بنا به اعلام مقامات دولت آلمان از مقطع کودتای تابستان ۲۰۱۶ به این سو، فقط در آلمان تعداد ۱۳۶ تن از نمایندگان دولت ترکیه با گذرنامه سیاسی و به همراه خانوادههایشان از دولت آلمان تقاضای پناهندگی سیاسی کرده اند. بیشتر این پناهجویان، از افسران نظامی عالیرتبه ترکیه هستند که به نمایندگی از کشورشان نزد ناتو خدمت می کردند
رسوایی بزرگ برای اردوغان:
پناهندگی 136 نفر به آلمان با گذرنامه سیاسی
پناهند شدن حتی یک فرد عادی به کشور دیگر نشان از نوعی التهاب در کشور نخست
است چرا که اگر شهروندی در کشور خود با مضایقه و تنگنا (اعم از سیاسی، مذهبی،
اجتماعی و..) مواجه نباشد چرا باید خاک کشورش را ترک کرده و تن به پناهندگی در
کشوری دیگر دهد. پناهنده شدن حتی یک تبعه کشوری نزد کشور دیگر مایه سرافکندگی دولت
کشور مبدأ است. این دقیق مانند این می ماند که فرزندی از خانه پدر خود به خانه
همسایه پناه ببرد. آیا چنین رویدادی مایه سرافکندگی پدر خانواده نیست حتی اگر یکی
از فرزندانش به خانه همسایه بگریزد؟ برای مثال آیا هرگز شنیده شده هیچ یکی از
اتباع کشور سوئیس به کشور دیگری پناهنده شده باشد؟ برعکس، تعداد پناهندگان از کره
شمالی به کره جنوبی چقدر است؟ آیا هرگز شنیده شده از کره حنوبی هم کسی به کره
شمالی پناهده شده باشد؟
حال اگر تعداد پناهندگان افزایش یابد یا متقاضیان پناهندگی افراد دارای مناصب
دولتی باشند به ویژه اگر دارای "گذرنامه سیاسی" باشند یا اقدام به
پناهندگی آنان در ظرف زمانی کوتاهی صورت گرفته باشد، چنین وضعیتی قویاً گواهی بر "شدت
التهاب سیاسی" در آن کشور است.
این دقیقا شرح حال وضعیتی است که اینک ترکیه ی اردوغان در آن گرفتار آمده است.
بنا به اعلام مقامات دولت آلمان از مقطع کودتای تابستان 2016 به این سو، فقط در
آلمان تعداد 136 تن از نمایندگان دولت ترکیه با گذرنامه سیاسی و به همراه خانواده
های شان از دولت آلمان تقاضای پناهندگی سیاسی کرده اند. بیشتر این
پناهجویان، از افسران نظامی عالیرتبه ترکیه هستند که به نمایندگی از کشورشان نزد
ناتو خدمت می کردند.
تصور اینکه حتی یک مقام دولتی به ویژه با داشتن گذرنامه سیاسی نزد کشور دیگر
تقاضای پناهندگی کند برای کشور مبدأ تخریب کننده است چه رسد به این که 136 تن از
آنان و آن هم در فاصله زمانی کوتاهی به این صرافت بیافتند که برای نجات جانشان از
گزند دولتشان نزد دولتی دیگر پناه بجویند.
چنین رویدادی در تاریخ یا کم سابقه و یا بی سابقه است و در نتیجه ضربه حیثیتی
بزرگی به دولت اسلامگرای اردوغان بشمار می رود به ویژه اگر در نظر آوریم که این
افسران هر یک اسرار مهمی از کشور خود را در سینه دارند و اگر مورد سوء استفاده
سرویس های جاسوسی قرار بگیرند سیستم امنیتی ترکیه در مخاطره قرار می گیرد. این
افزون بر آن است که تقاضای پناهندگی این تعداد زیاد مقامات ارشد سیاسی- نظامی گواه
"عدالت گم شده" در ترکیه است. این یعنی کارگزاران و معتمدان دیروز یک
نظام سیاسیT امروز فریادگر بی عدالتی در کشور خود هستند و چه صدایی بلندتر از
این صدا برای داوری جهانیان درباره آن نظام سیاسی است؟
ترکیه؛ کشوری مهاجرپذیر و مهاجرفِرست
سازمان بین المللی مهاجرت (IOM) کشورها را به سه دسته مهاجرفرست
(مانند افغانستان)، مهاجرپذیر (مانند کانادا) و همزمان مهاجرفرست و مهاجرپذیر
(مانند ایران) تقسیم کرده است. برای مثال وضعیتی ایران دراین تقسیم بندی به گونه
ای است که سیل مهاجران به ایران عموماً از افراد فاقد سرمایه و سواد و دانش است و
سیل مهاجران از ایران در موارد بسیاری شامل صاحبان سرمایه و دانش و تخصص می شود. با
در نظر گرفتن این ورودی و خروجی، هرکسی می تواند تصور کند که کشور مورد نظر با چه
انباشتی از مشکلات مواجه خواهد شد.
حکایت آنچه اینک در ترکیه ی اردوغان شاهد هستیم با درجاتی ضعیف تر از ایران،
مشابه وضعیتی ایران است. ترکیه، همانطور که همه می دانند، کشوری مهاجرپذیراست که
به دلیل سیل مهاجران به اروپا بخشی از آنان در ترکیه برجا می مانند و در عین حال
به دلیل تامین نیروی کار اروپا، کشوری مهاجرفرست به شمار می رود.
اما، به رغم مهاجرفرست بودن ترکیه کمتر دیده شده بود که مهاجران ترکیه ای
متقاضی پناهندگی سیاسی از کشور دیگر باشند. بنابه مادهٔ چهاردهم از اعلامیهٔ جهانی
حقوق بشرِ، پناهنده سیاسی به کسی اطلاق می شود که از سوی یک دولت تحت پیگرد است به
گونه ای که برای جان خود احساس خطر می کند.
با در نظر داشتن چنین تعریفی حتی اگر یک نفر از اتباع کشوری نزد کشور دیگری پناهنده
سیاسی شناخته شود معنایش این است که کشور نخست اتباع خود را تحت پیگرد و تعقیب
قرار داده است. حال اگر آمار این افراد پرتعداد باشد معنایش این است که آن دولت به
"دولتی خطرناک" برای جان اتباع خود تبدیل شده است. پس اگر این وضعیت به
بیش از یک نفر تسری یابد، هرچه بر تعداد این افراد افزوده شود، گواهی بر وخامت اوضاع
سیاسی در آن کشور و خطرناک شدن آن دولت است. این در حالی است که وظیفه ذاتی هر
دولتی در وهله نخست تأمین امنیت شهروندان خود است.
افشاگری آلمان چرا؟
بنابه انچه تاکنون دولت آلمان اعلام داشته و احتمالا می تواند در دیگر کشورهای
اروپا هم رخ داده باشد، مساله پناهنده شدن این تعداد زیاد از مقامات ترکیه به دولت
آلمان موضوع روزهای اخیر نبود. این ماجرا ریشه در کودتای ژوئن 2016 دارد که متعاقب
آن دولت اردوغان تمهیدات و تنبیهات سخت امنیتی بر خیل عظیمی از مقامات لشگری و
کشوری در داخل و خارج اعمال داشته است. اگر چنین باشد چرا دولت آلمان اینک مباردت
به این افشاگری کرده است؟ چرا دولت آلمان همچنان موضوع را مسکوت نگه نداشت؟
این پرسش احتمالا دو پاسخ دارد. نخست اینکه اردوغان به روالی که نسبت به فتح
الله گولُن در پیش گرفته و بر دولت امریکا فشار وارد می آورد که او را تسلیم
آنکارا دهد، به طور محرمانه تاکنون فشار سنگینی بر دولت آلمان نهاده تا آنان را به
آنکارا مسترد کند که چنین چیزی با موازین حقوق بشری آلمان ناسازگار است.
دیگر اینکه به دلیل شکست تقاضای آلمان از ترکیه برای جلوگیری از مهاجرت
پناهجویان سوری به اروپا، برلین خود را ناچار دیده با افشا کردن این خبر فشار
حیثیتی بر اردوغان وارد آورد و چهره او را از یک "رفیق استراتژیک" در
ناتو به یک "شریک باجخواه" در اروپا تغییر دهد. در فرض چنین رویکردی چه
چیزی برای آلمان و اروپا بهتر از رسوا کردن رهبری که 136 تن از مقامات سیاسی–نظامی
کشورش با گذرنامه سیاسی به او پشت کرده باشند.
http://www.radiofarda.com/a/f3-erdoghan-new-scandal/28346741.html
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر