، "اسلام ناب محمدی" قرار دارد و در
طرف دیگر "شیطان بزرگ". با این همه اوصاف، توسل به پیمان مودت ایران و
امریکا به چه معناست؟ آیا این مضحکه کردن خود نیست؟ اگر نیست کافی است که صاحبان
کرسی امریکا ستیزی گذری به رسانه های اجتماعی کنند تا ببینند چگونه مورد تمسخر عام
و خاص قرار گرفته اند.
مثال های بسیاری می توان برشمرد که جمهوری اسلامی در تناقض زیسته و می زید.
اما، در آستانه 40 ساله شدن جمهوری اسلامی، آب پاکی ریختن بر دشمنی شیطان بزرگ (!)
با اسلام ناب محمدی (!)، الحق تناقض بزرگی و مضحکه کردن خود و آب پاکی ریختن بر 40
سال عمرجمهوری اسلامی است.
منبع: رادیو فردا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر