انتشار عکسی از طرز نشستن سفیر
سوئد در دیدارش با احمدی نژاد واکنش های انتقادآمیزی را در رسانه هایی داخلی دامن
زده است. ماجرا با انتشار عکسی آغاز شد که پیتر تیلر،سفیر جدید سوئد، در روز تسلیم
استوارنامه خود بر خلاف عرف متداول در ملاقات های رسمی، پای راست خود را بر روی
پای چپ خود در سمتی که احمدی نژاد نشسته ، انداخته است.
اینکه چنین طرز نشستنی از سوی سفیر کشوری در نزد رییس دولتی دیگر نه تنها خارج
از نزاکت و عرف دیپلماتیک بلکه نوعی توهین تلقی می شود، جای تردید ندارد به ویژه
آنکه در نظر آوریم روز تسلیم استوار نامه، روز مهمی برای آغاز کار هر سفیری است که
معمولا در رسانه ملی کشور پذیرنده نیز بازتاب خبری پیدا می کند...
با قبول این فرض که این اقدام نوعی رفتار خلاف عرف و از آن بالاتر نوعی رفتار
توهین آمیز تلقی می شود، اقدام سفیر سوئد با چه قصد و نیتی انجام شده است؟
اقدام عمدی یا غیر عمدی؟
سفیر پیتر تیلر، بنا به اقتضای سن و سال خود سفیر کار کشته ای به حساب می آید.
وی پیش تر سفیر کشورش در پاکستان بود. اصولا سفیران کشور پادشاهی سوئد از میان
نخبه ترین دیپلمات های کارکشته و پرتجربه انتخاب می شوند. قبول این فرض که سفیر
سوئد آداب نشستن در روز تقدیم استوارنامه را ندادند، اصولا فرضی منتفی است.
در واقع واکنش رسانه های داخل ایران، مبتنی بر همین فرض است که شخصی چون سفیر
سوئد نمی تواند ناآگاه به اصول و آداب دیپلماتیک باشد. بنابر این اگر اقدام او
عمدی تلقی می شود، وی چرا عرف دیپلماتیک را عمداً نقض کرده است؟
سوئد حافظ منافع بریتانیا در تهران
سال پیش در همین روزها (8 آذر 90) سفارت بریتانیا در تهران با سنگ و کوکتل
مولوتوف مورد یورش عده ای که خود را «دانشجویان بسیجی»می نامیدند، قرار گرفت.
مهاجمان به یورش به ساختمان سفارت بسنده نکرده و به ساختمان مسکونی کارمندان سفارت
بریتانیا (محل استقرار خانواده دیپلمات ها) در باغ قلهک نیز حمله ور شدند. (مراجعه
شود به مقاله ای از نویسنده با عنوان "از مزار
شریف تا تهران: طالبان در افغانستان و ایران")
به دنبال این اقدام که در حضور پلیس صورت گرفت و تا امروز هیچ یک از عوامل آن
توبیخ نشده اند، رابطه ایران و بریتانیا قطع شد. جمهوری اسلامی، سفارت عمان در
لندن را و بریتانیا سفارت سوئد در تهران را به عنوان دفاتر حفاظت منافع خود
برگزیدند. به این ترتیب پیتر تیلر نه تنها سفیر دولت سوئد در تهران بلکه کاردار
دفتر حفاظت منافع دولت پادشاهی بریتانیا نیز در تهران محسوب می شود.
یورش به سفارت بریتانیا، آغاز دور جدید تحریم های سخت و فلج کننده ای از سوی
اتحادیه اروپا (از جمله سوئد) بود که در نتیجه تحریم بانک مرکزی ایران را به اجماع
آراء رقم زد.
سوئد پیشتاز فشارها بر ایران
اگر طی سه دهه گذشته به فهرست بلندبالای قطعنامه های سازمان ملل در خصوص نقض
حقوق بشر در جمهوری اسلامی، نگاهی بیاندازیم بی تردید دولت پادشاهی سوئد یا یکی از
بانیان چنان قطعنامه های علیه جمهوری اسلامی بوده و یا یکی از مدافعان سرسخت آن به
شمار می رود. برای مثال کافی است که بدانیم چنان رویکرد تندی را کمتر از فنلاند و
نروژ (دو کشور همسایه سوئد) شاهد بوده ایم. دلیل این رفتار سوئد چیست؟
سوئد کشوری است که در میان کشورهای نوردیک (فنلاند، سوئد، نروژ، دانمارک،
ایسلند) بیشترین جمعیت مهاجر ایرانی را در خاک خود پذیرفته است. برای مثال در حالی
که جمعیت ایرانیان مقیم فنلاند تنها بالغ بر 5 هزار نفر می شوند، سوئد پذیرای جمعیتی
بالغ بر 100 هزار ایرانی در خاک خود است. از قضا جمعیت مهاجر ایرانی نقش بسزائی در
پیشرفت صنعتی این کشور ایفا کرده و حضور موثر فرهیختگان ایرانی تا بدانجاست که نماینده
ایرانی تبار در پارلمان این کشور دارند.
حضور این تعداد ایرانی مهاجر و نفوذ آنان در گوشه گوشه ساختار سیاسی این کشور،
دولت سوئد را بیش از کشورهای همسایه نسبت به وضعیت وخیم حقوق بشر در جمهوری اسلامی
هوشیار کرده است.
رفتار متعمدانه سفیر سوئد چرا؟
به شرحی که گفته شد سفیر جدید سوئد در حالی استوارنامه خود را به رییس دولت
(احمدی نژاد) تسلیم کرد که از اوضاع وخیم حقوق بشر در ایران اطلاع کافی دارد. او
در عین حال کاردار دفتر حفاظت منافع بریتانیا است که بدیهی ترین مصونیت دیپلمات
های آنان در برابر حضور پلیس نقض شده بود.
آنان که با رفتار دیپلماتیک آگاهند، می دانند که حتی لبخند و یا سکوت یک
دیپلمات کارکشته حاوی پیام است.اگر اقدام سفیر سوئد را اقدامی عامدانه بدانیم (که
باید بدانیم) طرز نشستن سفیر سوئد را باید توهین آشکار او به رییس دولتی دانست که
حتی صادق لاریجانی (رییس قوه قضائیه)، سخنان و رفتار او را «غیرفاخر» و دور از ادب
و نزاکت تلقی کرده است.
از ماست که بر ماست
رفتار و گفتار خارج از عرف احمدی نژاد چیز پنهانی نیست. صدای دولتیان و
مجلسیان و نظامیان جمهوری اسلامی نیز از رفتار های «چاله میدانی» احمدی نژاد در
آمده است. اما از آن بالاتر، توهین هایی
که احمدی نژاد خود برای خود خریداری کرده، حکایتی دیگر دارد. برای توضیح، به چند
مثال زیر توجه کنیم:
1- احمدی نژاد در تاریخ 22 ژوئن امسال برای حضور در «اجلاس زمین» سفری به
برزیل داشت که از میان صد تن از رهبران جهان، تنها موفق به دیدار با رییس جمهور
سریلانکا شد. در این دیدار نه هنگام ورود و نه هنگام عزیمتش حتی یک کارمند دون
پایه دولت برزیل برای استقبال و بدرقه او در فرودگاه حاضر نشد. تنها عکس یادگاری
احمدی نژاد در فرودگاه، عکس با تعدادی از محافظان مسلح برزیلی است که دور او حلقه
زده بودند. (مراجعه شود به مقاله "سفر
احمدی نژاد به برزيل: جهل يا تجاهل نسبت به پروتکل های سفر")
2- امسال در آخرین سفر احمدی نژاد به
نیویورک (از سری سفرهای سالانه او به سازمان ملل) از میان ده ها رهبران جهان وی
موفق شد تنها با سران کشورهای کومور، سوازیلند، سنت وینسنت و بولیوی ملاقات و
دیدار کند و دیگر هیچ (مراجعه شود به مقاله "دستاوردهای
آخرین سفر احمدی نژاد به نيويوک")
3- حضور امیر قطر با «دمپایی» در یکی از دیدارهایش در تهران با احمدی نژاد یکی
دیگر از توهین های این امیرنشین کوچک به احمدی نژاد بود که حتی داد و طعنه رسانه
های حامی دولت را درآورد.
با مرور آنچه گفته شد باید نتیجه گرفت که احمدی نژاد، انسانی است که روحیه «توهین پذیری» دارد. این تا
بدانجاست که به شهادت اوضاع داخلی ایران، حتی علی خامنه ای نیز اینک وی را «تحمل»
می کند تا دوران ریاستش به سرآید. سوال مجلس از احمدی نژاد که با پا در میانی
خامنه ای منتفی شد، تنها برای پرهیز از زبان بی پروای احمدی نژاد به تعویق افتاد.
احمدی نژاد، رییس دولتی که فقط «تحمل» می شود.
سفیر سوئد به نیکی واقف بود که باید از سر اجبار استوارنامه خود را به کسی
تسلیم کند که به خاطر انتخابات متقلبانه 88 نه در نزد مردمش مشروعیت و نه نزدهمگنان اصولگرایش مقبولیت ندارد. او جز
مهره سوخته خامنه ای چیزی دیگری نیست.
سفیر سوئد واقف است که احمدی نژاد طی 8 سال ریاستش حتی یکبار به هیچ کشور
اروپایی دعوت نشده است. دو سفر او به ژنو و رم برای حضور در دو اجلاس بین المللی
بود و نه دیدار دوجانبه. در دیدار از رم نیز برلوسکنی احمد نژاد را به ضیافت ناهار
که به افتخار سران کشورها برپا کرده بود، دعوت نکرد.
سفیر سوئد همچنین واقف است دولت جمهوری اسلامی اینک در حضیض قدرت خود قرار
دارد. اختلافات داخلی، بحران اقتصادی، تحریم های خارجی، انزوای بین المللی و..
فرسایش این رژیم را دامن زده است.
ژست توهین آمیز سفیر سوئد به احمدی نژاد را نه تنها باید توهین به او بلکه توهین
به جمهوری اسلامی تلقی کرد که سال گذشته در چنین روزهایی، برای چندمین بار یورش به
یک سفارت خارجی را در کارنامه خود ثبت کرد تا امروز در چنین انزوای بین المللی
قرار گیرد.
حسین علیزاده – 8.12.2012
http://www.radiofarda.com/content/f3_swedish_ambassaor_meeting_ahmadienjad/24795688.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر