خامنه ای اگر قصد مهندسی آراء را در این دوره نداشته باشد ناگزیر باید با 4 سال میراث برجا مانده از رفسنجانی (روحانی) کنار بیاید. بنا بر این چه گزینه ای بهتر از روحانی که رأی را از اصلاحطلبان بگیرد ولی رییس جمهور ضعیف باشد.
آرایش انتخابات 96: یکپارچگی
اصلاحطلبان، پراکندگی اصولگرایان
برخلاف دوره های پیشین که تنور انتخابات ریاست جمهوری از نه ماه تا شش ماه
مانده به انتخابات با مشخص شدن نامزدها گرم می شد، این دوره عملا شاهد چنین چیزی
نیستیم. به نظر می رسد تعللی عامدانه در کار بوده که تنور انتخابات دیرتر گرم شود.
برای مثال تا همین لحظه شاهد نیستیم که خامنه ای در تنور انتخابات دمیده باشد.
تعلل او چه دلیلی می تواند داشته باشد؟
مدعای این یادداشت این است که عقبه اصولگرایان حامی رهبر به مصداق آنچه اینک
در حدود دو ماه به انتخابات شاهدیم دچار تشتت و پراکندگی مفرط است و بعید بتوان
انتظار داشت بتوانند در معرفی یک نامزد واحد به اجماع دست یابند. این در حالی است
که جبهه اصلاحطلبانِ زخم خورده از انتخابات 84 و 88 اینک با دست یافتن به یک
"خرد جمعی" جبهه ای یکپارچه و متحد را سامان داده اند تا "گام
سوم" را با نامزد کردن روحانی بردارد.
روحانی میراث رفسنجانی
اگر شخص متنفذی مثل هاشمی رفسنجانی امروز زنده بود، نامزد او برای انتخابات 96
چه کسی می توانست باشد؟ آیا هاشمی از روحانی عبور می کرد یا او را نامزد مورد
تأیید خود معرفی می کرد؟
این پرسش دقیقاً پرسشی بود که طیف های مختلف اصلاحطلبان با آن خود را مواجه می
دیدند. با حمایت های جانانه ای که رفسنجانی از آغاز تا روز آخر از روحانی به عمل
آورده بود، تقریباً بر کسی پوشیده نیست که او این دوره نیز از روحانی حمایت می کرد
اگر زنده بود.
این ادعا عیناً در مورد خاتمی نیز می تواند مصداق داشته باشد. خاتمی و
رفسنجانی دو حامی اصلی روحانی در انتخابات 92 بودند. افزون بر اینکه این خاتمی بود
که در واپسین روزهای انتخابات 92 از محمدرضاعارف تقاضا کرد به نفع روحانی کناره گیری
کند و چنین شد که اصلاحطلبان در سال 92 با نامزد واحد توانستد بر اصولگرایان که بر
نامزد واحد به توافق نرسیده بودند، پیروز شوند.
در گام دوم، اصلاحطلبان با معرفی لیست واحد برای مجلس شورا و خبرگان نیز
توانستند در سال 94 به رغم همه رد صلاحیت های گسترده موفقیت نسبی به دست آوردند.
اینک همین الگو، سرمشق آنان برای گام سوم است تا مبادا تجربه مهلک شکست در
انتخابات 84 به دلیل تعدد نامزدان (رفسنجانی، معین، مهرعلیزاده) تکرار شود.
رفسنجانی اگرچه دیگر زنده نیست، اما، هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان و حتی شخص
خامنه ای روحانی را میراث برجامانده او می دانند. پس از به قدرت رساندن روحانی و
پایان دادن به دوره سیاه احمدی نژاد، رفسنجانی گفته بود که "دیگر می توانم
راحت بمیرم".
از همینجا در آرایش درونی نظام می توان دریافت که چرا اصلاحطلبان اینک به
راحتی بر نامزد واحد (حسن روحانی) به اتفاق رسیده اند. آنان می خواهند (اما اگر
بتوانند) از روحانی رییس جمهوری در قد و قواره رفسنجانی بتراشند. این در حالی است
که اصولگرایان به دنبال حذف او هستند و خامنه ای به دنبال رییس جمهوری تضعیف شده و
مطیع.
آرایش انتخابات 96: یکپارچگی اصلاحطلبان، پراکندگی
اصولگرایان
در این واپسین هفته ها به انتخابات 96، شاهدیم که "شورای عالی سیاستگذاری
اصلاحطلبان" یکپارچه نامزد واحدی را برای انتخابات 96 پیشنهاد کرده است: حسن
روحانی
اما، وضعیت در اردوگاه مقابل یعنی جبهه اصولگرایان به کلی واژگون است. نخست
اینکه این اردوگاه به رغم همه عقبه بلند خود (از مراجع دولتی گرفته تا جامعه
روحانیت مبارز، جامعه مدرسین، موتلفه و..) در آستانه انتخابات 96 تازه دست به
بازسازی تشکیلاتی خود زده ودر 5 اسفند 95 یعنی کمتر از 3 ماه به انتخابات جمعیت
تازه تأسیسی به نام " جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی-جمنا-" را بنیاد
نهاده است. تولد این جبهه با چنین تاخیر فاحشی حتی اگر گستردگی کافی داشته باشد
(که بعید است) خود دلیل شدت اختلاف درونی اصولگرایان است که نتوانستند ماه ها
جلوتر این ابتکار را عملی سازند.
به رغم تمام تلاش این اردوگاه برای سامان دادن به جبهه اصولگرایان، تا همین جا
دست کم جبهه پایداری (طیف نزدیک به مصباح یزدی) و اطرافیان محمود احمدی نژاد از
پیوستن به جمنا شانه خالی کرده اند. به این ترتیب، تا همین جا نامزد احمدی نژاد (حمید
بقایی) از نامزد جمنا متفاوت است. (این در فرضی است که حمید بقایی رد صلاحیت نشود.
گمان می رود که احمدی نژاد با تهدید به افشای پرونده های کلان فساد مقامات عالی
نظام، در نظر دارد شورای نگهبان را ملزم به تایید صلاحیت حمید بقایی کند)
اما، صرف نظر از این شکاف اولیه، ناتوانی دوم جمنا را می توان در این نکته
دانست که تا همین اندک هفته های باقی مانده به انتخابات 96، نه تنها آنان به نامزد
واحد دست نیافته اند بلکه بنا به آخرین اخبار 14 نامزد را در لیست نهایی خود برای
تصمیم گیری دارند. به این ترتیب در حالی که اردوگاه اصلاحطلبان بر نامزد واحد خود
(حسن روحانی) به اجماع دست یافته اند، اردوگاه مقابل هنوز فهرست بلندی از نامزدها
را در برابر خود دارد. این در حالی است که برخی از نامزدهای جمنا مثل قالیباف،
جلیلی و محسن رضایی شکست خوردگان ادوار پیشین هستند ولی حاضر به کناره گیری از
کاندیداتوری نیستند.
مطرح بودن نام این شکست خوردگان خود به معنای آن است که هیچ یک از آنان انعطاف
و قدرت کناره گیری به نفع دیگری را ندارد (برخلاف عارف که به نفع حسن روحانی در 84
کناره گیری کرد و در این دوره نیز قویا در پشتیبانی از او درآمده است)
خامنه ای و آرایش انتخاباتی
به شرحی که در مورد آرایش انتخابات 96 گفته شد نامزد یا نامزدهای اصولگران هر
که باشد احتمال شکست آنان در این دور از انتخابات (پس از 92 و 94) قویاً محتمل
است. اما، این چنین پیش بینی قابل نقض است اگر خامنه ای (به عنوان مهره ای با
اختیارات فراقانونی) بخواهد نتیجه انتخابات را تغییر دهد. نباید فراموش کرد که او شورای
نگهبان را "چشم بینای نظام" و نظارت استصوابی را "حق الناس" دانسته بود. به این ترتیب، اراده او حتی
تا پس از انتخابات می تواند نتیجه را تغییر دهد.
در سال های زعامت و رهبری خامنه ای نه رفسنجانی، نه خاتمی و نه روحانی
نامزدهای مطلوب او نبودند. در این سال های دراز تنها یک نفر مطلوب او بود که حاضر
به دستبوسی او شده بود. او می داند که همان یک نفر (احمدی نژاد و اطرافیانش مثل
بقایی) نیز دیگر مهره سوخته است.
خامنه ای اگر قصد مهندسی آراء را در این دوره نداشته باشد ناگزیر باید با 4
سال میراث برجا مانده از رفسنجانی (روحانی) کنار بیاید. بنا بر این چه گزینه ای
بهتر از روحانی که رأی را از اصلاحطلبان بگیرد ولی رییس جمهور ضعیف باشد.
به عبارت دیگر، وحدت اصلاحطلبان اگرچه می تواند روحانی را برای دور دوم به
ریاست جمهوری برساند ولی اگر "مطالبه محور" نباشد همان می شود که خامنه
ای می پسندد یعنی پز دادن به حمایت مردم از نظام با مشارکت در انتخابات ولی روی
کارآمدن یک رییس جمهور ضعیف مثل دوره دوم خاتمی.
http://www.radiofarda.com/a/o2-conservative-election-president/28370073.html
درود بر شما
پاسخحذفبنده یک سوال دارم و او اینه که هر کدام که رییس جمهور بشوند چکونه میخواهند این کشتی شکسته و در حال غرق شدن را به ساحل برسونند
درود بر شما
پاسخحذفبنده یک سوال دارم و او اینه که هر کدام که رییس جمهور بشوند چکونه میخواهند این کشتی شکسته و در حال غرق شدن را به ساحل برسونند