رزمندگان ارتش آزاد سوريه با انتشار ويدیوهايی در يوتيوپ اعلان داشته اند که در پاسخ به جانبداری نظامی حزب الله به نفع بشار اسد، مناطقی از خاک لبنان را که تحت کنترل حزب الله است، بمباران کرده اند.
در حالی که پیش از این، شایعات قوی درباره حضور رزمندگان حزب
الله لبنان در جنگ داخلی سوریه به نفع بشار اسد وجود داشت، در اقدامی خطیر یکی از
مقامات ارشد حزب الله رسماً از ورود این حزب در جنگ در سوریه پرده برداشت. شیخ
نبیل قاووق، نائب رییس کمیته اجرایی این حزب، در ویدئو
کلیپی از او که در یوتیوپ اخیراً منتشر شده، اعلام داشته که : «حضور حزب
الله در سرزمین های سوری به منظور حمایت از لبنانی های مقیم در روستاهای مرزی
"وظیفه ملی و اخلاقی" است». بنا به اعلام خبرگزاری رسمی لبنان، وی این
اظهارات را در مراسم یادبود یکی از کشته شدگان حزب الله در خاک سوریه ایراد کرده است.
به شرحی که گفت شد، حزب الله پذیرفته است که «به طور محدود» و صرفاً
به منظور حمایت از هموطنان خود در درگیری هایی در خاک سوریه ورود نموده است در
حالی که تا پیش از این و طی دو سالی که از جنگ داخلی سوریه می گذرد و شایعات زیادی
که در مورد حضور حزب الله در سوریه وجود داشت، این حزب هرگز حضور نظامی خود در
سوریه را تایید نمی نمود. مراسم تشییع برخی از فرماندهان ارشد حزب الله که در
سوریه کشته شده بودند، پرسش های احزاب مخالف حزب الله را همراه داشت که آیا حزب
الله توان رزمی خود را در حمایت از اسد به سوریه منتقل کرده است؟
ابن درحالی است که «صبحی طفیلی» دبیرکل پیشین حزب
الله لبنان در موضعگیری بسیار تند علیه دخالت این حزب به درخواست جمهوری اسلامی در
جنگ کنار اسد، کشته شدگان این حزب در سوریه را «اهل جهنم» و نه «شهید» توصیف کرد و
گفت «شیعیان در سوریه نیاز به یاری هیچکس ندارند و در حقیقت ما بودیم که برای آنها
مشکل آفریدیم.» - لینک مصاحبه اینجا-
گرچه نبیل قاووق حضور حزب الله در سرزمین های سوری را نه حمایت از بشار
اسد بلکه حمایت از لبنانی های مقیم در روستاهای مرزی سوریه اعلام کرده، نفس پذیرش
این ادعا که حزب الله اقدام به عملیات های «برون مرزی» نموده، به دلایل زیر اقدام
خطیری است:
1-
فلسفه
وجودی حزب الله (که همواره بر آن تاکید داشته) این است که این جریان سیاسی در خدمت
آزادسازی لبنان از اشغال سرزمین های فلسطینی توسط اسرائیل است. عملیات برون مرزی
در حمایت از «اهداف ملی» در چارچوب فلسفه وجودی حزب الله نمی گنجد چرا که لبنان
کشوری دارای ارتش و دولت مورد تایید حزب الله است که قاعدتاً دفاع از منافع ملی
برون مرزی بر عهده دولت و در صورت نیاز بر عهده ارتش این کشور است نه یک حزب.
2-
مسلح
بودن یک حزب سیاسی (آن هم در چنان سطح رزم آوری بالا که توانمندتر از ارتش لبنان
است)، همواره مورد پرسش و اعتراض دیگر احزاب سیاسی لبنان بوده است. اینک عملیات
برون مرزی حزب الله حتی به منظور دفاع از هموطنان خود در خارج از مرزهای لبنان،
فلسفه مسلح بودن این حزب را که مدعی است توان رزمی خود را فقط در خدمت مقابله با اسرائیل
قرار داده زیر سوال می برد.
به عبارت دیگر اگر قرار باشد حزب الله به تشخیص خود و بدون هماهنگی با
دولت این کشور (دولتی که حزب الله در آن کرسی وزارت دارد) دست به عملیات برون مرزی
بزند، باب اقدامات مشابه این حزب در هر زمان دیگر گشوده می شود که عملاً به معنی
مداخله یک جریان سیاسی در وظایف دولت و ارتش ملی است.
3-
حزب الله
همواره در مظان این سوء ظن قرار داشت که نه صرفاً یک جریان مقاومت ملی بلکه اهرمی
در دست جمهوری اسلامی است. حال با مواضع صریح و حمایت آشکار جمهوری اسلامی از
جنایات بشار اسد، توجیه اینکه عملیات برون مرزی حزب الله صرفاً در حمایت از
هموطنان لبنانی خود است، محل تردید جدی قرار می گیرد.
به عبارت دیگر چه تضمینی است که حزب الله عملیات برون مرزی خود را
صرفاً در حد دفاع از هموطنان لبنانی خود محدود نگه داشته وقتی ارتش آزاد سوریه،
حزب الله را متهم به جنگیدن در کنار ارتش بشار اسد نموده است؟
مشروعیت مخدوش شده حزب الله
اعتراف دیرهنگام حزب الله بیش از همه، به دلایل زیر خدشه به مشروعیت این
حزب است:
یکم؛ حزب الله به عنوان حزبی سیاسی و در عین حال مسلح همواره مشروعیت
خود را ناشی از «مقاومت در برابر اسرائیل» تفسیر می کرد. اصرار بر مشروعیت حاصل از
مقاومت تا آنجاست که این حزب همواره از استقلال رأی خود از جمهوری اسلامی در اتخاذ
تصمیم هایش به نفع آزادسازی سرزمین های لبنانی از اشغال اسرائیل تاکید داشته است.
جمهوری اسلامی نیز به رغم اعلان حمایت همه جانبه از حزب الله، همواره
به گونه ای وانمود کرده که مواضع این حزب مستقل از تهران اتخاذ می شود تا مشروعیت
«لبنانی» بودن حزب الله ( نه کارگزار بودن برای جمهوری اسلامی) خدشه پیدا نکند.
اینک مشروعیت حزب الله لبنان در سایه حمایت تهران از رژیم اسد که راه مواصلاتی کمک رسانی تهران به حزب
الله لبنان است، به شدت خدشه دار شده وقتی این ادعا ثابت شود که حزب الله نه صرفاً
یک حزب سیاسی لبنانی بلکه امتداد توان نظامی جمهوری اسلامی در مرز با اسرائیل است
که رهبر آن (علی خامنه ای) صراحتا تهدید
کرده در صورت لزوم تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.
دوم؛ ادعای دفاع حزب الله از هموطنان لبنانی اش در خاک سوریه، زمانی
مخدوش می شود که به یاد آوریم بشار اسد اخیراً در دیدار با 54 تن از احزاب لبنانی
طرفدار رژیم بعث سوریه اعلام کرد:«لبنان نمی تواند
خود را از خشونت های دایر در سوریه در امان بدارد». – العربیه 23 آوریل 2013-
به عبارتی دیگر، اگر تا پیش از این حسن نصر
الله گفته بود که «صرفاً برخی لبنانی های مقیم سوریه ولی طرفدار حزب الله، خود
راساً (نه به دستور حزب الله) برای دفاع از خویشتن در سوریه با گروه های مسلح (نه
ارتش آزاد) می جنگند»، و اینک حزب الله رسماً حضور نظامی خود را در سوریه تایید
نموده است، به سختی می تواند مدعی شود این حزب یکی از سه ضلع مثلث تهران- دمشق-
حزب الله برای سرکوب مخالفان بشار اسد نیست به ویژه اگر به یاد آوریم جورج صبرا،
رییس ائتلاف ملی اپوزسیون سوریه، حضور نظامی حزب الله لبنان در استان حُمص را
«اعلان جنگ» به مردم سوریه دانسته است.
خطر جنگ شیعه سنی
درست یا نادرست جمهوری اسلامی متهم است که
دفاعش از اسد به خاطر تعلق او به خاندان «علویان» سوریه است. به عبارت دیگر تهران
متهم است که در حمایت از علویان سوریه، به سرکوب سنی های این کشور توسط بشار اسد
کمک می کند. حمایت حزب الله به عنوان یک حزب شیعی از بشار اسد نیز به نوبه خود
همان اتهام را متوجه حزب الله نموده که جنگ مذهبی شیعه و سنی را دامن زده است.
مصطفی تاج زاده، عضو ارشد حزب مشارکت، پیش از این
طی نامه ای از درون زندان خطاب به علی خامنه ای مورخ 27 بهمن 91 نوشته بود که «به علت
حساسیت شرایط و "مخاطراتی" که راهبردهای "نادرست" متوجه ایران
و ایرانی کرده» پیش بینی کرده بود که «دفاع مطلق» جمهوری اسلامی از بشار اسد، به عنوان
«بزرگترین خطای رهبر» می تواند اختلافات شیعه و سنی را در جهان اسلام دامن زند. او
نوشته بود که:«این جنگ، آوردگاه شیعیان و سنیها شده است...یقین دارم که پشتیبانی کامل
و مستمر از رژیم دمشق، نقش مهمی در گسترش تخاصم شوم شیعی- سنی در آن سرزمین ایفا می
کند».
تاج زاده فراتر از این رفته و پیش بینی کرد که جنگ
شیعه و سنی به طور قطع شرایط شکننده ای را برای ایران به همراه خواهد داشت که از هم
اکنون باید برای آن تدبیری اندیشید.
خطر گسترش جنگ به ببرون از مرز های سوریه
رزمندگان ارتش آزاد سوریه با انتشار ویدئوهایی
در یوتیوپ اعلان داشته اند که در پاسخ به جانبداری نظامی حزب الله به نفع بشار
اسد، مناطقی از خاک لبنان را که تحت کنترل حزب الله است، بمباران کرده اند.
از آن سو، اظهارات یاد شده از بشار اسد که
لبنان نمی تواند در قضیه سوریه بی طرف باشد، بیم این را همراه دارد که جنگ داخلی
سوریه به درون خاک لبنان (که اینک به دو دسته طرفداران رژیم سوریه و طرفداران
اپوزسیون سوریه تقسیم شده)، گسترش یابد.
تردیدی نیست که گسترش جنگ به لبنان خطر ناامنی
مرزهای لبنان و اسرائیل را همراه دارد که خود مستعد افروخته شدن جنگ دیگری است که
در صورت پاسخ اسرائیل ناگزیر حمایت جمهوری
اسلامی از حزب الله را به همراه خواهد داشت. حسن نصر الله در نخستین سالگرد جنگ 33
روزه اسرائیل – حزب الله (2006) اعلام
کرده بود که در طول جنگ از مولایش (رهبر جمهوری اسلامی) راهنمایی و رهنمود دریافت
می کرده است.
نتیجه گیری:
1-
اظهارات
شیخ نبیل قاووق، اعترافی دیر هنگام به شایعاتی مبنی بر حضور نظامی حزب الله در
سوریه است.
2-
ادعای قاووق
مبنی بر دخالت محدود در سوریه در دفاع از هم وطنان لبنانی شان ( نه دفاع از بشار
اسد)، اولا خلاف فلسفه وجودی این حزب و ثانیا مغایر با ادعای ارتش سوریه است که
حزب الله را متهم به حمایت نظامی از بشار اسد می کند.
3-
دخالت
نظامی تهران و حزب الله در حمایت از حکومت علوی سوریه، بهانه کافی برای ادعای جنگ
مذهبی شیعه و سنی به دست می دهد.
4-
واکنش
نظامی ارتش آزاد سوریه به بمباران مناطق تحت تسلط حزب الله در لبنان، ظرفیت گسترش
جنگ از سوریه به لبنان را دارد.
5-
در صورت گسترش جنگ به لبنان و
دریافت کردن تهدیدات امنیتی از سوی اسرائیل، امکان کشیده شدن پای تل آویو و متعاقب
آن تهران به جنگ منطقه ای وجود دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر