به رغم این همه تمهیدات امریکا، قطعنامه مزبور برای محکوم کردن ایران از تصویب شورای امنیت نگذشته است. این بدان معناست که واشنگتن یکی از برگه های فشار خود را بر تهران فعلا از دست داده است. گرچه بدان معنا نیست که امریکا در ادامه راه های خود برای فشار بر تهران کوتاه بیایید به ویژه وقتی به یاد می آوریم که موضوع تسلیح حوثی ها نه صرفاً نگرانی برای امریکا بلکه مساله ای دردسرساز برای عربستان نیز هست.
چرا روسیه قطعنامه «محکومیت تسلیح حوثیهابه وسیله
ایران» را وتو کرد؟
طعنامه پیشنهادی بریتانیا مبنی بر محکوم کردن ایران در کمک رسانی تسلیحاتی
تهران به حوثی های یمن با وتوی روسیه ناکام ماند. این نخستین قطعنامه درباره جنگ
یمن است که در آن نام ایران به عنوان منبع تأمین کننده تسلیحات حوثی ها تصریح شده
بود. وتوی این قطعنامه حاوی چه پیامی است؟
گو اینکه قطعنامه توسط بریتانیا پیشنهاد شده بود ولی متن آن با کمک فرانسه و ایلات
متحده تهیه شده بود. چین و قزاقستان رأی ممتنع و بولیوی نیز رأی منفی داده بودند. با
این حساب تنها مانع مهم روسیه بود که با وتوی خود مانع تصویب قطعنامه شد و به این
ترتیب، مانع شد پرونده جدیدی در کنار دیگر پرونده های جمهوری اسلامی (شامل رونده
موشکی، حقوق بشر و کمک به تروریسم) گشوده شود. قابل پیش بینی است که تصویب چنین
قطعنامه ای چه پیامدهای وخیمی برای تهران می توانست به همراه داشته باشد.
در اهمیت این قطعنامه برای امریکا همین بس که نیکی هیلی، نماینده امریکا در
سازمان ملل، خود به صحنه آمده بود و در
مورخ 14 دسامبر 2017 در واشنگتن با نمایش دادن بقایای موشک شلیک شده به ریاض از
سوی حوثی ها مدعی بود که این موشک ساخت ایران است. او با نشان دادن آرم گروه صنعتی
«شهید باقری» بر بدنه لاشه موشک، جمهوری اسلامی ایران را نه تنها به تهدید عربستان
بلکه به بیثبات کردن خاورمیانه متهم کرد و افزود این شواهد دال بر نقض تعهدات بینالمللی
توسط تهران است. اشاره او به «قطعنامه ۲۲۱۶» شورای امنیت بود که در ۱۴ آوریل ۲۰۱۵ با ۱۴ رای
موافق ، توسط شورای امنیت از تصویب گذشته بود. این قطعنامه از کلیه کشورها خواسته
بود که از ارسال هر گونه سلاح به حوثی ها خودداری کنند چه رسد به تسلیح آنان به
توان موشکی. بی میلی روسیه به مضمون قطعنامه یاد شده را از همان هنگام می شد در
رأی ممتنع مسکو به قطعنامه دریافت. اینک روسیه در یک گام فراتر قطعنامه ای که
تسلیح حوثی ها را به ایران نسبت می دهد، وتو کرده است.
همچنین پیشتر نیکی هیلی در اقدام معنادار دیگری برای قانع ساختن اعضای شورای
امنیت از اینکه موشک ساخت ایران است در تاریخ 29 ژانویه همه اعضای شورای امنیت را
به واشنگتن دعوت کرد تا با چشمان مان خود علایم ایرانی ثبت شده بر بقایای موشک را
ببینند و سپس برای صرف ناهار با ترامپ به کاخ سفید بروند.
این همه تمهیدات امریکا پس از آن بود که که کمیته ای از سوی شورای امنیت
سازمان ملل در تاریخ 12 ژانویه 2018 تصریح کرده است: "گروه بازرسی چنین یافته
که جمهوری اسلامی ایران پاراگراف 14 قطعنامه 2216 را به اجرا نگذاشته است که در آن
خواسته شده از فراهم ساختن، فروش یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم موشک به حوثی ها
خودداری شود." نتایج یافته های این کمیته از سوی روسیه مورد تردید قرار گرفته
و آن را جانبدارانه دانسته بود.
اینک به رغم این همه تمهیدات امریکا، قطعنامه مزبور برای محکوم کردن ایران از
تصویب شورای امنیت نگذشته است. این بدان معناست که واشنگتن یکی از برگه های فشار
خود را بر تهران فعلا از دست داده است. گرچه بدان معنا نیست که امریکا در ادامه
راه های خود برای فشار بر تهران کوتاه بیایید به ویژه وقتی به یاد می آوریم که
موضوع تسلیح حوثی ها نه صرفاً نگرانی برای امریکا بلکه مساله ای دردسرساز برای
عربستان نیز هست.
از دست رفتن یمن به عنوان حیاط خلوت عربستان به قدری برای ریاض نگران کننده
بوده و هست که از اوایل 2015 ریاض یک ائتلاف نظامی مرکب از 10 کشور را برای حمله
به حوثی ها تدارک دیده ولی به رغم سپری شدن سه سال هنوز صنعا پایتخت یمن در تصرف
حوثی هاست. از نگاه ریاض وتوی قطعنامه ای که مانع محکومیت ایران در کمک به حوثی ها
شده، سیگنال دوستانه ای از سوی مسکو به ریاض تلقی نمی شود.
یمن سوریه ای دیگر
تاکنون جنگ داخلی سوریه هفت سال زیانبار (یک سال کمتر از جنگ عراق و ایران) را
پشت سر گذاشته است. در طول این سال های دراز، شورای امنیت مطلقا در صدور حتی یک
قطعنامه که منتهی به محکومیت بشار اسد شود، ناتوان بوده است. در طول این سال ها تمامی
قطعنامه هایی که علیه دمشق در شورا مطرح شده بودند تک تک توسط روسیه وتو شده اند.
ناتوانی شورای امنیت یعنی عدم توافق قدرت های جهانی برای یافتن برونرفت سیاسی در
جنگ داخلی سوریه. این وضعیت بدانجا منتهی شده که تنها در یک مثال، دبیرکل سازمان
ملل در غوطه شرقی را "جهنم روز زمین" توصیف کرده است.
به شرحی که درباره یمن و سوریه می دانیم به نظر می رسد یمن در وضعیت مشابه
سوریه قرار گرفته است. از یک سو، امریکا مطلقا چشمان خود را بر جنایات عربستان در
یمن بسته و از سوی دیگر تمام فشار خود را برای محکوم کردن ایران به کار بسته است.
در مقابل روسیه نیز مانع صدور قطعنامه ای می شود که منتهی به محکومیت جمهوری
اسلامی گردد. نتیجه بلافصل این وضعیت به ما خاطر نشان می سازد که بحران یمن عینا در
مسیری قرار گرفته که پیشتر بحران سوریه در آن مسیر قرار گرفته بود.
هم در سوریه و هم در یمن دو قدرت منطقه ای یعنی ایران و عربستان چنگ در چنگ هم
انداخته اند. از سوی دیگر روسیه و امریکا به عنوان دو قدرت جهانی به حمایت از هر
یک از این دو قدرت منطقه ای بر آمده اند و در نتیجه فضایی همچون "نظام دو
قطبی" پس از جنگ جهانی گویا دوباره بازسازی شده است با این فرق که در نظام دو
قطبی آن زمان، ایران در اقمار امریکا قرار داشت ولی اینک در اقمار روسیه قرار
گرفته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر