شنبه 10 فوریه 2019 می تواند آغاز فصل جدیدی از تقابل ایران و اسرائیل تلقی گردد؛ تقابلی از نوع نظامی اگر مهار نشود. ارتش اسرائیل اعلام کرده که شدیدترین اقدام نظامی خود را در سوریه ولی نه صرفاَ به اهداف سوری بلکه اهدافی شامل دوازده تأسیسات نظامی که چهار تای آن ها ایرانی بودند، با موفقیت به انجام رسانده است.
آیا روسیه پشت پرده تقابل ایران و اسرائیل است؟
شنبه 10 فوریه 2019
می تواند آغاز فصل جدیدی از تقابل ایران و اسرائیل تلقی گردد؛ تقابلی از نوع نظامی
اگر مهار نشود. ارتش اسرائیل اعلام کرده که شدیدترین اقدام نظامی خود را در سوریه
ولی نه صرفاَ به اهداف سوری بلکه اهدافی شامل دوازده تأسیسات نظامی که چهار تای آن
ها ایرانی بودند، با موفقیت به انجام رسانده است.
اما، این عملیات موفق
به ادعای اسرائیل برایش بی هزینه نبود. ارتش سوریه اعلام کرده که از سه جنگنده پیشرفته
اسرائیلی توانسته یک فروند اف- 16 را سرنگون کند؛ کاری که نشان از جرأت و توانایی
جدید سوریه دارد.
به نوبه خود اسرائیل
گفته بود که این تهاجم هوایی خود را به تلافی ورود یک فروند پهباد "ایرانی"
به حریم هوایی خود انجام داده است. سخنگوی ارتش اسرائیل این رخداد
را "شدیدترین و فاحشترین نقض تمامیت ارضی اسرائیل" به دست ایران توصیف
کرده و گفته دو کشور ایران و سوریه "با آتش بازی می کنند". سخنگوی وزارت
خارجه آمریکا نیز گفته است: "ایالات متحده عمیقاً نگران بالا گرفتن خشونت در
اطراف مرز اسرائیل است". او ایران را به ارتکاب "فعالیتهای شرورانه"
متهم کرد و از حق اسرائیل برای دفاع از خود در برابر تهدیدات حمایت کرد.
تحولاتی بیسابقه
گو اینکه تا کنون
اسرائیل بار ها یک جانبه اهدافی را در سوریه هدف قرار داده است، اما، به شرحی که
گفته شد این حمله اسرائیل به خاک سوریه از جهاتی چند رخدادی بیسابقه تلقی می شود که
ای بسا ایران و اسرائیل را و در پی آن منطقه را وارد مرحله جدیدی کند. در اهمیت آنچه
رخ داد، توجه به موارد زیر مهم است:
یکم: این برای نخستین بار است که اسرائیل اقدام نظامی خود را
تلافی ورود پهباد ایرانی (نه سوری) دانسته و همچنین سرنگونی جنگنده خود را به کمک
ایران اعلام کرده است. در مقابل، سخنگوی وزارت خارجه ایران در توئیتی هم تعلق
پهباد به ایران و هم دخالت ایران در سرنگونی جنگنده اسرائیلی را "مضحک تر از آن است که بدان پرداخته شود". ولی صرف نظر از صحت
یا سقم این تکذیبیه، این نخستین بار است که اسرائیل ایران را متهم به نقض حریم
هوایی خود می کند. همچنان که این نخستین بار است که از سوی اسرائیل، ایران عامل
دخیل در سرنگونی یک جنگنده اسرائیلی شناخته می شود.
دوم: اسرائیل در تلافی آنچه نقض حریم هوایی خود دانسته مدعی است
افزون بر هشت تأسیسات نظامی سوریه چهار تأسیسات نظامی ایرانی را هم هدف قرار داده
است. ایران که منکر حضور نظامی خود در سوریه است، طبیعتاً منکر این است که تأسیسات
نظامی اش مورد حمله اسرائیل قرار گرفته است. ولی بنا به شواهدی که دال بر حضور
پررنگ نظامی ایران در سوریه است، اگر واقعیت همان باشد که اسرائیل گفته، این
نخستین بار است که اسرائیل تأسیسات نظامی ایران را هدف قرار داده است. این یعنی
اسرائیل آگاهانه برای نخستین بار اهداف خود را به تأسیسات ایرانی تعمیم داده است. (نتانیاهو
بارها و بارها از جمله در دیدارهای مکررش با پوتین نسبت به هم مرز شدن ایران با
اسرائیل در خاک سوریه هشدار داده و گفته بود کشورش چنین چیزی را تحمل نخواهد کرد.
ارتش اسرئیل در سایت رسمی خود فاصله حضور ایران با مرزهایش را حدود پنجاه متر می
داند.)
سوم: موفقیت پدافند مستقر در سوریه در سرنگونی جنگنده اسرائیلی
موضوع کوچکی نیست چرا که اولاً سوریه در موارد پیشین همواره از تلافی کردن حملات
اسرائیل خودداری کرده بود و ثانیاً موفقیت پدافند سوریه خود نشان از افزایش قدرت
پدافند این کشور می دهد. توانایی سرنگون ساختن
جنگنده اسرائیلی در خاک سوریه چندان مهم بود که حزب الله لبنان آن را "سرآغاز مرحله
ای راهبردی از پایان دادن حملات اسرائیل به سوریه" دانست. این موضع از سوی
حزب الله یعنی دیگر حریم هوایی سوریه برای اسرائیل از این پس ناامن است. این سخن
وقتی مهم می نماید که حزب الله در ارزیابی
خود گفته تحولات روز شنبه یعنی "کنار رفتن همه معادلات پیشین."
چراغ سبز روسیه؟
اگر از منظر تحلیل
نظامی، سخن حزب الله را سخنی درست ارزیابی کنیم که دیگر حریم هوایی سوریه حریمی آسوده
برای اسرائیل نیست این پرسش بجاست که افزایش قدرت پدافند سوریه آیا جز با کمک یک
قدرت صاحب تکنولوژی متصور است؟ اگر نه، این کشور صاحب تکنولوژی که بتواند اف – 16
ساخت امریکا را سرنگون کند، آیا جز روسیه است؟ اگر نه، آیا اجازه سرنگونی جنگنده
اسرائیلی جز با چراغ سبز مسکو انجام شده است؟
این پرسش ها هنگامی معنی می دهد که در یادآوریم سوریه از شکست 1967 به بعد جرأت
نکرده حتی یک تیر به اسرائیل شلیک کند. پس چگونه امروز آن هم در اوج جنگ داخلی اش،
اولاً توانسته و ثانیاً جرأت کرده جنگنده اسرائیلی را سرنگون می کند؟ چه چیز تغییر
کرده است؟
این پرسش ها هنگامی
از اهمیت برخوردار است که دو نکته زیر را در نظر آوریم:
یکم: سرنگونی جنگنده
چابکی مانند اف – 16 جز با پدافندی مانند اس 300 یا اس 400 روسیه متصور نیست.
دوم: خبرهای تأیید
نشده حکایت از تشکیل "اتاق عملیات نظامی مشترک روسیه، ایران، سوریه و حزب
الله" دارد. اگر این 4 بازیگر به درجه ای از همسویی رسیده باشند که اتاق
عملیات نظامی مشترک تأسیس کنند، سخت بتوان
باور داشت که سرنگونی جنگنده اسرائیلی جز با چراغ سبز مسکو بوده است؟ اما، چرا؟
هفت روز پیش از این
بود که یک فروند سوخوی 25 روسیه در منطقه ادلب سرنگون و خلبان آن اسیر و به طرز
فجیعی کشته شد. روسیه علت سرنگونی جنگنده خود را موشک امریکایی دوش پرتاب می داند که به تازگی از سوی امریکا در اختیار کردهای
مخالف اسد قرار گرفته است.
افزون بر این، وايتسلاف ماتوزوف کارشناس روس در مصاحبه ای با الجزیره مدعی شد که کشته شدگان
حمله امریکا در 8 فوریه در منطقه دیر الزور نه چنان که امریکا ادعا می کند سربازان
اسد بلکه "مستشاران روس" بودند. وی تصریح کرد که سرنگونی جنگنده
اسرائیلی با "چراغ سبز" مسکو بود. چنین چراغ سبزی بدان معناست که اولاً
روسیه پدافند ضد هوایی سوریه را مثلاً با اس 300 یا اس 400 تقویت کرده و ثانیاً
اجازه استفاده آن را علیه اسرائیل داده است.
اگر اظهارات این
کارسناس روس درست باشد و اگر مسکو به صرافت افتاده که انتقام خود از امریکا را با
انتقام از اسرائیل بگیرد، باید نتیجه گرفت که معادلات جنگ در سوریه به گونه ای
تغییر کرده که:
اولا برای اولین بار
شاهد تقابل روسیه و امریکا در سوریه هستیم.
ثانیا برای نخستین
بار شاهد حمله اسرائیل به تأسیسات ایران در سوریه هستیم.
ثالثاً مسکو چندان که
درخواست مکرر نتانیاهو بود به خواسته او مبنی بر جلوگیری از حضور نظامی ایران در
سوریه اعتنا نکرده؛ هیچ؛ انتقام خود از امریکا را ازاسرائیل گرفته است.
این معادلات جدید آن
هم در عرض یک هفته چندان مهم است که اگر مهار نشود می تواند سوریه را به آوردگاه
امریکا و روسیه از یک سو و آوردگاه ایران و اسرائیل از سوی دیگر مبدل سازد.
https://iranwire.com/fa/features/24827
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر