جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۳ فروردین ۱۲, سه‌شنبه

سایه اشغال سفارت آمریکا بر سر دولت روحانی

اما، در صورت صحت خبر مذکور دست و پای دولت اوباما برای صدور روادید برای یکی از اشغال کنندگان سفارتش بسته خواهد بود. صدور ویزا برای ابوطالبی، دولت اوباما را آماج انتقادات تند مخالفانش قرار خواهد داد و عدم صدور ویزا برای او نیز اولا تعلل در کار نمایندگی ایران ایجاد خواهد کرد و ثانیا دولت روحانی را در تهران آماج انتقاد تند اقتدارگرایانی قرار می دهد که هر ساله اشغال لانه جاسوسی امریکا را جشن می گیرند. این طیف از حاکمیت از اساس مخالف هرگونه مذاکره هسته ای با امریکا بودند چه رسد به عادی سازی روابط با شیطان بزرگی است که "هیچ غلطی نمی تواند بکند".
Zarif Abutalebi


سایه اشغال سفارت امریکا بر سیاست خارجی دولت روحانی


گفتگوی تاریخی اوباما و روحانی از منظر بسیاری این پرسش را مطرح ساخت که آیا روند واگرایی دو دولت ایران و امریکا متوقف شده است؟ مذاکرات چند باره و رو در روی وزاری خارجه دو کشور نیز این پرسش را تقویت می کرد که آیا در سایه مذاکرات هسته ای، بازنگری در روابط قطع شده دو کشور در دستور کار طرفین قرار دارد؟
این پرسش آن گاه جدی تلقی می شود که در شرایط قطع رابطه تهران و لندن پس از اشغال سفارت بریتانیا در تهران (اسفند ۹۲)، اینک دو دولت تا مرحله تبادل کاردار گام برداشته و روابط دیپلماتیک دو کشور هر چند به طور بسیارکُند، آغاز شده است. مبادرت به عادی سازی مناسبات سیاسی با لندن در حالی است که بنا به مواضع رسمی نظام جمهوری اسلامی تا سطح عالی ترین مقام آن (علی خامنه ای) لندن با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی، باعث و بانی ناآرامی های سال ۸۸ بود. در هفته اول آن حوادث، علی خامنه ای دولت لندن را "انگلیس خبیث" توصیف کرده بود. (مراجعه شود به مقاله: دلیل دست نداشتن در بحران ۸۸)
با این توضیح، پرسش فوق مبنی بر اینکه آیا اراده ای برای تجدید رابطه ایران و امریکا وجود دارد یا در حال تکوین است، پرسشی به جاست وقتی شتاب قابل ملاحظه در توافقات هسته ای را از یک سو و شتاب عادی سازی روابط با لندن را از سوی دیگر در نظر آوریم و همچنین به یاد آوریم که حسن روحانی گفته بود "امریکا کدخدایی است که اگر با کدخدا ببندیم راحت تر هستیم تا اینکه به سراغ یک مقام پایین تر [اتحادیه اروپا] برویم."
چه آنکه اراده ای در عادی سازی روابط با امریکا وجود داشته باشد و چه آنکه چنین اراده ای در حال تکوین بود، اینک دولت حسن روحانی با اولین مانع خود مواجه شده است. مانعی که میراث سال نخست انقلاب اسلامی است: اشغال سفارت امریکا

عدم صدور ویزا امریکا برای سفیر جدید ایران در سازمان ملل
نه تنها محافل خارجی بلکه رسانه های داخلی نیز اینک تاخیر محسوس در صدور ویزا از طرف امریکا برای حمید ابوطالبی، سفیر معرفی شده حسن روحانی برای تصدی پست سفارت ایران نزد سازمان ملل را زیر ذره بین برده اند.
عدم صدور ویزای برای سفیر جدید ایران نزد سازمان (که طبیعتا کار مهمی را برعهده دارد) در حالی است که محمد خزاعی، سفیر پیشین ایران،  مدتی است نیویورک را ترک گفته و به کشور مراجعت نموده است. خالی بودن چنین پست مهمی طبیعتا مطلوب دولت حسن روحانی نیست. به نظر می رسد که تهران گمان نداشت ویزای ابوطالبی صادر نشود. نامبرده سوابق قابل ملاحظه ای به عنوان سفیر ایران در ایتالیا، بلژیک و استرالیا و همچنین مدیرکل سیاسی وزارت امور خارجه و معاون سیاسی دفتر حسن روحانی در کارنامه خود دارد.

سایه اشغال سفارت امریکا بر سیاست خارجی دولت روحانی
روایت رسمی جمهوری اسلامی پس از سی و پنج سال از اشغال سفارت امریکا در تهران در سال ۵۸، این است که این مکان نه یک سفارت که یک لانه جاسوسی بود. مصادف با سالگرد این رویداد در سیزه آبان هر سال، دستگاه تبلیغاتی دولتی جمهوری اسلامی سعی در بزرگداشت آن داشته و دارد؛ رویدادی که منتهی به قطع رابطه دو کشور شد و منشأ روند واگرایی و خصومت متزاید دو دولت شده است.
بدیهی است امریکا، اشغال سفارت خود را نقض کلیه تعهدات تهران مبنی بر حفظ مصونیت دیپلماتیک سفارت امریکا دانسته و می داند. این رویداد هرگز از خاطره امریکا محو نخواهد شد.
بر همین مبنا و بنا به اخبار تأیید نشده که نخستین بار خبرگزاری بلومبرگ گزارش داده، تأخیر و تعلل امریکا در صدور ویزا برای سفیر جدید ایران، عضویت او در جمع "دانشجویان پیرو خط امام" است. (حمید ابوطالبی خود این موضوع را منکر شده و یادآور شده که فقط برای چند بار برای آنان کار ترجمه انجام داده است.)  
فارغ از صحت و سقم این خبر، تعلل دولت امریکا در صدور ویزا برای سفیر یک کشور نزد سازمان ملل، وجهه خوبی برای دولت فرستنده ندارد. حال اگر زیان خالی ماندن این پست حساس را برای دولت فرستنده در نظر بگیریم، ابعاد مسأله بدتر خواهد بود به ویژه اگر سیاست کلی حسن روحانی را مبنی بر تعامل با "کدخدا" مد نظر داشته باشیم.
سکوت معنادار و عدم واکنش وزارت خارجه ایران درباره علت عدم صدور ویزا برای ابوطالبی، اینک از سطح رسانه های خارجی فراتر رفته و رسانه های  داخلی (عمدتاً از طیف اقتدارگرایان) را به آن واداشته تا این موضوع را زیر ذره بین قرار دهند.
 اقتدارگرایان واقف اند که حسن روحانی حتی اگر در مقام یک "حقوقدان" مخالف آن اشتباه تاریخی و زیانبار باشد، هرگز در مقام رییس جمهور اسلامی قادر نخواهد بود در تعامل با کدخدای جهانی مبادرت به تقبیح آنچه کند که آیت الله خمینی تأیید کرده است. 
نتیجه بلافصل گره به وجود آمده در تعاملات دولت روحانی و اوباما و عدم صدور ویزای فوری برای حمید ابوطالبی (که معتمد روحانی و نزدیک به موضع سیاسی هاشمی رفسنجانی است)، تصعیف موضع سیاسی روحانی در داخل و تضعیف سیاست خارجی تعامل سازنده اوست.
http://www.radiozamaneh.com/134352

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر