جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۷ آبان ۲۵, جمعه

توقف سوخت‌رسانی امریکا به هواپیماهای ائتلاف عربی؛ پیام‌ها و پیآمدها

اگر حوثی‌ها به مذاکرات صلح فراخوانده شوند، دولت ترامپ در رفتاری متناقض از یک سو تهران را از نظر اقتصادی زیر ضرب گرفته تا آن را تغییر دهد و از سوی دیگر نفوذ منطقه‌ای ایران را به‌رسمیت شناخته و امتیاز مهمی در رسمیت دادن به قدرت نظامی ایران در یمن به تهران داده است.

نیروهای نظامی عربستان سعودی در پایگاه نظامی ائتلاف عربی در جنوب عدن



توقف سوخت‌رسانی امریکا به  هواپیماهای ائتلاف عربی؛ پیام‌ها و پیآمدها

در خبری مهم که می تواند پیآمد توقف یا کاهش جنگ در یمن را به‌همراه داشته باشد، خبرگزاری رویترز اعلام داشته که امریکا کمک سوخت‌رسانی خود را به هواپیماهای «ائتلاف عربی» درگیر در جنگ یمن متوقف خواهد ساخت.
ائتلاف عربی، نام ائتلافی نظامی مرکب از ۱۰ کشور عربی به رهبری عربستان سعودی است که از مارس ۲۰۱۵ با حملهٔ هوایی به یمن جنگی را در پشتیبانی از دولت عبد ربه منصور هادی (مورد حمایت عربستان) و بر ضد شورشیان حوثی (مورد حمایت ایران) آغاز کرد. این ائتلاف به رغم سپری شدن بیش از سه سال و نیم از آغاز جنگ نتوانسته صنعا را از حوثی‌ها بازپس بگیرد و جنگ را به نفع خود تمام کند.. این در حالی است که به گزارش سازمان ملل این جنگ یکی از فجایع انسانی اخیر را دامن زده که موجب عدم دسترسی میلیون ها نفر به غذا و دارو شده است. از همین رو دولت ترامپ به دلیل سکوت نسبت به این جنایت ها، شدیدا مورد انتقاد مجامع بین المللی قرار گرفته است.
خبر فوق مبنی بر توقف سوخت‌رسانی امریکا به ائتلاف عربی خود گویای آن است که امریکا به گونه‌ای در پیشبرد این جنگ دست داشته به طوری که بنا به آمار دست‌کم ۲۰ درصد سوخت‌رسانی جنگنده های ائتلاف توسط امریکا انجام می شد.
اینک پرسش این است که چرا امریکا درصدد است سوخت‌رسانی خود را به هواپیماهای ائتلاف عربی متوقف سازد؟

دوری جستن از عربستان در جنگی بی‌حاصل
هنگامی که توان نظامی نابرابر دو سوی جنگ (ائتلاف عربی از یک سو و حوثی‌ها از سوی دیگر) را در نظر آوریم، به خوبی دانسته می شود که ادامه یافتن جنگی نابرابر که طی سه سال و نیم گذشته به نفع ائتلاف عربی رقم نخورد، یک رسوایی بزرگ نظامی برای ائتلافی است که عربستان رهبری آن را در دست گرفته است. هیچ کسی از یاد نمی برد که اعلام آغاز این جنگ را سفیر عربستان در واشنگتن یعنی از قلب امریکا به جهانیان اعلام داشت تا نشانی باشد از همسویی کامل امریکا با ائتلافی که عربستان برای بازگرداندن قدرت به دولت برکنار شده منصور هادی آغاز کرده بود.
اینک امریکا  قصد آن دارد سوخت‌رسانی خود را به هواپیماهای ائتلاف متوقف سازد. این یعنی امریکا دیگر در کنار عربستان در این جنگ نیست. اما، چرا؟
احتمالا دو دلیل اصلی برای این منظور می توان برشمرد: قتل خاشقجی و قدرت گرفتن حزب دمکرات در ساختار قدرت امریکا.
قتل فجیع جمال خاشقجی با بهره بردن از پوشش دیپلماتیک کنسولگری عربستان در استانبول چنان خبر مهیبی بود که پس از سپری شدن بیش از یک ماه هنوز در لابلالی اخبار رسانه های معتبر جهان جا دارد. چنین ضربه مهیبی به دولت عربستان صداهای اعتراض را نه تنها درباره قتل خاشقجی بلکه درباره کلیه رفتارهای خارج از عرف عربستان از جمله جنگ بی‌حاصل یمن دامن زده است.
نه تنها کشورهای اروپایی بلکه شخص ترامپ نیز به تقبیح قتل خاشقجی پرداختند. اما، از سوی دیگر، اکثریت یافتن دمکرات‌ها در کنگره نیز خبر خوشآیند کننده‌ای برای ترامپ نبود که می داند به زودی زیر ضرب حزب دمکرات برای حمایت بی‌حاصل از عربستان در جگ یمن قرار خواهد گرفت به‌ویژه اینکه قتل خاشقجی نیز ترامپ را زیر ضرب قرار داده تا فروش تسلیحات به عربستان را متوقف سازد.
از آنجایی که او خود تصریح کرده نمی تواند از خرید چند صد میلیاردی تسلیحات توسط عربستان چشم بپوشد، ناگزیر اقدام نرم و ملایمی را در دوری جستن صوری و ظاهری از عربستان به‌کار بسته تا بتواند از خود در برابر اعتراض جهانیان دفاع کند. اقدام نرم و ملایم ترامپ این بوده که در گام نخست سوخت‌رسانی به هواپیمای ائتلاف به‌رهبری عربستان را متوقف سازد.
گو اینکه تاکنون ائتلاف خود می توانست ۸۰ درصد سوخت‌رسانی را انجام دهد و احتمالا می تواند جایگزینی برای ۲۰ درصد امریکا پیدا کند،‌اما، اهمیت این خبر صرفا در کناره‌گیری امریکا از سوخت‌رسانی نیست بلکه باید این را سیگنالی از سوی دولت ترامپ دانست که اساسا ادامه جنگ یمن را بی‌حاصل می داند. گواه این ادعا آن است که پیشتر وزیران دفاع و خارجه امریکا خواستار متوقف شدن جنگ در یمن و آغاز مذاکرات صلح تحت نظارت سازمان ملل شده بودند.

مذاکرات صلح یمن؛‌ به‌رسمیت شناختن گروه حوثی
اگر سیاست خارجی امریکا بر این قرار گرفته باشد که جنگ یمن یایان یافته و مذاکرات صلح بین نیروهای منصور هادی از یک سو و گروه حوثی از سوی دیگر آغاز شود، این بدان معناست که حوثی ها از سوی امریکا به عنوان نیرویی موثر در سپهر سیاسی یمن به‌رسمیت شناخته شد اند.
چنین اقدامی در به‌رسمیت شناختن یک گروه شورشی مسلح، پیشتر توسط امریکا در افغانستان نیز مشاهده شده است. روزنامه نیویورک تایمز پیشتر گزارش داده بود که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا دستور انجام مذاکرات مستقیم با گروه طالبان را به دیپلمات‌های ارشد این کشور داده است.
از این‌رو، جای شگفتی نخواهد بود که دولت ترامپ با رسمیت دادن به قدرت حوثی‌ها (انصار الله) ترتیبات مذاکره منصور هادی و حوثی‌ها را فراهم آورده و جنگ یمن را به عنوان دستآوردی برای خود خاتمه دهد. آنچه موجب شگفتی خواهد بود این است که دولت ترامپ با به‌رسمیت شناختن گروه حوثی در سپهر سیاسی یمن عملا قدرت ایران (حامی گروه حوثی) را نیز به‌رسمیت شناخته است.
به این ترتیب، اگر حوثی‌ها به مذاکرات صلح فراخوانده شوند، دولت ترامپ در رفتاری متناقض از یک سو تهران را از نظر اقتصادی زیر ضرب گرفته تا آن را تغییر دهد و از سوی دیگر نفوذ منطقه‌ای ایران را به‌رسمیت شناخته و امتیاز مهمی در رسمیت دادن به قدرت نظامی ایران در یمن به تهران داده است.
منبع: رادیو فردا


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر