چنین حجمی از
انتقادات بی پرده از کارنامه سیاه احمدی نژاد در حالی مصاحبه روحانی بیان شد که خامنه
ای در آخرین دیدارش با هیات دولت احمدی نژاد (23 تیر 92) دولت نهم و دهم را به پاس
"تحمل کار شبانه روزی"، شایسته "خدا قوت" گفتن دانسته و گفته
بود: «آنچه كه من امروز بايد به دوستان عرض كنم، در درجهى اول "خداقوّتى"
است؛ انشاءالله كه خسته نباشيد. هشت سال كار كرديد، تلاش كرديد، كارهاى خوبى انجام
گرفت، تحمل زحمات كار شبانهروزى را شماها نشان داديد، يعنى ديده شد، احساس شد.»
حال پرسش این است
که حامیان رهبر جمهوری اسلامی چگونه می توانند به نقد کارنامه سیاه احمدی نژاد
بپردازند ولی کارنامه خامنه ای را نقد نکنند؟
گزارش 100 روزه روحانی، کارنامه سیاه احمدی نژاد، خدا قوت
گفتن خامنه ای
حسن روحانی گزارش
صد روزه خود را در حالی ارائه داد که در فرازهای بسیاری از سخنان خود چه در
حوزه مسائل اقتصادی، فرهنگی و یا سیاسی تصریحاتی آشکار به ویرانه ای که از محمود
احمدی نژاد به او ارث رسیده، داشت.
پرده افکندن از
ویرانی هایی که دولت احمدی نژاد در گوشه گوشه اداره کشور به جا گذاشته، به منظور
کاهش از توقعاتی است که دولت حسن روحانی با آن مواجه است. به دیگر سخن، هر چه آشکار
سازی ویرانی ها باقی مانده از احمدی نژاد بیشتر، انتظار از دولت روحانی کمتر خواهد
بود.
برای مثال در پاره
ای از فرازها، حسن روحانی در این گفتگوی تلویزیونی در توصیف کارنامه سیاه احمدی
نژاد تا آنجا پیش رفت که گفت: «در شرایطی که کشور به سوی تحریم پیش میرفت و دولت نیز
این موضوع را میدانست و میگفت تحریمها کاغذپاره است، وابستگیاش را به خارج در بخش
اقتصادی بیشتر میکرد.»
از جمله در یکی
دیگر از فرازها، روحانی یادآور شد که طی شش سال نخست ریاستجمهوری محمود احمدینژاد،
دولت او «بیشترین درآمد» را در تاریخ دولتهای
ایران داشته در عین اینکه با پایان دوره دوم ریاست جمهوری اش «بدهکارترین دولت تاریخ
ایران» نیز بود.
روحانی در بخشی از
سخنانش چنان طعنه آمیز با مدیریت مخرب احمدی نژاد برخورد کرد که گفت «ما در سالهای
گذشته فرصتهای شغلی زیادی ایجاد کردیم ولی برای چینیها، کره جنوبیها و دیگران».
چنین حجمی از
انتقادات بی پرده از کارنامه سیاه احمدی نژاد در حالی در این مصاحبه بیان شد که خامنه
ای در آخرین دیدارش با هیات دولت احمدی نژاد (23 تیر 92) دولت نهم و دهم را به پاس
"تحمل کار شبانه روزی"، شایسته "خدا قوت" گفتن دانسته و گفته
بود: «آنچه كه من امروز بايد به دوستان عرض كنم، در درجهى اول "خداقوّتى"
است؛ انشاءالله كه خسته نباشيد. هشت سال كار كرديد، تلاش كرديد، كارهاى خوبى انجام
گرفت، تحمل زحمات كار شبانهروزى را شماها نشان داديد، يعنى ديده شد، احساس شد.»
حال پرسش این است
که حامیان رهبر جمهوری اسلامی چگونه می توانند به نقد کارنامه سیاه احمدی نژاد
بپردازند ولی کارنامه خامنه ای را نقد نکنند؟
تخریب احمدی نژاد، تنزیه رهبر
اینکه کارنامه
احمدی نژاد، کارنامه ای مردود است جای تردید نیست همچنان که حمایت علی خامنه ای از
احمدی نژاد، به عنوان واقعیتی مسلم نیز جای تردید ندارد. اما آنچه موجب شگفتی است
اینکه بسیاری از حامیان رهبر جمهوری اسلامی اینک و پس از ویرانه ای که احمدی نژاد
به جا گذاشته، چنان در مدح فضایل رهبر و در ذم رذایل احمدی نژاد می گویند که گویا
کسی در یاد ندارد خامنه ای در حمایت از احمدی نژاد تا آنجا پیش رفت که در خطبه 29
خرداد 88 احمدی نژاد را حتی بر دوست پنجاه ساله خود (رفسنجانی) برتر نشاند و نطرات
او را به نظرات خود نزدیک تر دانسته بود.
برای رفع چنین
تناقضی است که حجت الاسلام علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران با ابراز
پشیمانی از حمایت از احمدی نژاد گفته بود که «ما که علم غيب نداشتيم تا بدانيم در ذهن
آقای احمدینژاد چه میگذرد و در آينده ايشان میخواهد چه کار کند.»- روزنامه
انتخاب 1 آبان 91)
چنین رفتار پارادوکسیکالی
از زمانی آغاز شد که از ارديبهشت ۹۰ محمود
احمدی نژاد در اعتراض به ابقای وزیر اطلاعات (مصلحی) توسط خامنه ای مبادرت به خانه
نشينی ۱۱ روزه کرد. از آن پس در خرده گیری و مذمت احمدی نژاد کار به جایی رسید که مقامات
ريز و درشت، امامان جمعه، مجلسيان و مداحان حکومتی هر یک بر دیگری پیشی می گرفتند.
تو گويی اجماعی در اين خصوص به وجود آمده بود.
این همه تخریب
احمدی نژاد از اردیبهشت ۹۰ به این سو در حالی است که حجت الاسلام علیرضا اسلامیان،
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، گفته بود «مقام معظم رهبری، در دیدار با اعضای این
جامعه، در توضیح علل حمایت خود از احمدینژاد گفتهاند: این دولت با دولتهای گذشته
تفاوت دارد و فرق اساسی در این است که تلاش نمیکنند حاکمیت دوگانه درست کند... دولتمردان فعلی حرف
حق و حرف نظام و حرف انقلاب را میزنند.»- سایت آفتاب 17 ابان 89-
با این حساب،
پرسش این است که چگونه کسانی می توانند دامن رهبر را از حمایت های بی شائبه از انسان
متوهمی همچون احمدی نژاد (به گفته ناطق نوری) مبرا کنند؟
راهی برای تنزیه رهبر نیست
خط تخریب محدود احمدی
نژاد از اردیبهشت ۹۰ آغاز شد. با انتخابات 92 و پیروزی حسن روحانی، خامنه ای سوت
پایان تخریب احمدی نژاد را به صدا در آورد. در روزهای پایانی دولت احمدی
نژاد، خامنه ای در دیدار با جمعی از سران مملکتی، از جمله با حضور حسن روحانی، با عبارت
تحکم آمیز "باید" به همگان تذکر داد که می باید نسبت به عملکرد دولت محمود
احمدی نژاد "نگاه مثبت" داشته باشند. وی دولت احمدی نژاد را سرمشقی برای
فعالیت دولت بعدی دانسته و گفت: «هر مجموعه باید به مجموعه قبل از خود نگاه مثبت داشته
باشد و چقدر ارزشمند است اگر دولت بعدی نیز همین مقدار یا بسیار بیشتر از این، از خود
فعالیت و تلاش نشان دهد»- 30 تیر 92 چند روز پیش از آغاز به کار دولت روحانی-
به رغم اینکه
بازخوانی کارنامه سیاه احمدی نژاد مطلوب خامنه ای نیست، حسن روحانی خواسته یا
ناخواسته، ناگزیر به برون افکندن فضایح احمدی نژاد است تا فشار را از دولت خود
بکاهد هر چند در گوشه گوشه سخنان خود وانمود کند که «رهنمود های مقام معظم رهبری» راهگشا
در کار دولت اوست.
واقعیت این است که
هر چه بر طبل رسوایی احمدی نژاد بیشتر نواخته شود، طبل رسوایی رهبر نیز بیشتر
شنیده خواهد شد.
برای مثال گفته احمدی
نژاد که قطعنامه را «کاغذ پاره» دانسته بود، کی و کجا مورد نکوهش رهبر قرار گرفته بود؟
رهبری چه تدبیری پیشه کرده بود تا علی اکبر ولایتی در کمپین اتخاباتی اش نگوید: «اگر
تدبیر میشد، بسیاری از تحریمها اتفاق نمیافتاد». مگر غیر از این است که سیاست های
کلی نظام توسط رهبر اتخاذ و ابلاغ می گردد؟
مگر محسن رضایی نامزد
انتخابات 88 نگفته بود که ادامه مدیریت احمدی نژاد برای چهار سال دیگر کشور را به «پرتگاه»
می برد؟ مگر همو نگفته بود که «در هشت سال گذشته، اخلاق سیاسی فوقالعاده تضعیف شد».
حال آیا این خود
دلیل بی بصیرتی رهبر نیست که به رغم اعتراضات گسترده به سوء مدیریت ها و زیان های
احمدی نژاد از همان ماه های نخستین، در حمایت احمدی نژاد تا روز تودیع کم نگذاشت و
به او «خدا قوت» گفت؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر