جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۲ اسفند ۱۶, جمعه

پیشروی روسیه در کریمه و سکوت معنادار تهران

پیوند استراتژیک جمهوری اسلامی به روسیه اینک به گونه است که باور داشته باشیم تهران همه تخم مرغ های خود را در سبد روسیه نهاده است.
اگر این مفروض درست باشد، چرخش اوکراین به غرب نه تنها به طور مستقیم بر امنیت روسیه  بلکه بر امنیت جمهوری اسلامی نیز تاثیرگذار خواهد بود. در این فرض جمهوری اسلامی آگاهانه از اتخاذ هرگونه موضع به نفع انقلاب اوکراین و علیه اشغال شبه جزیره کریمه اجتناب کرده تا اولا الهام بخش آزادی رهبران جنبش نباشد، ثانیا مخالفت با روسیه تلقی نگردد.




پیشروی روسیه در کریمه و سکوت معنادار تهران

از زمان اشغال شبه جزیره کریمه توسط روسیه در تاریخ ۹ اسفند ۱۳۹۲، جمهوری اسلامی هیچ واکنش رسمی له و علیه این تجاوز مسکو به خاک یک دولت مستقل نشان نداده و با سکوت مطلق درباره آن، از کنار این رویداد مهم گذشته است. چنین سکوتی به معنای عدم اعتراض تهران به این رویداد اروپایی تلقی می شود که در گمان برخی می تواند آتش "جنگ جهانی سوم" برافروزد.
تنها اظهار نظر رسمی در این خصوص، سخنان محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران است که در یکی از نادرترین اظهارات، تحولات اوکراین را منتسب به عوامل بیرونی دانسته و گفت:«معتقدیم تحولات اوکراین که با دخالت بیرون همراه بوده به بهبود شرایط کمک نکرده و مردم اوکراین خودشان باید آینده کشورشان را رقم بزنند.»
سکوت تهران در حالی است که دست کم از زمان آغاز این بحران، دو وزیر خارجه اروپایی (وزیر خارجه لهستان و اسپانیا) که جداگانه به تهران سفر کرده بودند، سفر خود را کوتاه کرده و برای حضور در نشست اضطراری وزرای خارجه اتحادیه اروپا سریعاً به کشورشان مراجعت کردند تا پیگیر تحولاتی باشند که احیانا می تواند دامنگیر کل قاره اروپا گردد.
مشاهده این درجه از نگرانی در کشورهایی اروپایی که موجب می شود وزیران خارجه لهستان و اسپانیا دیدارشان از ایران را کوتاه کنند ، این گمان را تقویت می کند که سکوت جمهوری اسلامی در برابر تحولات اوکراین اولاً عامدانه و ثانیاٌ مصلحت اندیشانه است. به بیان دیگر، مزیت عدم اتخاذ موضع، بیش از مزیت اتخاذ هرگونه موضعی است. اما چرا؟

دلایل سکوت تهران
1- نگرانی از همزاد پنداری رهبر انقلاب نارنجی و رهبران جنبش سبز: یکی از علل سکوت معنادار جمهوری اسلامی در قبال تحولات منتهی به سقوط دولت یانوکویچ (رییس جمهور متمایل به روسیه) را باید در آزادی خانم یولیا تیموشنکو یافت.
تیموشنکو، یکی از رهبران برآمده از "انقلاب نارنجی" اوکراین در سال 2005 است که برای دوبار به نخشت وزیری این کشور رسید. وی در رقابت با یانوکویچ برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2010 با فاصله اندکی شکست خورد و سپس توسط یانوکویچ به اتهام فساد و اختلاس به زندان افتاد تا اینکه در پی سقوط دولت یانوکویچ در فوریه 2014 از زندان آزاد شد.
در حالی که رسانه های دولتی جمهوری اسلامی، موضوع آزاد شدن تیموشنکو را مورد توجه قرار نمی دهند، آزادی او بازتاب گسترده ای در مطبوعات مستقل ایران داشت تا آنجا که مصطفی پورمحمدی گفت« بعضی ها در روزنامه ها طوری تیتر می زننند که گویا مسأله داخلی اتفاق افتاده است.»
بدین گونه پورمحمدی پاسخ کسانی را می دهد که آزادی رهبر دربند انقلاب نارنجی اوکراین (تیموشنکو) را نوید آزادی رهبران جنبش سبز (موسوی، کروبی و رهنورد) قلمداد کرده اند.
2- خود داری از تأیید انقلاب های برانداز: جمهوری اسلامی که در سال 88 تا آستانه سقوط پیش رفت، در یک یک انقلاب هایی که منتهی به سقوط دیکتاتوری های منطقه خاورمیانه از جمله تونس، مصر، لیبی و یمن شد، رفتار مشابه امروز را در قبال انقلاب اوکراین داشته است.
پس از بالا گرفتن موج بهار عربی، رسانه های رسمی جمهوری اسلامی با تاخیر و به طور محدود شروع به پوشش این رویداد پردامنه کردند. در واقع جمهوری اسلامی هنگامی پوشش رویدادهای جهان عرب را آغاز کرد که دیگر چاره ای جز این نداشت و وسعت تحولات جهان عرب امکان "سکوت خبری" را از جمهوری اسلامی سلب کرد. (مراجعه شود به مقاله: نادیده انگاری جمهوری اسلامی از تحولات جهان عرب چرا؟)
چنین شد که جمهوری اسلامی ناگزیر به پوشش اخبار انقلاب های عربی شد ولی برای خنثی کردن ماهیت ضد دیکتاتوری انقلاب های عربی که می توانست جنبش سبز را بازفعال کند، ترفندی ابداعی خود را به کار بست مبنی بر اینکه تحولات خاورمیانه ناشی از "بیداری اسلامی ملهَم از انقلاب اسلامی" است. (مراجعه شود به مقاله: پاسخ دندان شکن هیات مصری در تهران به احمدی نژاد)
3- خوداری از تایید انقلابی که مورد تایید امریکاست: انقلاب اوکراین از آنجا آغاز شد که دولت یانوکویچ از امضای توافقنامه تجارت آزاد با اتحادیه اروپا (که آغاز روند فاصله گرفتن از روسیه تلقی می شد) خودداری کرد. حضور چند ماهه مردم در پایتخت و مقاومت در برابر خشونت دولت، سرانجام منتهی به سرنگونی یانوکویچ شد. این انقلاب همسو با اتحادیه اروپا، مورد تایید واشنگتن نیز قرار گرفت. در سفر جان کری وزیر خارجه امریکا به کیف، وی وعده یک کمک یک میلیارد دلاری به کیف داده است.
بدیهی است در تخاصم ذاتی جمهوری اسلامی با امریکا، انقلابی که مورد تایید امریکا باشد، نمی تواند مورد تایید مقامات جمهوری اسلامی قرار گیرد. در نظر جمهوری اسلامی انقلاب هایی از این دست، انقلاب های مخملی است که سناریوی آن  را واشنگتن نوشته است.
بر همین مبنا بود که جمهوری اسلامی تلاش وافر به خرج داد تا اعتراضات سال 88 را به انقلاب های مخملی منتسب کند. در پافشاری بر این ادعا، جمهوری اسلامی تا بدانجا پیش رفت که یکی از موارد اتهامی دستگیر شدگان سال 88 را در دادگاه های فله ای آن سال، الگو گرفتن از انقلاب های مخملی مورد تایید امریکا در کیفرخواست آورده بود.
4- خودداری از مخالفت با روسیه: از روزی که شعار مرگ بر شوروی از شعارهای رسمی جمهوری اسلامی حذف شد تا امروز، پیوندهای راهبردی تهران با مسکو هر روز بیش از پیش شده است. از تأمین نیازمندی های تسلیحاتی گرفته تا پشتگرمی به مسکو در مذاکرات هسته ای و حمایت روسیه از رژیم بشار اسد همگی مثل های بارزی است که نشان دهنده این پیوند راهبردی تهران و مسکوست.
بدیهی است در انقلابی که منتهی به کم رنگ شدن نقش مسکو در اوکراین و پر رنگ شدن نقش اتحادیه اروپا و امریکا (مجموعه کشورهایی که جمهوری اسلامی را تحت تحریم های فلج کننده قرار دادند) شود، جمهوری اسلامی راضی به تایید چنان انقلابی و تقبیح اشغال نظامی کریمه نیست.
5- خوشنودی از تحولاتی که پرونده هسته ای را از صدر اخبار دور کرده است. تحولات اوکراین که اینک اتحادیه اروپا و امریکا را به خود مشغول کرده در عین حال از فشار رسانه های جهان در پرونده هسته ای ایران کاسته است. در همین راستا امیر محبیان، مقاله نویس روزنامه رسالت طی مقاله ای با عنوان "منافع ایران در بحرانی بودن اوکراین است" نوشت حدس زده می شود با بروز بحران جدید، ایران از اولویت فشارهای غرب خارج شده و از سوی دیگر با تهدید غیرقابل اجرای تحریم روسیه عملا رژیم تحریم ایران دچار اخلال شود.»

نتیجه:
پیوند استراتژیک جمهوری اسلامی به روسیه اینک به گونه است که باور داشته باشیم تهران همه تخم مرغ های خود را در سبد روسیه نهاده است.
اگر این مفروض درست باشد، چرخش اوکراین به غرب نه تنها به طور مستقیم بر امنیت روسیه  بلکه بر امنیت جمهوری اسلامی نیز تاثیرگذار خواهد بود. در این فرض جمهوری اسلامی آگاهانه از اتخاذ هرگونه موضع به نفع انقلاب اوکراین و علیه اشغال شبه جزیره کریمه اجتناب کرده تا اولا الهام بخش آزادی رهبران جنبش نباشد، ثانیا مخالفت با روسیه تلقی نگردد.
http://www.radiozamaneh.com/128539

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر