جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۶ بهمن ۵, پنجشنبه

ائتلاف نظامی ایران، پاکستان،عراق: واقعیت یا خیال؟

پرسش های مهمی درباره اظهارات سرلشگر صفوی وجود دارد که یک یک این پرسش ها موجب تردید در امکان تشکیل ائتلاف پاکستان- ایران- عراق است. چهار دهه ناتوانی جمهوری اسلامی در ایجاد کوچک ترین ائتلاف نظامی گواه دیگری بر نامحتمل بودن این ایده است. افزون بر اینکه مطلقاً شواهدی در دست نیست که اساساً دو کشور پاکستان و عراق اندک تمایلی در خصوص این ایده داشته باشند.
از جمع بندی همه آنچه گفته شد مستفاد می شود که مشاور ارشد آیت الله خامنه ای بیشتر از آنکه ارجاع به واقعیتی تحقق پذیر دادده باشد، پرده از خیال و آرمان و آرزوی خود برداشته است. 


ائتلاف نظامی ایران، پاکستان،عراق: واقعیت یا خیال؟


سرلشگر یحیی رحیم صفوی دستیار و مشاور ارشد آیت الله خامنه‌ای طی خبری غیرمترقبه اعلام داشت که جمهوری اسلامی برای مقابله با نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در خاورمیانه در صدد ائتلاف‌سازی نظامی‌ با پاکستان و عراق است. او در یک برنامه تلویزیونی که ۲ بهمن از تلویزیون ایران پخش شد، گفت: "آمریکا در منطقه غرب آسیا به دنبال حفظ کانون‌های مناقشه و دامن زدن به آن ها است... در مقابل ما می توانیم با ائتلاف‌سازی منطقه‌ای در مقابل ائتلاف آمریکا که به دنبال ایجاد تشنج است، ایستادگی کنیم. از این رو، ایران درصدد است تا با هوشمندی کامل در مقابل ائتلاف آمریکا ائتلاف‌سازی کند، باید بتوان به سمت ائتلاف با پاکستان و عراق بر ضد تشنج و تروریست پیش رفت."
می دانیم که ایده ایجاد ائتلاف نظامی همیشه و همه جا بیانگر احساس تهدید مشترکی است که دو یا بیش از دو کشور به منظور مقابله با تهدید با ایجاد ائتلاف نظامی دست به هم افزایی نظامی (synergy) می زنند. از اظهارات رحیم صفوی آنچه موجبات نگرانd و تهدید تهران است تا اندازه ای قابل درک است. او معتقد است که امریکا به دنبال حفظ کانون های مناقشه در منطقه است. اما، اظهارات این مقام ارشد نظامی در عین حال پرسش های متعددی را بر می انگیزد. برخی این پرسش ها از این قرارند:
پرسش نخست: آیا کانون های مناقشه ای که سردار صفوی بدان ها اشاره می کند، موضوع جدیدی است یا از پیشتر وجود داشته اند؟ اگر جدید است، مشخصاً اشاره او به کدام کانون مناقشه جدید است؟ و اگر از پیش وجود داشتند چرا تاکنون جمهوری اسلامی دست به ائتلاف نظامی برای مقابله با آن ها نزده است؟
پرسش دوم: کانون مناقشه هر چه باشد چرا پاکستان و عراق برای مقابله با آن ها جهت ایجاد یک ائتلاف نظامی انتخاب شده اند؟  آیا مذاکراتی در این خصوص صورت گرفته یا سردار صفوی آرزو و آمال خود را ابراز داشته است؟ از سخن او که گفته "باید بتوان به سمت ائتلاف با پاکستان و عراق پیش رفت" مستفاد می شود که او بر ضرورت این اقدام تاکید دارد نه بر امکان آن.
پرسش سوم: آیا اساساً جمهوری اسلامی قدرت ایجاد یک ائتلاف نظامی را دارد؟ چهار دهه عمر جمهوری اسلامی گواهی می دهد که طی این مدت دراز، ایران هرگز وارد هیچ ائتلاف نظامی با هیچ کشوری نشده که هیچ؛ با بیشتر همسایگان خود در نوعی تنش و حتی جنگ به سر برده است. حتی در طول جنگ هشت ساله نیز مطلقا مشاهده نشد که تهران بتواند رسماً ائتلاف نظامی را به نفع خود ایجاد کند. این در حالی بود که صدام حسین توانسته بود پشتیبانی اکثر کشورهای عربی را جلب کند.
 این بر خلاف وضعیت ایران پیش از انقلاب است که در میانه دهه پنجاه میلادی ایران وارد یک پیمان نظامی مهم به نام پیمان "سنتو" با مشارکت پاکستان، عراق، ترکیه و بریتانیا شد.
پرسش چهارم: چرا پاکستان، چرا عراق؟ گو اینکه می دانیم روابط تهران و بغداد اینک روابط حسنه ای است و سطح همکاری های دو کشور در زمینه های مختلف افزایش چشمگیر کرده و به رغم اینکه سامان دهی نیروهای موسوم به حشد الشعبی (بنا به گفته صفوی ۲۰ تیپ) بر ای پاکسازی داعش با کمک ایران رخ داد ولی بعید به نظر می رسد که عراق (به عنوان کشوری که توسط امریکا از چنگال صدام آزاد شد) تا آن اندازه از استقلال سیاسی برخوردار باشد که بخواهد برای مقابله با توطئه های امریکا با ایران وارد یک ائتلاف نظامی شود.
این ارزیابی عیناً نسبت به پاکستان نیز صادق است. گو اینکه پس از روی کار آمدن ترامپ روابط واشنگتن – اسلام آباد رو به سردی نهاده، اما، بعید بتوان باور کرد این میزان سردی روابط امریکا و پاکستان انگیزه کافی برای پاکستان باشد که با ورود در یک ائتلاف نظامی با جمهوری اسلامی ( که هدف دشمنی مستقیم امریکا قرار گرفته) بر میزان تنش خود با واشنگتن بیافزاید. وانگهی به شدت بعید به نظر می رسد که هم هند و هم امریکا اجازه بدهند که پاکستان به عنوان یک کشور دارای بمب اتمی وارد ائتلافی شود که به زیان دهلی و واشنگتن خواهد بود.
افزون بر این نباید از یاد برد که به رغم روابط حسنه ای که بین تهران – اسلام اباد برقرار است، اما، جای تردید نیست که روابط اسلام آباد- ریاض به مراتب گرم تر از روابط اسلام آباد با تهران است. این روابط حتی سویه نظامی نیز داشته تا آنجا که با موافقت اسلام آباد، ژنرال راحیل شریف فرمانده سابق ارتش پاکستان، به ائتلاف نظامی به رهبری عربستان پیوسته است. با چنین سطح همکاری میان اسلام آباد و ریاض بعید بتوان باور داشت که پاکستان حاضر باشد روبط گرم خود را با ریاض قربانی ائتلاف نظامی با ایران کند.
پرسش پنجم: چرا فقط دو کشور؟ سرلشگر صفوی اگر اندکی درایت به خرج می داد باید می دانست که حتی در فرض اینکه این ائتلاف شکل بگیرد، جمهوری اسلامی سقف "ظرفیت ائتلاف سازی" خود را از میان 194 کشور جهان و 57 کشور مسلمان بر ملا ساخته است. بر مثال  آذر ۱۳۹۶ عربستان میزبانی اجلاسی را برعهده داشت که با حضور ۴۰ کشور کشور مسلمان، "ائتلاف نظامی ضد تروریسم بین کشورهای اسلامی" را راه اندازی کرد. گو اینکه تحرکی جدی از این ائتلاف تا کنون مشاهد نشده ولی نفس حضور مقامات ۴۰ کشور کشور مسلمان در ریاض قدرت ائتلاف سازی عربستان را نمایان می سازد.
سردار صفوی با این اظهارات به خوبی نشان داده که جمهوری اسلامی اگر قدرت ائتلاف سازی هم داشته باشد بسیار ناچیز است.
نتیجه:
به شرحی که گفته شد پرسش های مهمی درباره اظهارات سرلشگر صفوی وجود دارد که یک یک این پرسش ها موجب تردید در امکان تشکیل ائتلاف پاکستان- ایران- عراق است. چهار دهه ناتوانی جمهوری اسلامی در ایجاد کوچک ترین ائتلاف نظامی گواه دیگری بر نامحتمل بودن این ایده است. افزون بر اینکه مطلقاً شواهدی در دست نیست که اساساً دو کشور پاکستان و عراق اندک تمایلی در خصوص این ایده داشته باشند.
از جمع بندی همه آنچه گفته شد مستفاد می شود که مشاور ارشد آیت الله خامنه ای بیشتر از آنکه ارجاع به واقعیتی تحقق پذیر دادده باشد، پرده از خیال و آرمان و آرزوی خود برداشته است. 

https://iranwire.com/fa/features/24583

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر