توصیه های خامنه ای برای مصر برای عبور از بحران عبارتند است از الف) التزام به دمکراسی ب) خودداری از سرکوب معترضان ج) عدم تقابل مردم با یکدیگر. وی می گوید:«دموكراسى و مردمسالارى بايد مورد توجه قرار بگيرد...كشتار مردم بشدت محكوم است. زبان خشن و زورِ گروههاى مردمى در مقابل يكديگر، مطلقاً بىفايده است و حامل ضررهاى بزرگى است».
مصر و ایران بیش از سه دهه در وضعیت قطع رابطه سیاسی با یکدیگر به سر می برند.
از این رو سطح مناسبات دو کشور در حد دفتر حفاظت منافع و نه سفارت است. حتی سقوط مبارک و به قدرت
رسیدن دولت اسلامگرای محمد مرسی نیز موجب نشد که روابط دو کشور به حالت عادی باز
گردد. بدیهی است که این سردی روابط چه در زمان مبارک و چه پس آن، نشان از عمق واگرایی
دو کشور دارد.
با این مقدمه اظهار نگرانی آیت الله خامنه ای از آنچه در مصر می گذرد و نسخه
ای که وی برای برونرفت از بحران داخلی این کشور توصیه کرده، در خور تأمل می نماید.
رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانی عید فطر (18 مرداد 92) با نگاهی کلی به وضعیت
منطقه تصریح کرد که «در منطقهى غرب آسيا و شمال آفريقا – حوادث...نگران كننده است».
از جمله عوامل نگرانی را وی اوضاع ناآرام مصر برشمرد و گفت:«ما از آنچه كه در مصر
ميگذرد، نگرانيم. گمان وقوع جنگ داخلى در مصر...روزبه روز تقويت پيدا ميكند؛ و
اين فاجعه است...اگر خداى نكرده هرج ومرج به وجود بيايد، اگر خداى نكرده جنگ داخلى
به وجود بيايد، چه چيزى ديگر ميتواند جلوى آن را بگيرد؟)
ابراز نگرانی از بحران داخلی مصر به عنوان کشوری که فاقد روابط حسنه با تهران
و واجد رابطه حسنه با امریکا و اسرائیل (دو کشور متخاصم با جمهوری اسلامی) است،
تأمل برانگیز می نماید.
دو عامل که موجبات نگرانی خامنه ای را فراهم آورده در همین سخنرانی مورد اشاره
قرار گرفته است. نخست آنکه وی تکرار
سناریو سوریه یعنی بروز جنگ داخلی را برای مصر محتمل دانسته و ابراز می دارد که «ببينند
چه عواقب وخيمى بر اين وضعيت ممكن است مترتب شود؛ ببينند وضعيت سوريه را؛ ببينند آثار
حضور مزدوران غرب و مزدوران اسرائيل و تروريستها را در هر نقطهاى كه در آنجا تروريستها
فعالند؛ ببينند اين خطرات را».
دوم آنکه وی میانجیگری قدرت های بیگانه (امریکا و اتحادیه اروپا) را موجب وخیم
تر شدن اوضاع در مصر ارزیابی می کند و می گوید: «از دخالت قدرتهاى بيگانه...جز ضرر
براى مردم مصر، چيزى به بار نخواهد آمد. گره مصر را خود مردم مصر بايد باز كنند»
اما آنچه در این میان مهم است سه راهکاری است که وی برای برونرفت از بحران
توصیه می کند. توصیه های خامنه ای برای مصر برای عبور از بحران عبارتند است از
الف) التزام به دمکراسی ب) خودداری از سرکوب معترضان ج) عدم تقابل مردم با یکدیگر.
وی می گوید:«دموكراسى و مردمسالارى بايد مورد توجه قرار بگيرد...كشتار مردم بشدت محكوم
است. زبان خشن و زورِ گروههاى مردمى در مقابل يكديگر، مطلقاً بىفايده است و حامل ضررهاى
بزرگى است».
حال پرسش این است که آن نگرانی و این راهکارها چگونه می تواند سیاست خارجی
ایران را در برابر مصر مدون سازد؟
8 پرسش بی پاسخ از خامنه ای
فرض بگریم سیاستمداران مصری سخنان خامنه ای را سراسر دلسوزانه و مشفقانه
دانسته و بخواهند جزئیات بیشتر را با او در میان گذاشته و راهنمایی طلب کنند، آیا
پاسخ خامنه ای به پرسش های زیر چیست؟
1-
اگر میانجیگری امریکا در مسائل داخلی مصر مطلقاً زیانبار است، خامنه ای باید
توجه داشته باشد که موافقت حسنی مبارک با کناره گیری از قدرت پس از آن بود که
امریکا، جانب اعتراضات مردمی را گرفت و مبارک را برای کناره گیری از قدرت ترغیب
نمود. لذا چگونه خامنه ای مطلقاً میانجیگری امریکا را زیانبار می داند؟
2-
پیشنهاد خامنه ای برای خودداری سیاستمداران مصر از کمک گرفتن از میانجیگران
خارجی در حالی است که آن میانجیگر خارجی اگر امریکا باشد، این کشور یکی از سه ضلع
پیمان کمپ دیوید در کنار اسرائیل و مصر است. بنابر این اگر خامنه ای به خود این حق
را می دهد که نگران اوضاع مصر و بالا گرفتن هرج و مرج یا بروز جنگ داخلی باشد، چرا
امریکا، نگران نباشد خصوصا اگر به یاد بیاوریم این کشور بر اساس پیمان کمپ دیوید
متعهد است تا سالانه مبلغ یک ونیم میلیارد دلار به مصر کم بلاعوض نماید؟
3-
اگر منظور پیشنهاد خامنه ای برای خودداری مصری ها از کمک گرفتن از میانجیگر
خارجی، اتحادیه اروپا باشد، کمترین فایده میانجیگری خانم کاترین اشتون، دیدار دو
ساعته او با محمد مرسی و خبر سلامتی و تأمین آسایش بود. این پرسش آنگاه مهم است که
آیا توصیه خامنه ای برای نپذیرفتن اشتون به عنوان میانجیگر بدان معنی است که خامنه
ای می خواهد، پیروان محمد مرسی از سرنوشت او همان مقدار بی اطلاع باشند که پیروان
موسوی و کروبی بی خبر از آنان هستند؟
4-
آیا پیشنهاد توسل به دمکراسی برای برونرفت از بحران مصر از زبان رهبری که در
نظامش با موسوی و کروبی همان رفتار می شود که با محمد مرسی در مصر می شود، می
تواند موجه و مسموع باشد؟
5-
توسل به دمکراسی به عنوان راه حلی برای برونرفت از بحران مصر، اگر به معنی
بازگشت محمد مرسی (رییس جمهوری که طی یک پروسه دمکراتیک به قدرت رسید) به قدرت باشد،
این پرسش را دامن می زند که چرا علی اکبر صالحی وزیر خارجه ایران با همتای مصری
خود و با محمد البرادعی از براندازان محمد مرسی گفتگو کرده و خواستار روابط عادی
تهران- قاهره صرفنظر از کودتا علیه مرسی شد؟
6-
اگر خامنه ای دمکراسی را راه برونرفت از بحران مصر می داند، باید بداند که حق
اعتراضات مسالمت آمیز یکی از حقوق دمکراتیک به شمار می رود. از این رو توصیه او
برای عدم توسل به زور توسط دولت کودتایی مصرعلیه اعتراضات خیابانی مصری ها در حالی
است که خود او در 29 خرداد 88 تنها یک هفته پس از انتخابات 88، «اردوکشی خیابانی»
را ممنوع دانسته و عواقب ادامه آن را به گردن معترضان انداخته بود. آیا نه این است
که مخالفت دولت کودتایی مصر با ادامه اعتراضات خیابانی طرفداران مرسی عیناً همان
موضع خامنه ای در مخالفت با اعتراضات خیابانی طرفداران موسوی و کروبی است؟
7-
توصیه درست خامنه ای به مصری ها برای توسل به دمکراسی در حالی است که دولت
جمهوری اسلامی موضع روشنی درباره تعیین تکلیف حبس غیرقانونی محمد مرسی ندارد. چرا
خامنه ای حتی برای یکبار سرنگونی محمد مرسی رییس جمهور منتخب مصر را محکوم نکرده
است به ویژه اگر به یاد آروریم که خامنه ای تحولات خاورمیانه را «بیداری اسلامی
ملهَم از انقلاب اسلامی» می دانست؟ بدیهی است تا زمانی که موسوی و کروبی در حبس
غیرقانونی در ایران هستند، خامنه ای نمی تواند با حبس غیرقانونی محمد مرسی مخالف
باشد.
8- توصیه به پرهیز از خشونت
علیه مردم مصر که خامنه ای آن را به درستی زیانبار دانسته، چگونه می تواند مسموع باشد
هنگامی که جمهوری اسلامی خود متوسل به خشن ترین انواع خشونت عریان علیه شهروندان خود
در پی اعتراضات 88 گردیده بود؟
نتیجه:
گو اینکه نگرانی خامنه ای از اوضاع منطقه، نگرانی به جایی است همچنان که این
نگرانی در بسیاری دیگر کشورها نیز مشاهده می شود، اما به دشواری بتوان راهکارهای
خامنه ای را برای برونرفت مصر از بحران، اولاً راهکارهای واقعگرایانه و ثانیاً
قابل استماع از رهبری دانست که رفتار مشابه دولت کودتاگران مصر را در کشور خود
داشته و دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر