تحلیلی کوتاه بر نطق اوباما و روحانی در نیویورک
اقبال ایرانیان به دولت روحانی در زمان انزوای
بین المللی ایران به دلیل تحریم ها صورت گرفت. لحن ملایم روحانی در سخنرانی اش، برونرفت
از انزوا را هدف داشت که از قضا به تعبیر اوباما "ادامه وضع موجود تنها
به انزوای بیشتر ایران میانجامد".
روحانی به عنوان مذاکره کننده پیشین هسته ای که
هدف "فاصله انداختن" میان اروپا و امریکا را در دستور کار خود داشت، بی
تردید این هدف را با درخواست ملاقات از رییس جمهور فرانسه همچنان در پس ذهن خود
داشت.
اما موفقیت در این دو هدف را (خروج از انزوا و
فاصله انداختن بین اروپا و امریکا) به دشواری بتوان چه از نامه اش در واشنگتن پست
و چه در سخنرانی اش در سازمان ملل یافت به ویژه وقتی در نظر آوریم که روحانی
قطعنامه ها را "کاغذ زرورقی" و احمدی نژاد آن ها را "کاغذ
پاره" توصیف کرده بودند.
در مساله هسته ای، سخن روحانی حاوی نوعی تهدید تلویحی
بود که شرط "صلح آمیز ماندن" برنامه هسته ای را پذیرش غنی سازی در خاک
ایران دانست. وی گفت: پذیرش غنی سازی در خاک ایران تنها راه تأمین هدف اول (صلح
آمیز بودن برنامه هسته ای) است.
تعبیر روحانی که ایران "لنگرگاه" منطقه
خاورمیانه است در واقع حاوی هشداری دیگر بود که اگر جنگی علیه تهران یا متحدش دمشق
صورت پذیر، سرتاسر منطقه و چه بسا جهان دستخوش آشوب شود.
بنابر این می توان
نتیجه گرفت که از سه بحران در سیاست خارجی ایران (پرونده هسته ای، پرونده سوریه و پرونده
نقض حقوق بشر) روحانی با نگرانی از دو پرونده نخست به نیویورک گام گذاشت و در
سخنان خود آن دو را پوشش داد ولی مطلقا هیچ نامی از حقوق بشر نبرد تا حتی الامکان این
پرونده بی پاسخ جمهوری اسلامی را مکتوم نگهدارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر