جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۲ مهر ۱۶, سه‌شنبه

در توانمندی مذاکراتی محمدجواد ظریف تردیدی نیست اما پرسش این است که عقبه سیاسی او در مذکراتی پیش رو چیست؟ شاید تاکنون تصور می شد پیروزی حسن روحانی با کسب بیش از 18 میلیون رأی، منبع قدرت و توانمندی دولت او و سیاست خارجی «تعامل سازنده» است. اما، تذکر علنی خامنه ای به روحانی و تیم  سیاست خارجی اش آن هم در کمتر از دو ماه از استقرار دولت جدید، جای تردید باقی نمی گذارد که سیاست خارجی دولت روحانی را زین پس باید سیاست خارجی «آقا اجازه» توصیف کرد مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
ظریف روحانی

ظریف و سیاست خارجی «آقا اجازه»
محمدجواد ظریف، در کمتر از دو ماه از تصدی وزارت خارجه به مجلس فراخوانده شد تا درباره سفر حسن روحانی و هیأت همراه به نیویورک پاسخگو باشد.
در فاصله اندکی از گفتگوی مستقیم وزیران خارجه ایران و امریکا (برای اولین بار پس از 34 سال) و تماس تلفنی اوباما با حسن روحانی (برای اولین بار پس انقلاب اسلامی) که به روایت او به درخواست اوباما صورت گرفت (یعنی امریکا پیشقدم گفتگو بوده)، رهبر جمهوری اسلامی این اقدامات را «نابجا» توصیف کرد. روزنامه کیهان مورخ 16 مهر 92 نیز تیر بزرگ خود را پوزش خواهی ظریف در کمیسیون سیاست خارجی انتخاب کرد که گفته: مکالمه روحانی با اوباما و دیدار طولانی من (ظریف) با جان کری نابجا بود».
گرچه سخنگوی وزارت خارجه با اندک اشاراتی خواسته این عقب نشینی ظریف را کتمان کند ولی واقعیت این است که دولت روحانی اگر مسئولانه به دفاع آشکار از تشخیص و عملکرد خود در نیویورک نپردازد، از هم اکنون زمین گیر شده و نمی تواند ادعا داشته باشد که «اختیارات تام» برای مذاکرات هسته ای دارد.

تذکر علنی به دولت چرا؟
از وقتی محمود احمدی نژاد، منوچهر متکی وزیر خارجه خود را در حالی که در سفر رسمی در سنگال بود از مقام خود عزل کرد (اقدامی که حتی فریاد نمایندگان مجلس را درآورد)، تاکنون هیچ خبری درز نکرده که رهبر جمهوری اسلامی حتی به صورت خصوصی در این اقدام نامتعارف،  تذکری را به احمدی نژاد داده باشد.
حال در فاصله کمتر از دو ماه از استقرار دولت روحانی در اولین سفر وی به نیویورک، خامنه ای اولین تذکر را نه در خلوت که در جلوت به سیاست خارجی روحانی داده است تا نشان دهد سکان سیاست خارجه حتی در حد یک مکالمه در دست اوست و اقدام روحانی نابجا (بخوانید نسنجیده و ناپخته) بوده است.
نابجا دانستن مکالمه مذکور در حالی بود که روحانی کمال احتیاط را به خرج داده بود تا از مواجهه رو در رو با اوباما طفره رود. بیم او این بود که این مواجهه موجب عقیم کردن دولت او در تهران شود.
به رغم این احتیاط و حزم اندیشی، اینک تیم سیاست خارجی روحانی اولین تذکر را از خامنه ای دریافت نموده است. شاید دلیل این تذکر را باید در نامه محمد خاتمی در گاردین دانست که طی آن تلاش داشت سیاست خارجی تعامل سازنده حسن روحانی را ادامه سیاست خارجی تنش زادیی دولت خود معرفی کند.
پیشتازی رفسنجانی تا بدانجا که یادآور شد آیت الله خمینی موافق حذف شعار مرگ بر امریکا بود، شاید دیگر دلیل تذکر خامنه ای به روحانی بود تا وی فاصله خود با خاتمی و رفسنجانی را حفظ کند و بداند سیاست خارجی در دست خامنه ای است و نه دیگر افراد.
وقتی فضای شکل گرفته برای دیدار کلینتون با خاتمی را با فضای شکل گرفته برای دیدار روحانی با اوباما در نظر بگیریم، همان کسی که در آن سال خاتمی را بیم داد که از دیدار با کلینتون خودداری کند، روحانی را هم توبیخ کرده که چرا کار نابجا کرده است.

دولتی که تام الاختیار نیست
در مقاله «بار سنگین دولت روحانی بر دوش ظریف» گفته شد که گره های کور دولت روحانی در سیاست خارجی منفتح با جهان خارج و بر دوش ظریف است. قرار است دور جدید مذاکرات هسته ای به سرپرستی ظریف با 5+1 به زودی برگزار گردد اما پرسش این است که با چنین تذکری که روحانی و ظریف از خامنه ای دریافت نموده اند، زین پس چگونه می توانند مدعی باشند که اختیار تام و تمام را در پیشبرد سیاست هسته ای ایران خواهند داشت؟
این در حالی است که همگان آگاهند هرگونه گشایش در رفع تحریم ها جز با انعطاف تهران ممکن نیست؛ انعطافی که از قضا خود رهبر جمهوری اسلامی از آن به «نرمش» یاد کرده است. با این حساب وقتی یک مکالمه تلفنی اقدامی نابجا تلقی می شود، چه تضمینی است که مصالحه ای در مذاکرات هسته ای به «وادادگی» تعبیر نشود؟ مگر غیر از این بود که تعلیق داوطلبانه غنی سازی در دوران خاتمی به سرپرستی حسن روحانی به عنوان دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی،  توسط علی لاریجانی «معاوضه دُر غلتان با آب نبات» تعبیر شده بود؟
 بر این مبنا باید گمان داشت نخستین ضربه به هرگونه موفقیت مذاکرات هسته ای ایران و 5+1 را در دولت جدید، شخص علی خامنه ای به تیم مذاکره کننده ایرانی زده است.

سیاست خارجی آقا اجازه
دولت هایی که در عرصه سیاست خارجه خود موفق عمل می کنند، برجسته ترین و توانمندترین کارگزاران خود را که با فنون مذاکره آشنایی دارند به عنوان دیپلمات های خود می گمارند. اما، موفقیت یک دیپلمات نه صرفاً در توانمندی های او بلکه در عقبه سیاسی است که او را حمایت می کند.
در توانمندی مذاکراتی محمدجواد ظریف تردیدی نیست اما پرسش این است که عقبه سیاسی او در مذکراتی پیش رو چیست؟ شاید تاکنون تصور می شد پیروزی حسن روحانی با کسب بیش از 18 میلیون رأی، منبع قدرت و توانمندی دولت او و سیاست خارجی «تعامل سازنده» است. اما، تذکر علنی خامنه ای به روحانی و تیم  سیاست خارجی اش آن هم در کمتر از دو ماه از استقرار دولت جدید، جای تردید باقی نمی گذارد که سیاست خارجی دولت روحانی را زین پس باید سیاست خارجی «آقا اجازه» توصیف کرد مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
از آنجایی که سیاست خارجه عرصه به کار بستن ابتکار و نوآوری است، نخستین قربانی سیاست خارجه آقا اجازه، قربانی شدن هرگونه ابتکار و نوآوری است که از ظریف انتظار می رفت.

ظریف همان جلیلی خواهد بود؟
انتقادات بسیاری حتی بر زبان علی اکبر ولایتی مشاور بین الملل رهبر از طرز مذاکراه سعید جلیلی در گذشته شده است. فقدان اراده جلیلی در اتخاذ هر تصمیمی تا بدانجا بود که هرگاه وی در برابر پیشنهادی از طرف مقابل قرار می گرفت جلسه را ترک و با گوشی همراه خود با شخص یا اشخاصی در تهران مذاکره می کرد و به جلسه باز می گشت. این فقدان قدرت تصمیم گیری تا بدانجا بود که خاوریر سولانا تنها او را یک فرد «حامل پیام» توصیف کرد که توان مذاکره هسته ای نداشت.
گرچه انتقال پرونده هسته ای به وزارت خارجه و سپردن آن به ظریف، این گمانه زنی را قوت بخشیده بود تا قرار است این مهم ترین پرونده سیاست خارجی ایران در دستگاه سیاست خارجی متمرکز شود، تذکر خامنه ای به تیم سیاست خارجی ایران اینک این شائبه را دامن خواهد زد که این اقدام، جز یک اقدام تاکتیکی و تاخیری تهران برای خرید زمان نیست چرا که مستفاد ازتذکر خامنه ای به روحانی آن است که نه وزیر خارجه نماینده رهبر در مذاکرات است و نه وزارت خارجه محل تصمیم سازی در پرونده هسته ای.
در چنین فضایی تنها مستفاد از تغییر آرایش مذاکره کنندگان ایرانی برای 5+1 این است که این اقدام، به منظور خرید وقت و تکمیل پروژه پنهان سلاح هسته ای است.
اگر در مذاکرات پیش رو، ظریف نتواند مدلل سازد که برخوردار از اختیارات تام و تمام از طرف مجموعه حاکمیت (نه فقط رییس جمهور) است، دیر زمانی نخواهد پایید که نخستین قطعنامه تنبیهی برای دولت جدید نیز صادر خواهد شد. دریافت چنین قطعنامه ای به معنی فلج شدن دولت روحانی در آغاز راه درازی که در پیش رو دارد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر