سپاه پاسداران به عنوان رکن رکین نگهدارنده نظام
جمهوری اسلامی از واقعیت چقدر فاصله گرفته است؟ این پرسش از آن رو مطرح می شود اگر
که پذیرفته باشیم مهره های کلیدی، سابقه دار با تجربه این نهاد استعفا داده، تصفیه
شده ، بازنشست گردیده و بعضا به طور مرموز درگذشته اند. در واقع این نهاد به شدت
قدرتمند از نظر نظامی و مالی اینک در دست کسانی قرار گرفته که دچار اوهامی به شدت
خطرناک شده که نه تنها اصل نظام جمهوری اسلامی را بلکه تمامیت ایران زمین را به
خطر می اندازند.
اظهارات اخیر سردار آبنوش فرمانده سپاه قزوینی یکی از
این دست اوهامی است که در تار و پود سپاه تنیده شده است. وی گفته است که: "اگر مردم بدانند تحریمهایی
که وجود دارد بهای عشق به امام زمان (عج) است، بیشتر از این سختیها را تحمل میکنند".
–فارس 91/05/04-
بدین ترتیب وی سوء مدیریت حاکم بر کشور را که منجر به
صدور قطعنامه های رنگارنگ علیه کشور شده و رییس جمهور متوهم شان آن ها را کاغذ
پاره توصیف کرده بود، به گردن عشق به امام زمان انداخته است. پرسش این است که مگر
در جای جای ایجهان دیگر شیعیان و علاقمندان به امام زمان نیستند که در اسایش و رفاه
زندگی می کنند؟
در واقع چنین اظهاراتی نه خودسرانه توسط چنین سرداران
سپاه اظهار می شود که در واقع بازده آموزشی سیستماتیک است که از رأس به قاعده در
سپاه و سپس در بسیج و نیروی انتظامی و آحاد مردم تزریق می شود تا در ازای مشروعیت
سیاسی که از حکومت جمهوری اسلامی زائل شده، به وسیله مشروعیت دینی ( اوهام آلود)
محرک این نیروها برای فرمانبرداری از رهبر باشد. موید این ادعا اظهارات اخیر حجت
الاسلام سعیدی نماینده رهبری در سپاه پاسداران است که پیشتر داستان "یاعلی
" گفتن علی خامنه ای را به هنگام ولادت مطرح کرده بود. او گفته که:
یکی از اهداف حضور آمریکا در عراق مقابله با پدیده مهدویت
بود... جنبش والاستریت شکل گرفت و مردم آمریکا
از حزب دموکرات و غیره به تنگ آمدند و مردم از سازمان ملل مأیوس شده اند. همچنین شرایط
خاورمیانه باید متحول میشد. شرایط خاورمیانه به هیچ عنوان برای ظهور امام زمان مناسب
نبود و این تحولات باید اتفاق میافتاد... شبیه ترین حکومت به حکومت امام زمان حکومت
ولایت فقیه است که در ایران شکل گرفته...منطقه خاورمیانه مرکز پشتیبانی ظهور امام زمان
است و اروپا و ملت آمریکا باید بیدار شوند. بار اصلی زمینهسازی ظهور امام زمان بر
دوش رهبری و ملت ایران است... سپاه یکی از ابزارهای زمینه ساز ظهور امام
زمان است و در عرصه بیداری منطقهای و بین المللی نیروی قدس نقش اول را ایفا میکند
و همچنین در زمینه آماده سازی نیروی انسانی، بسیج قهرمان تلاش میکند، نیاز به صدمیلیون
پاسدار و بسیجی داریم تا زمینه ظهور فراهم شود". –فارس 6 مرداد 91-
اگر تا پیش از این چنین اظهارات متوهمانه ای را از
احمدی نژاد و اطرافیانش سراغ داشتیم، گویا امروز این بیماری به سرتا پای جمهوری
اسلامی تسری یافته است چرا که چنین اظهاراتی اگر مورد مخالفت رهبری باشد، وی وظیفه
دارد با آن برخورد کند. برخورد نکردن رهبر با این اوهام، نشانی از رضایتمندی او از
این اظهارات است که روزگاری پیش ازاین فقط از احمدی نژاد و اطرافیانش شنیده می شد.
اما امروز از زبان نمایندگان رهبر به گوش می رسد.
مشروعییت آسمانی به جای مشروعیت
سیاسی
عمق این اوهام که هم اینک در گوشه گوشه جمهوری اسلامی
خود نمایی می کند، ناشی از بنیاد فکری ولایت فقیه است که مشروعیت قدرت فردی فقیه
را ناشی از نیابت او از امام زمان می داند. بدیهی است اگر ولی فقیه مشروعیت خود را
از امام زمان حاصل کرده باشد، دیگر نیازی به مشروعیت ناشی از رای مردم (مشروعیت
سیاسی) نخواهد داشت. آنگاه بدیهی خواهد بود اهرم نظامی در دست رهبری(سپاه) زمینه
ساز ظهور باید باشد. با چنین توصیفی، هرگونه اقدام این نهاد حتی اگر جنایاتی از
قبیل سرکوب مردم معترض به نداشتن قلمه ای نان باشد، مجوز اقدام می گیرد.
سخنان علی خامنه ای خطاب به امام زمان در پی جنایات حمله به کوی دانشگاه و
همچنین خطبه 29 خرداد 88 (پس از انتخابات ریاست جمهوری) در یاد همگان است که گفت:
"ای سید ما، ای مولای ما، آنچه ما باید بکنیم انجام می دهیم، آنچه باید
بگوییم گفتیم. من جان ناقابلی دارم. جسم ناقصی دارم. اندک آبرویی هم دارم که آن هم
شما به من دادید! همه اینها را من در کف دست گرفته ام در راه این انقلاب و در راه
اسلام فدا خواهم کرد...صاحب ما تویی. صاحب این کشور تویی. صاحب این انقلاب تویی.
پشتیبان ما شما هستید! – 29 اسفند 88-
در نظام فکری جمهوری اسلامی، چنان توسل به اوهام فراوان است که با جستجویی
ساده در اینترنت می توان داستان های خیالی از رسیدن خامنه ای به دیار امام غائب
یافت. این اوهام و خیالات خصوصا در سال های پس از انتخابات 88 بسیار گسترش یافته
است چرا که پس از شعارهای مردم علیه خامنه ای مشروعیت سیاسی او شدیدا در نزد افکار
عمومی زایل شده است. ناگزیر برای ترمیم ان مشروعیت باید مشروعیتی دینی برای رهبر
دسته و پا کنند و چه مشروعیتی بهتر از اینکه وی به عنوان نائب امام زمان به نزد
امام غائب شیعیان می رسد؟
وظیفه آسمانی به جای وظیفه ملی
اینکه گویندگان چنین اوهامی تا کجا خود به این گفته ها باور دارند، مساله ای
است که باید مورد بررسی قرار گیرد ولی آنچه مسلم است اینکه آنان تحریک عواطف دینی
مردم را وسیله خوبی برای پیشبرد اهداف خود قلمداد می کنند. این اهداف عبارتند از
کاستن از سطح اعتراضات ناشی از فقر وفاقه و همچنین تحریک برای هر گونه اقدام
نابخردانه از قبیل آنچه در ایام محرم سال 90 هنگام حمله به سفارت انگلیس در تهران
شاهد بودیم که مهاجمان پرچم عزای امام حسین در دست داشتند و مرثیه های محرم را
هنگام حمله به سفارت انگلیس زمزمه می کردند.
در چنین شرایطی ارگان های نظامی – انتظامی به جای آنچه که وظیفه ملی آنان در
حفاظت از کیان مملکت است، خود را در خدمت انجام وظایفی آسمانی "خود تعریف
کرده" می دانند و در نتیجه می توانند "جنگ مقدسی" را در خیال خود
ترسیم کنند که در ازای قتل و غارت مردم خود را مأجور نزد پروردگار نیز می دانند.
لازمه چنین جنگ مقدسی حتی اگر دفاع از رژیم بعث سوریه باشد توجیه پذیر است چرا
که بنا به رابطه در هم تنیده جمهوری اسلامی و سوریه، حذف بشار اسد مقدمه حذف
جمهوری اسلامی است و از آنجایی که این نظام خود را مقدمه ساز ظهور امام غائب می
داند، باید آنرا حفظ کرد حتی اگر لازم باشد که از رژیم جنایتکاری مثل بشار اسد حمایت کند. در نتیجه چنین است که جمهوری
اسلامی برای بقای خود حاضر است در دفاع از دیکتاتوری مثل بشار اسد نیز برآید.
بی جهت نیست که نماینده رهبری در سپاه در تعریفی خود ساخته، سپاه پاسداران را
"یکی از ابزارهای زمینه ساز ظهور امام زمان و بیداری منطقهای و بین المللی"
دانسته که در آن "نیروی قدس نقش اول" را ایفا میکند!!
حسین علیزاده – 2012 /7/30
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر