پرسش این است که آیا کسی جز شخص علی خامنه ای راه تحریم ها را به امریکا
نشان داده است وقتی در یاد آوریم که یک روز مدعی شد که کشور از تحریم ها واکسینه
شده و از بابت تحریم ها از امریکا تشکر کرد و روز دیگر اعترف کرد تحریم ها تاثیر
گذاشته و امریکا از بابت این اعتراف "خوشحال" باشد.
چرا دیگر خامنه ای از "نعمت"
تحریم و "دور زدن" آن نمی گوید؟
ترامپ وعده انتخاباتی خود را عملی ساخت. از برجام خارج شد و سلسله تحریم هایی
جدید وضع کرد که دور نخست آن از 16 مرداد 1397 به اجرا گذاشته شده است. دور دوم
تحریم های امریکا با هدف جلوگیری ایران از دسترسی به نظام بانکی جهانی و کاستن از
توان فروش نفت و گاز ایران از 13 آبان به اجرا گذاشته می شود. تا همین جا این
اقدامات سختگیرانه ترامپ بازار ارز را ملتهب و بازار کسب و کار را برهم زده که در
نتیجه تظاهراتی در گوشه گوشه کشور رخ داده است.
اگرچه تحریم های امریکا بر ایران پدیده تازه ای نیست، اما، در واکنش مقامات
ارشد نظام و در رأس آن شخص آیت الله خامنه ای به دور جدید تحریم ها، شاهد رفتار
متفاوتی در مقایسه با دیگر ادوار تحریم هستیم. در این دور از تحریم ها، هیچ یک از
مقامات نظام از جمله علی خامنه ای دیگر تحریم ها را نعمت نمی داند. هیچ یک مدعی
نیست که تحریم ها کشور را مقاوم ساخته است. هیچ کدام مدعی نیستند که تحریم ها را
می توان دور زد.
این یعنی این بار و بر خلاف اداور پیشین، همه و از جمله رهبر جمهوری اسلامی
معترفتند که تحریم کارکردی مانند باتلاق دارد. فرو افتادن در آن ساده و برون آمدن
از آن دشوار است. هر تلاشی برای نجات، فرو رفتن بیشتر را موجب می شود. از این رو،
دیگر کسی به استقبال تحریم ها نمی رود. خامنه ای دیگر مدعی نیست که کشور در شرایط بدر و خیبر (کنایه از پیروزی و ظفرمندی)
است. اینک که اثر تحریم ها همچون زهر به جان کشور نشسته است، ادبیات خامنه ای
تفاوت کرده است. مرور ادبیات او در ادوار گذشته تحریم، گواه درسی است که او از
نظام بین الملل گرفته، اما، به هزینه ویرانی ایران.
درشتگویی های پر هزینه
آن دوران که احمدی نژاد متوهمانه می گفت "آن قدر قطعنامه بدهید تا
قطعنامه دان تان پاره شود" و می گفت قطعنامه یک "ورق پاره" بیش
نیست، اگرچه به سر آمده،اما، نباید از یاد برد که در همان دوران این خامنه ای بود
که آب در آسیاب توهم احمدی نژاد می ریخت.
او چند ماه پس از انتخاب احمدینژاد، در سخنانی در ۱۹ دی ۱۳۸۴ با یادآوری ماجرای
گروگانگیری سفارت آمریکا گفت: "وقتی ما را تحریم کردند، امام اظهار خوشوقتی
کردند و گفتند بهتر!...حق با ایشان بود. ما بر اثر تحریم، به خود آمدیم و تحرک پیدا
کردیم؛ حالا هم همینطور است. با این حرفها[تحریم برای پرونده هسته ای] ملت ایران
را تهدید میکنند؛ این تهدید، فایدهای دارد؟"
او در نخستین روز ۱۳۸۵ در حالی که ایران
با خطر تحریم به دلیل جاه طلبی هسته ای احمدی نژاد رو به رو بود، از قدرتهای جهانی
پرسید: "مگر تا حالا تحریم نکردید؟... ما را از تحریم میترسانید؟"
چنین رویکرد خیال پردازانه او موجب شد که خامنه ای در اول فروردین ۱۳۸۶، سه
روز قبل از سومین قطعنامه تحریم شورای امنیت علیه ایران بگوید: "تحریم نمیتواند
به ما ضربهای بزند... تحریم در شرایطی حتی ممکن است به نفع ما تمام شود؛ از این
جهت که همت ما را برای تلاش و فعالیت بیشتر کند."
شگفتا که او کار را بدانجا رساند که در نخستین روز ۱۳۸۸، در حالی که ایران بین
پنجمین و ششمین قطعنامه تحریم شورای امنیت قرار داشت گفت "این تحریم به سود
ما تمام شد" و "ما باید از آمریکاییها از این بخش تشکر کنیم."
اما، در ۶ شهریور۱۳۹۰ در حالی که حلقه تحریم ها تنگ تر و تنگ تر می شد، خامنه
ای به اعضای دولت دلداری می داد که: "این جور نیست که اینها بتوانند و طاقت بیاورند
که این حرکت و این رفتار [تحریم] را مدت طولانی ادامه بدهند؛ این امکانپذیر نیست؛
یعنی دنیا این را نمیپذیرد. امروز دنیا، دنیایی نیست که به حرف آمریکا گوش
کنند." او متوهمانه این باور را القا می کرد که:"ما واکسینه شدهایم در
مقابل تحریم؛ تحریم به ما ضربه نمیزند" و ساده لوحانه باور داشت که "میتوانیم
به شکلهای مختلف با تحریمها مقابله کنیم؛ [مثلا] با دور زدن تحریمها - که شگرد
خوب و جالب و ظریفی است و خوب است که دولت و ملت این شگرد را به کار ببرند - یا از
جهت رو آوردن به ظرفیتهای درونی."
او بعدتر نام این ظرفیت درونی را "اقتصاد مقاومتی" نام نهاد و باور
داشت که اقتصاد مقاومتی موجب می شود تا "این تحریم اثری نداشته باشد و انشاءالله
این اقتصاد مقاومتی فائق خواهد آمد بر ترفندها."
پیشنهاد او مبنی بر دور زدن تحریم ها هم سرفصل میلیاردها دلار دزدی و اختلاس و
فساد در سیستم اقتصادی کشور شد که یک نمونه آن بابک زنجانی بود.
اما، اوج نگاه غیرکارشناسانه خامنه ای هنگامی بود که او پس از آبان ۱۳۹۰، یک
هفته بعد از تحریم گلوگاه اقتصاد ایران یعنی بانک مرکزی، در واکنش به سخنان رئیس
وقت بانک مرکزی که شرایط تحریم را به وضعیت "شعب ابیطالب" (دوران سخت
تحریم اقتصادی مسلمانان در زمان پیامبر اسلام) تشبیه کرده بود، گفت برخی تصور می
کند: "نظام اسلامی در شرایط شعب ابیطالب است، در حالی که ملت ایران امروز در
شرایط بدر و خیبر قرار دارد."
به این ترتیب، او حتی نظر کارشناسی رییس بانک مرکزی کشور را هم نپذیرفت به
گونه ای که در ۱۰ اسفند همان سال، حدود یک ماه بعد از توافق کشورهای اتحادیه اروپا
بر تحریم تدریجی نفت ایران، وضعیت اقتصاد ایران را "شاداب" و "زنده"
توصیف کرد. او گفت: "میگویند ما میخواهیم تحریم کنیم - تحریم نفت، تحریم
بانک مرکزی، تحریم چه، تحریم چه... برای اینکه ملت ایران خسته بشود. عجیب است؛
هرچه گذشته، ملت ایران شادابتر، زندهتر، بااستقامتتر و مصممتر شده است".
اعتراف بر تاثیرگذاری تحریم ها
به رغم این همه گزاف گویی در بی اثری تحریم ها، در ۱۹ مهر ۱۳۹۱نخستین نشانه ها از اینکه خامنه
ای اثر تحریم ها را لمس کرده، نمایان شد. او در این تاریخ تحریم ها را عملی "وحشیانه"
توصیف کرد و گفت "از روی بغض و کینهای که دارند، تحریمهای غیر منطقی میکنند؛
تحریمهایی که همه عقلا و انسانهای باانصاف عالم وقتی نگاه میکنند، میبینند اینها
کارهای غیر منطقی و در واقع وحشیانه است؛ این یک جنگِ با یک ملت است".
تنها یک سال پس از آنکه رییس بانک مرکزی
وضعیت ایران را به شعب ابی طالب تشبیه کرده بود، خامنه ای در ۱۹ بهمن 1391
مصطلح تحریم های فلج کننده (اصطلاحی که
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت امریکا به کار برده بود) را به کار بست و گفت:
"علیه ملت ایران تحریمهایی را که خودشان میخواستند این تحریمها فلجکننده
باشد، به کار گرفتند و این را تصریح کردند و گفتند فلجکننده. چه کسی را میخواستید
فلج کنید؟ ملت ایران را میخواستید فلج کنید؟ شما حُسن نیت دارید؟"
اما، بزرگ ترین اعتراف تاریخی خامنه ای به تاثیرگذاری تحریم ها هنگامی بود که
وی در اول فروردین ۱۳۹۲ گفت : "تحریمهای شدیدی را از اوایل سال ۹۱ گذاشتند
ــ تحریم نفت، تحریم بانک و مبادلات بانکی و پولی بین جمهوری اسلامی و کشورهای دیگر
ــ من این را بگویم که آمریکاییها اظهار خوشحالی کردند و گفتند که فلانی [خامنه
ای]اعتراف کرد که تحریمها اثر گذاشته. بله، تحریمها بیاثر نبود؛ میخواهند
خوشحالی کنند، بکنند."
در ۲۰ اسفند ۱۳۹۲ او نظام تحریم ها را "یک جنگ تمامعیار اقتصادی"
توصیف کرد. دیگر معلوم بود او بابت تحریم ها متشکر و سپاسگزار نیست؛ هیچ؛ بعداً
معلوم شد او به دنبال نرمش قهرمانانه! است. از این رو، او در ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ یادآور
شد: "بنده انکار نمیکنم که این تحریمهای ظالمانهای که دشمنان ملّت ایران و
دشمنان انقلاب بر ملّت ایران تحمیل کردهاند تأثیر دارد؛ بلاشک بیتأثیر نیست".
در ۲ تیر همان سال چرخشی 180 درجه کرد و گفت "ما دنبال از بین بردن و برداشتن
تحریمها هستیم؛ هدف ما از این مذاکرات لغو تحریمها است؛ جداً دنبال این هستیم که
این تحریمها لغو بشود".
راه تحریمی که خامنه ای نشان داد
اگر شما به جای ترامپ بودید که در اعمال اقتدار امریکا حتی با کانادا، مکزیک و
متحدان اروپای اش سرشاخ شده، چه رفتاری را با رهبر نظامی در پیش می گرفتید که هنوز
شعار مرگ بر امریکا سر می دهد. امریکا را شیطان بزرگ می داند ولی در نرمشی
منفعلانه به مذاکره با امریکا می پردازد. او گفته بود مذاکره با امریکا برای دفع
شر [بخوانید رفع تحریم] بود.
حال پرسش این است که آیا کسی جز شخص علی خامنه ای راه تحریم ها را به امریکا
نشان داده است وقتی در یاد آوریم که یک روز مدعی شد که کشور از تحریم ها واکسینه
شده و از بابت تحریم ها از امریکا تشکر کرد و روز دیگر اعترف کرد تحریم ها تاثیر
گذاشته و امریکا از بابت این اعتراف "خوشحال" باشد.
منبع: ایران
اینترنشنال
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر