در مقایسه با جنگ عراق که ایران برای 8 سال درگیر جنگ با صدام بود اینک نزدیک به 5 سال است که ایران درگیر جنگ داخلی سوریه شده است. بنا به اعلام رسمی، ایران در پشتیبانی مالی، لجستکی و رزمی در حمایت از بشار اسد دریغ نورزیده است. با این حساب پرسشی که اذهان را متوجه خود می سازد این است که آیا قرار است حوادث مشابه آنچه در خان طومان رخ داد، دوباره و سه باره و چهارباره ... تکرار شود؟ اگر آری چرا؟
خروج روسیه و افزایش تلفات ایران؛
بررسی اختلاف راهبرد تهران و مسکو در سوریه
انتشار تصاویر از
کشته و زخمی شدن شماری از نیروهای ایرانی و
افغانی در خان طومان (حوالی شهر حلب) و همچنین خبر دستگیری تعدادی از آنان، بازتاب
های فراوانی در رسانه های داخلی و بین المللی داشت. به رغم تلفات انسانی که ایران تاکنون
در سوریه متحمل شده ولی کشته، زخمی و اسیر شدن این تعداد نیروهای ایرانی در یک جا
و موج خبری که پیرامون آن به وجود آمد اگر بی سابقه نبود کم سابقه بود.
بازتاب این خبر
به گونه ای بود که سپاه پاسداران مازندران (اعزام کننده این نیروها) با صدور
بیانیه ای خواستار "حفظ آرامش در جامعه به ویژه خانوادههای مدافعان حرم"
شده است.
در مقایسه با جنگ
عراق که ایران برای 8 سال درگیر جنگ با صدام بود اینک نزدیک به 5 سال است که ایران
درگیر جنگ داخلی سوریه شده است. بنا به اعلام رسمی، ایران در پشتیبانی مالی،
لجستکی و رزمی در حمایت از بشار اسد دریغ نورزیده است. با این حساب پرسشی که اذهان
را متوجه خود می سازد این است که آیا قرار است حوادث مشابه آنچه در خان طومان رخ
داد، دوباره و سه باره و چهارباره ... تکرار شود؟ اگر آری چرا؟
عادی شدن خبر تلفات ایران در سوریه
برای درک باتلاقی
که ایران در سوریه گرفتار در آن آمده همین بس که توجه داشته باشیم، تا حدود دو سال
پیش از این خبر حضور حتی یک نظامی ایران در جبهه های سوریه تکذیب می شد.
در کتمان کردن
حتی آن یک خبر مبنی بر حضور رزمی ایران در سوریه، سپاه پاسداران از آن وقت تاکنون
تنها مدعی حضور استشاری(نه رزمی) در سوریه است. اما اینک
موضوع تلفات پرتعداد نیروهای ایرانی و حتی به اسارت گرفته شدن آن ها کم کم در حال
تبدیل شدن به موضوعی عادی است. جانباختن سردار حسین همدانی یکی از مقامات ارشد
سپاه پاسداران، کشته شدن تعدادی از نیروه های کلاه سبزهای ارتش ایرانی اندک پس از
اعزامشان به سوریه و اینک کشته شدن سیزده سپاهی دیگر و اسارت تعدادی از آنان خود
گواه تلفات کمی و کیفی ایران در سوریه است.
اما، چرا نه تنها
کشته شدن این نیروهای رزمی دیگر پنهان نمی شود بلکه مراسم تشییع و خاکسپاری و یادبود
آنها با شکوه هرچه بیشتر برجسته می شود؟ پاسخ را باید در این یافت که اولا پنهان کردن
شمار روز افزون این جانباختگان ناممکن است و ثانیاً جمهور اسلامی خود را در جنگ دراز
مدتی در کنار اسد می بیند که تا اینجا نزدیک به پنج سال به طول انجامیده است. بنابر
این، آماده سازی زمینه های روحی روانی جامعه برای برای هزینه های بیش از این، ضروری
است. جمهوری اسلامی دفاع از "اسد" را دفاع از "حرم" نام نهاده
است تا مشوق نیروهای رزمی خود در سوریه باشد.
آنچه تاکنون
اتفاق افتاد به شرح زیر است:
یکم: تهران
اعتراف دارد که حضور استشاری در سوریه دارد.
دوم: افزون بر
سپاه، ارتش نیز یگان ویژه خود را به سوریه اعزم کرده است.
سوم: از این
مستشاران ایرانی تاکنون مقامات ارشدی مثل سردار حسین همدانی از سپاه کشته شده اند.
چهارم: از مجموع
آمارموجود، دانسته می شود که رقم تلفات نیروهای ایرانی در سوریه به شدت در حال
افزایش است.
با این ملاحظات،
پرسش این است که چرا تلفات ایران در حال افزایش است؟
روس ها می روند و ایرنی ها می آیند
در مورد تلفات
خان طومان دو نکته حایز اهمیت است. نخست اینکه در گزارش های دریافت شده هیچ خبری
از کشته شدن سربازهای سوریه در این درگیرها مخابره نشده به گونه ای که خبرها فقط
حاکی از تلفات نیروهای ایرانی و افغانی در این منطقه است.
دوم اینکه هیچ
خبری از پوشش هوایی روسیه برای حمایت از نیروهای زمینی نیز مخابره نشده است. از
قضا می توان در همین جا دلیل افزایش تلفات نیروهای ایرانی را دریافت چرا که اگر پشتیبانی هوایی موثری از
آنان وجود داشت ای بسا این تعداد تلفات در زمین حاصل نمی آمد.
اما، چرا روسیه پشتیبانی
هوایی از این نیروها به عمل نیاورده است؟ پاسخ را در آنجا باید یافت که مداخله موثر
مسکو در جنگ داخلی سوریه از سپتامبر ۲۰۱۵ آغاز و تنها برای ۶ ماه یعنی تا مارس
۲۰۱۶ ادامه یافت. در این ماه به یک باره و در خبری غیرمترقبه، ولادیمیر پوتین خروج
نیروهای روسیه از خاک سوریه را اعلام کرد.
خبر خروج نیروهای
روسی از سوریه هرچند غافلگیر کننده بود اما، به روشنی حاوی یک پیام بود و آن اینکه
بشار اسد خط قرمز روسیه نیست. لاوروف در مصاحبه با خبرگزاری ریانووستی مورخ ۱۵ اردیبهشت،
به روشنی از این نکته پرده برداشت و گفت: «بشار اسد متحد ما نیست. ما در جنگ علیه تروریسم
و برای حفظ یکپارچگی سوریه از او حمایت می کنیم، ولی او به حدی که ترکیه متحد نزدیک
آمریکاست، متحد روسیه قلمداد نمی شود».
این دقیقا نقطه
افتراق راهبرد تهران و مسکو در جنگ داخلی سوریه است. علی اکبر ولایتی، مشاور ارشد آیت
الله خامنه ای در امور بین الملل، تاکنون چندین بار تصریح کرده که" شخص بشار
اسد" خط قرمز جمهوری اسلامی است.
به بیان دیگر
استراتژی تهران در سوریه بر اساس حفظ بشار اسد در قدرت ترسیم شده در حالی که
استراتژی روسیه بر اساس حفظ منافع این کشور در ارتباط با قدرت های بین المللی تدوین
شده است. روشن است که این دو استراتژی تا اندازه ای همپوشانی دارند ولی مهم این
است که این دو در بسیاری از موارد نیز همپوشانی ندارند.
حضور موثر ولی
فقط ۶ ماهه نیروی هوایی روسیه که کمک موثری به ارتش سوریه کرد نقطه همپوشانی عملیات
رزمی تهران و مسکو به نفع بشار اسد بود. تقریبا در مدت زمان آن ۶ ماه اخبار این
چنینی مثل تلفات پرشمار ایرانیان در خان طومان به گوش نمی رسید. اخبار تلفات
پرشمار خان طومان دقیقا در زمانی به گوش می رسد که خبری از پوشش هوایی روسیه
مخابره نمی شود.
با این احتساب
اگر قرار باشد وضعیت به همین منوال پیش رود، متاسفانه باید منتظر خبرهای مشابه خان
طومان بود. آنچه این بدگمانی را تقویت می کند عبارت است از اینکه تهران و دمشق
استراتژی خود را بر بقا اسد بنا نهاده اند اولا و ثانیا اسد اعلام کرده که تا
بازپس گیری تمام سوریه از ادامه جنگ کوتاه نخواهد آمد.
با این محاسبات
اگر قرار بر بقای اسد و بازپس گیری تمام سوریه در غیاب روسیه باشد این بدگمانی
چندان بیراهه نیست که حوادث مثل خان طومان باز هم تکرار شود.
http://www.radiofarda.com/content/f3-russia-withdraw-syria-iran-suffers-fatalities/27731171.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر