بدین شرح، ماموریت ابوطالبی را آغاز نشده باید خاتمه یافته تلقی کرد در حالی که به نظر نمی رسد جمهوری اسلامی ابزار موثری در اعمال فشار بر امریکا برای تغییر تصمیم اتخاذ شده، در دست داشته باشد.
رد ویزای ابوطالبی: اقدامی ایذائی یا حقوقی؟
دولت امریکا رسماً
اعلام داشته که برای حمید ابوطالبی، سفیر منصوب حسن روحانی نزد سازمان ملل، ویزا ورود
به خاک این کشورصادر نخواهد کرد.
بنا به روال معمول،
تقاضای ویزا برای سفیر جدید ایران باید از ماه ها پیش در مجاری دیپلماتیک به جریان
افتاده باشد ولی قدر متیقن این است که از روز مراجعت محمد خزاعی (سفیر پیشین ایران
نزد سازمان ملل) به تهران در تاریخ 18 اسفند 92 تا اعلام خبرگزاری بولومبرگ در 10 فروردین
93 حدود سه هفته، همچنان موضوع در مجاری دیپلماتیک ادامه داشت.
خبر منتشر شده توسط
خبرگزاری بولومبرگ مبنی بر عضویت ابوطالبی در جمع دانشجویان گروگان گیر، آغاز تغییر
فاز این پرونده از "فاز دیپلماتیک" به "فاز سیاسی" بود. چنین شد
که نخست، چند تن از گروگان های امریکایی زبان به تقبیح صدور ویزا برای ابوطالبی گشودند
و سپس مجالس سنا و کنگره طرحی را با همین مضمون از تصویب گذراندند تا دست دولت اوباما
برای مماشات با دولت روحانی بسته شود و سرانجام وزارت خارجه امریکا مخالفت خود را با
صدور ویزا اعلام کرد.
درست یا نادرست، گزینه
حسن روحانی برای نمایندگی ایران در نیویورک حمید ابوطالبی بود و درست یا نادرست، تصمیم
ایالات متحده عدم صدور ویزای برای نامبرده است. اقدام تنبیهی امریکا، آیا اقدامی ایذائی
است یا اقدامی حقوقی ؟
اقدام ایذائی یا حقوقی؟
خودداری امریکا
از صدور ویزا برای ابوطالبی، از نظر تهران قطعا اقدام ایذایی تلقی می شود. صرف نظر
از مستند چنین تصمیمی، بدیهی است تهران به این تصمیم اعتراض داشته باشد. پیامد
مستقیم چنین تصمیمی، اخلال در وظایف کار نمایندگی ایران در نزد سازمان ملل تلقی می
گردد. این به نوبه خود مستمسکی است تا تهران حُسن میزبانی امریکای را زیر سوال بَرد.تردیدی
نیست که تهران چنین اقدام ایذایی را به سازمان ملل گزارش کند.
این در حالی است
که ایالات متحده به خوبی از مسئولیت خود در حُسن وظیفه ذاتی اش به عنوان میزبان سازمان
ملل آگاه است. از این رو، در دفاع از تصمیم غیر معمول خود، قطعاً دفاعیات خود را
به سازمان ملل ارائه خواهد کرد.
در برداشت متعارض
تهران – واشنگتن از عدم صدور ویزا برای ابوطالبی، بدیهی است که تهران بر
"جنبه ایذائی" بودن آن (اخلال در کار نمایندگی ایران) و واشنگتن بر "جنبه
حقوقی" آن دست خواهند گذاشت. از نظر واشنگتن کسی که روزگاری خود مصونیت
دیپلماتیک سفارت امریکا را نقض کرده، نباید با داشتن مصونیت دیپلماتیک، به خاک
امریکا پا نهد.
در اختلاف برداشت
تهران و واشنگتن از حسن میزبانی ایالات متحده، "یارگیری" طرفین از اعضای
سازمان ملل احتمالا گام بعدی خواهد بود. چه اینکه ابوطالبی از دانشجویان گروگان
گیر بود یا نبود، بازخوانی آن حادثه آن هم
به کمک غول رسانه ای امریکا، کمکی بسزایی به یارگیری امریکا خواهد کرد.
در طول عمر میزبانی
امریکا از سازمان ملل، موارد انگشت شماری در یاد است که ایالات متحده ویزای ورود برای
مقامات دیگر کشورها صادر نکرده باشد. خودداری از صدور ویزا برای یاسر عرفات و خودداری
از صدور ویزا برای عمر البشیر،رییس جمهور سودان، جزو موارد نادری است که از قضا تفسیر
حقوقی واشنگتن از عدم صدور ویزا برای نامبردگان ارتباط شان با تروریسم و ارتکاب
جنایت بود.
در هر دو این موارد،
امریکا بر جنبه حقوقی تصمیم خود و طرف مقابل بر جنبه ایذائی آن (سوء استفاده از میزبانی
سازمان ملل) تاکید داشتند.
اقدام سیاسی یا اقدامی دیپلماتیک؟
تا پیش از اعلام
خبرگزاری بولومبرگ، مسیر صدور ویزای ابوطالبی مسیری دیپلماتیک را طی می کرد. اگر همین
تصمیم درآن زمان و صرفا میان دو کشور
اتخاذ می شد، هزینه حیثیتی برای هیچ یک از طرفین نداشت.
حال که موضوع عدم
صدور ویزا از مجاری دوجانبه خارج و به سطح رسانه ها بازتاب یافته، سطح منازعه از "اقدام
دیپلماتیک" به "اقدام سیاسی" تغییر فاز داده است.
به دیگر سخن، تا
زمانی که موضوع یا مشکلی در مجاری دیپلماتیک در دست بررسی است حفظ سطح رابطه سیاسی
دوجانبه و پرهیز از تنش، هدف هر دو کشور است ولی اگر مشکل مزبور به مشکل سیاسی
تغییر فاز داد، حفظ سطح رابطه سیاسی از اولویت خواهد افتاد. در مقابل "حفظ پرستیژ"
، "نباختن بازی" ، "یارگیری سیاسی" و.. اولویت پیدا می کند.
از این رو، وجه بارز
تفاوت اقدام دیپلماتیک و اقدام سیاسی آن است که در وضعیت اول (اقدام دیپلماتیک)، افکار
عمومی اولویت نخست دولت ها نیست در حالیکه در مورد دوم ( اقدام سیاسی) پیروزی در جنگ
روانی منظور نظر است. بدیهی است در این میان قدرت رسانه ای طرفین منازعه، نقش
تأثیرگذاری را ایفا می کند.
نتیجه گیری:
به شرحی که گفته
شد ابزار دست تهران، جز اقامه دعوا علیه دولت میزبان به نزد سازمان ملل چیز دیگری
نیست. در این دعوا، تاکید تهران بر اقدام ایذائی امریکا در کار نمایندگی ایران
خواهد بود.
اما، در طرف دیگر
ایالات متحده ابزار های زیر را در دست دارد.
-
بهره برداری از
غول رسانه ای خود
-
بازخوانی اشغال
سفارت امریکا که مغایر با کلیه موازین حقوقی بود
-
موجه دانستن
تنبیه عاملان حمله به سفارت امریکا با ندادن ویزا تا درسی باشد برای کسانی که به سفارت
خانه های مقیم در تهران (از جمله سفارت دانمارک، عربستان و بریتانیا) حمله کردند.
-
یارگیری از هم
پیمانان امریکا در جهت تأیید تصمیم اتخاذ شده
-
بهره برداری از
نفوذ خود در سازمان ملل (حدود 25 درصد هزینه سازمان ملل را امریکا می دهد)
بدین شرح، ماموریت ابوطالبی را آغاز نشده باید خاتمه
یافته تلقی کرد در حالی که به نظر نمی رسد جمهوری اسلامی ابزار موثری در اعمال
فشار بر امریکا برای تغییر تصمیم اتخاذ شده، در دست داشته باشد.
http://www.radiozamaneh.com/136923
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر